در رقابت میان والت دیزنی و پیکسار، والت دیزنی معمولا هر سال نه تنها در میان مخاطبان، بلکه در مراسم اهدای جوایز مختلف نیز قویتر ظاهر میشود. با این حال سال گذشته اتفاق غیرمنتظره و البته خوشایندی در اسکار افتاد:«اسپایدرمن: به درون دنیای عنکبوتی» سونی برندهی اسکار شد. چند روز پیش فهرست نامزدهای جایزهی اسکار 2020 اعلام شد. این بار نیز دیزنی که به طور معمول در این رقابت پیشتاز بود، در اقلیت است.
در اتفاقی شگفتآور، «منجمد 2»، دنبالهی برندهی جایزهی اسکار «منجمد» که انتظارهای زیادی از آن میرفت، نامزد دریافت اسکار نشده است. در نتیجه «داستان اسباببازیهای 4» تنها نمایندهی دیزنی/پیکسار در اسکار امسال است. نتفلیکس اما با دو انیمیشن «کلاوس» و «بدنم را گم کردم» دو نامزدی دریافت اسکار را از آن خود کرده است. «حلقهی گمشده» استودیو لایکا و انیمیشن «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم: دنیای پنهان» دریمورکز نیز دو نامزد دیگر این بخش هستند.
Klaus
کارگردان: سرجیو پابلوس
موضوع فیلم: نتفلیکس داستان انیمیشن کریسمسی جدیدی را ارائه کرده است، و این بار یک داستان جدید در مورد بابانوئل است. کریس کرینگل- یا همان کلاوس (جی.کی. سیمونز) یک اسباببازیساز معمولی است، اما وقتی جسپر (جیسون شوارتزمن)، یک دانشجوی آکادمی پست به سراغ او میآید، کسب و کار اسباببازیهای کریسمسی او رونق میگیرد. با وجود تمام مشکلاتی که سر راه آنها قرار دارد و محلیهایی که مانع کار آنها میشوند، کلاوس اسباببازیها را درست کرده و جسپر آنها را تحویل میدهد.
چه چیزی این فیلم را تبدیل به فیلمی خاص کرده است؟
به جز پیام روحیهبخش فیلم در مورد ماهیت کریسمس، پابلوس به جای استفاده از تکنیکهای سهبعدی و حتی چهاربعدی محبوب این روزها، سراغ تکنیکهای دوبعدی رفته است. او میخواست کاری کند که شخصیتهایش چیزی بیشتر از عکسبرگردانهایی بر روی یک زمینهی انیمیشنی به نظر بیایند. او در این باره گفته است:” این زیباییشناسی چیزی است که چند سال پیش غیرممکن به نظر میآمد. کاری که ما میکنیم این است انیمیشنهای قدیمی را در همان جایی که رها شدهاند، که فکر میکنم دههی 90 باشد، را برداشته و راه آنها را ادامه میدهیم. با خودم فکر کردم با خط داستانی انیمیشنهای قدیمی چهکار میتوانیم بکنیم؟”. که نتیجهاش این فیلم شد که موفق به دریافت نامزدی جایزهی اسکار شده است.
Missing Link
کارگردان: کریس باتلر
موضوع فیلم: این فیلم داستان ماجراجویی آقای لیونل فراست (با صدای هیو جکمن) است که به سفری برای یافتن پاگنده میرود. اما پاگندهای که او پیدا میکند، سوزان (زک گالیفیناکیس)، هیچ شباهتی به یک هیولا ندارد. او تنها است و در رویای پیوستن به فامیلهایش، یتیها، در خانهشان در شانگری-لا است. و این جاست که ماموریت لیونل به همراه آدلینا فورتنایت (زوئی سالدانا) برای پیدا کردن مکانی در این دنیا برای سوزان شروع میشود.
چه چیزی این فیلم را تبدیل به فیلمی خاص کرده است؟
لایکا به خاطر استفادهاش از انیمیشن استاپموشن و جلوههای ویژهی تصویری در این صنعت به شهرت رسیده است. مثال خوب آن را میتوان در کارهای قدیمی این کمپانی دید: «کورالاین»، «پارانورمن»، «غولهای پاکتی» و «کوبو و دوتار». تمام این فیلمها در گذشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شدهاند اما هیچکدام از آنها برنده نشدهاند. شایعاتی در رابطه با اینکه لایکا بدون فروش چشمگیر در گیشه چه مدت دیگر میتواند به کارش ادامه دهد، آن هم با توجه به اینکه انیمیشنی که این گروه ارائه میکند نیازمند کار و وقت زیادی است. اما «حلقهی گمشده» اولین فیلم این استودیو است که برندهی گلدنگلوب بهترین فیلم انیمیشن شده است، در نتیجه امیدها برای بردن جایزهی اسکار این فیلم بالا رفته است. و اگر این جایزه به این معنا باشد که این کمپانی میتواند به کارشان ادامه دهند، در نتیجه کاملا ارزشش را دارد.
I Lost My Body
کارگردان: جرمی کلاپین
موضوع فیلم: این انیمیشن بیشترین فاصلهی ممکن را با کارهای دیزنی دارد. دست کنده شدهی پسری به نام نائوفل، از آزمایشگاه پاریسی که در آن نگهداری میشود فرار کرده و در شهر سفری را برای یافتن بدنش آغاز میکند. در این بین باید خودش را از شر حیوانات مختلفی مثل موشها و کبوترها نجات داده و با خطرهای مختلفی که ممکن است یک عضو جدا شده از بدن را از بین ببرند، مقابله کند.
چه چیزی این فیلم را تبدیل به فیلمی خاص کرده است؟
پشت این فیلم، نامهای مطرحی در سینما به چشم میخورد. گویلامه لارنت، فیلمنامهنویس فیلم فرانسوی معروف «املی» 2001، فیلمنامهی «بدنم را گم کردم» را نوشته است، که جوایز زیادی را جشنوارهی بینالمللی فیلم انیمیشنی انسی و جشنواره فیلم کن برد. خود این موضوع که در قلب داستانی در مورد یک دست، داستانی اینچنینی دربارهی انسانها و زندگی وجود دارد، واقعا خارقالعاده است. این دست انیمیشنی دائم دچار دژاوو (حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شدهاست) میشود، دژاووهایی از زمانی که به بدنش وصل بوده است. در این صحنهها، که شامل خاطراتی از لحظاتی که نائوفل عاشق گابریل بوده است، این دست متوجه میشود چطور از بدنش جدا شده است.
How to Train Your Dragon: The Hidden World
کارگردان: دین دبلوا
موضوع فیلم: سومین قسمت این سهگانهی انیمیشن کودکان، بازگشت هیکاپ (جی باروشل) و دوست اژدهایش بیدندان را به تصویر میکشد. با این تفاوت که این بار متوجه میشوند بیدندان تنها اژدهای Night Fury آنجا نیست. آنها با یک Light Fury آشنا میشوند که آنها را به دنیایی پنهانی راهنمایی میکند، دنیایی که در آن اژدهایان به دنبال یک رهبر اژدهای بهتر هستند. وقتی بار دیگر به این موجودات حمله میشود، هیکاپ به این فکر میکند که شاید لازم باشد دوست قدیمیاش از این به بعد به تنهایی و بدون او ادامه دهد.
چه چیزی این فیلم را تبدیل به فیلمی خاص کرده است؟
تمام فیلمهای«چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» در گیشه فروش خوبی داشتند و نامزد دریافت جایزهی اسکار شدند. این در حالی است که تنها «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 2» برندهی جایزهی گلدن گلوب شد. برای قسمت آخر، دبلویس و تیم انیماتورهایش از پیشرفتهای تکنولوژی در این سالها استفاده کردهاند تا تصاویری خارقالعاده را در این فیلم به تصویر بکشند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی نیک رومانو در وبسایت www.ew.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
442