سرویس سیاست مشرق - روز پنجشنبه- 8 اسفند- شماری از نمایندگان پارلمان آلمان، شکایتنامه ای را علیه دولت این کشور به دلیل مشارکت در ترور سردار حاج قاسم سلیمانی تنظیم کردند.
در این شکایتنامه، رسما از «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان، «هایکو ماس» وزیر خارجه، «آنگرت کرامپ-کارنباوئر» وزیر دفاع، «هورست سیهوفر» وزیر کشور و سایر اعضای دولت فدرال آلمان نام برده شده است.
نمایندگان پارلمان آلمان، مرکل و وزرای کابینه او را به «همدستی به واسطه غفلت» در عملیات ترور سردار سلیمانی متهم کردهاند.
این نمایندگان گفتهاند نیروی هوایی آمریکا از «پایگاه هوایی رامشتاین» که در خاک آلمان واقع است برای انجام عملیات پهپادی مربوط به ترور سردار سلیمانی استفاده کرده است. پایگاه هوایی رامشتاین، کانون عملیات و رله هدایت پهپادهای آمریکا برای پرواز در آسمان غرب آسیا و آفریقا است. نمایندگان پارلمان آلمان گفته اند که سیگنالهای کنترل این پهپاد (پهپاد آمریکایی برای ترور سردار سلیمانی) فقط میتوانسته از طریق یک ایستگاه رله ماهوارهای نظیر ایستگاهی که در خاک آلمان مستقر است، ارسال شود.
** حمایت آلمان از ترور سردار سلیمانی
پیش از این رسانه ها در گزارش هایی اعلام کرده بودند که برخی شواهد نشان میدهد آلمان پیش از عملیات تروریستی آمریکا علیه سردار سلیمانی، از تصمیم ترامپ خبر داشته و وزرای خارجه دو کشور با هم تماسهایی داشتهاند.
نکته قابل تأمل اینجاست که پس از اقدام جنایتکارانه دولت تروریست آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، دولت آلمان از آن حمایت کرد.
سوال اینجاست که چرا دولت های اروپایی از جمله آلمان، اینقدر راحت به اقدامات ضدایرانی اقدام می کنند!؟ پاسخ را باید در نوع واکنش وزارت امور خارجه کشورمان جستجو کرد.
**سکوت عجیب وزارت خارجه!
هنوز صحت ادعای نمایندگان پارلمان آلمان مشخص نشده است، اما معمولا در چنین مواقعی، دستگاه دیپلماسی کشورهای دخیل در موضوع، دو فاکتور «سرعت» و «قاطعیت» را در واکنش لحاظ می کنند.
انتظار آن بود که وزارت خارجه کشورمان در واکنش به اقدام نمایندگان پارلمان آلمان، در گام اول سفیر این کشور را به وزارت خارجه احضار کرده و در گام بعد، از تریبون سخنگوی وزارت خارجه و یا معاون وزیر در امور اروپا و حتی شخص وزیر خارجه، دولت آلمان را برای شفاف سازی در این موضوع بسیار مهم مورد خطاب قرار می داد.
اما متاسفانه وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف، در اقدامی مسبوق به سابقه، سکوت کرده و از هرگونه واکنش به این موضوع بسیار مهم امتناع کرده اند!
در دولت آقای روحانی، وزارت امور خارجه هیچگاه در مقابل اقدامات ضدایرانی اروپا، واکنش قاطع و مناسبی اتخاذ نکرد.
به این موارد دقت کنید:
- اسفند 96 کشور آلمان در توهینی آشکار و اقدامی گستاخانه از تأمین سوخت هواپیمای حامل محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان امتناع کرد.
- تیر 97، آلمان در اقدامی غیرقانونی و با دلایل واهی، آقای «اسدالله اسدی» دیپلمات ایرانی را که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بود، بازداشت کرد. مهر 97، رسانههای غربی از استرداد دیپلمات ایرانی بازداشت شده در آلمان به بلژیک خبر دادند. وی همچنان به صورت غیرقانونی در بازداشت است و وزارت خارجه هیچ واکنش قابل قبولی نسبت به این مسئله بسیار مهم اتخاذ نکرده است.
لازم به ذکر است که آقای اسدی، دیپلمات شاغل در سفارت اتریش بوده است. در روزهای گذشته وزیر خارجه اتریش به ایران سفر کرد، اما هیچ خبری مبنی بر مذاکره مقامات ایرانی و اتریشی درخصوص دیپلمات بازداشت شده ایران منتشر نشد.
- اردیبهشت 97 «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در حاشیه نشست غیررسمی سران اروپا در بلغارستان گفت: «اروپا میتواند از شرکتهای کوچک و متوسط همکار با ایران حمایت کند، اما نباید این توهم را ایجاد کرد که میتواند تمام خسارات ناشی از تحریمها را جبران کند».
- آنگلا مرکل همچنین- مهر 98- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «واقع بینانه نیست که تحریم ها علیه ایران قبل از حضور این کشور در میز مذاکره رفع شود.» سران سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلیس) در همان مقطع در موضعی طلبکارانه و بدون توجه به بی عملی خود در برجام از ایران خواستند وارد چارچوب مذاکرات «طولانیمدت» بر سر برنامه هستهای، مسائل منطقهای و برنامه موشکی شود!
- مهر 97، «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان گفت: «با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم با یکدیگر اختلاف داریم».
**فروشنده بدهکار
در سال 92 وبسایت رادیو فرانسه در تحلیل رویکرد سیاست خارجی دولت روحانی نوشت: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد».
اکنون اروپا در پرونده های مختلف از جمله برجام و حقوق بشر، به ایران بدهکار است. اما به جهت رویکرد انفعالی دولت روحانی در سیاست خارجی، جای طلبکار و بدهکار با یکدیگر عوض شده است.
به نظر شما اگر یک فرمانده ارشد آلمانی در عراق ترور می شد و شائبه دخالت ایران در این ترور نیز وجود داشت، دولت آلمان چه واکنشی نشان می داد!؟ دولت این کشور سکوت می کرد و یا از تمامی ابزارهای ممکن برای فشار بر ایران بهره می برد؟
متاسفانه سه فاکتور اساسی «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی دولت آقای روحانی مورد غفلت قرار گرفته است. برای همین است که ما علیرغم اجرای همه تعهدات برجامی در جایگاه بدهکار نشسته ایم و روز به روز بر گستاخی طرف غربی افزوده می شود.
اگر آن روزی که آلمان در اقدامی توهین آمیز از سوخت رسانی به هواپیمای حامل وزیر خارجه ایران امتناع کرد و یا آن روزی که آلمان در اقدامی غیرقانونی، دیپلمات ایرانی را بازداشت کرد، واکنش قاطع و در خور منافع ملی و عزت مردم ایران اتخاذ می کردیم، شاید این کشور هیچگاه به خود اجازه نمی داد که در ترور فرمانده ارشد ایرانی سهیم باشد و یا از آن حمایت کند.