سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
گلولههای دشمن از توپخانه "روانشناسان"
جامعه متوجه شده بخشهایی از حکومت توانایی مدیریت ندارد!
فردی به نام مجید صفارینیا که خبرگزاری شفقنا او را با عنوان "استاد روانشناسی اجتماعی و رییس انجمن روانشناسی اجتماعی" معرفی میکند؛ در مصاحبه با این خبرگزاری پیرامون ویروس کرونا اظهار کرده است:
«ما با پدیده ای به نام بیماری همه گیر کرونا روبرو هستیم و نمی توان از این پدیده جدی و مهم گذشت. احساس من این است که میشد با خردورزی و تفکر بیشتری پیش بینی کرد و زودتر از زمان اعلام شده مساله را مدیریت کرد. ولی ما در فرایند های بحرانی به دلایلی دچار مشکل هستیم. خطاهای شناختی ما فراوان است و مدیران ما معمولا به گذر روزانه توجه دارند و آینده نگری جایی در برنامه های ما ندارد. با اینکه برنامه توسعه و برنامه چشم انداز ارائه می کنیم ولی کمتر حرکتی برای رسیدن به آنها و اعتلای برنامه هایمان داریم. بنابراین بخشی از ماجرا به برنامه های مدیرتی ما بازمی گردد و بخشی به فقدان منابع مالی. همچنین سیاسی نگری موجود که متاسفانه باعث شده است در بسیاری از حوادث از جمله در این اتفاق با غفلت وارد عمل شویم.»
او همچنین تصریح میکند: فضای روانی جامعه سطح پایینی از اعتماد اجتماعی را در خود دارد. به واسطه بحران هایی که از ابتدای سال رخ داده است جامعه متوجه شده بخشهایی از حکومت توانایی مدیریت کردن این حوادث و اتفاقات را به نحو مقتضی نداشته است. بخصوص در حادثه سیل در ابتدای سال و در سیل لرستان و در زلزله کرمانشاه و سقوط هواپیما و… متوجه شدیم کمیته هایی تشکیل شده و گروههایی که برای اداره این موارد دور هم جمع می شوند هماهنگی لازم را ندارند و یا خطاهای شناختی زیادی مرتکب می شوند و تصمیمات بر مبنای آزمایش و خطا است و از تجربیات موفق کشورهای دیگر استفاده نمی شود، لذا این فضا مردم را بی اعتماد می کند و رویدادهای استرس زایی مثل شایعات و فرایند های روانی مشابه و اثر گذار فراوان است.[1]
*فضای عمومی کشور خاصّه از سوی برخی مراجع اجتماعی و رسانهها که از اقلّ منطق و مطالعه هم برخوردار نیستند؛ سالهاست که مورد ایذا و حمله قرار دارد که فقط در 2 برونداد آن شاهد بروز اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 بعنوان پیشلرزههای «فتنه اقتصادی» بودهایم.
ما قصد بیان این را نداریم که چه مرجعی مسئول ممانعت و برخورد با این قبیل اظهارات است اما مسلم آنکه در هیچ حاکمیتی در دنیا؛ از فرسودهترین آنها تا پیشرفتهترینشان؛ هیچ مقام مسئولی نخواهد پذیرفت که اجازه دهد یک فرد در تریبون عمومی اعلام کند: "جامعه متوجه شده بخشهایی از حکومت توانایی مدیریت کردن این حوادث و اتفاقات را به نحو مقتضی نداشته است"!
در واقع؛ عقل عمومی و سپس منطق حاکمیتی هرگز اجازه شیوع چنین حرفهای خطرناکتر از ویروسی را نمیدهد. زیرا همان عقل و همان منطق به روشنی میدانند که اثر شیوع چنین حرفهایی چه خواهد بود و به کجا ختم خواهد شد!؟
از سوی دیگر، گوینده این حرفها در فضایی مدعی ناتوانی حکومت از اداره کشور شده که دارای بیشترین امنیت و کمترین مالیات پرداختی است. از بابت آزادی پس از بیان خود خیال راحت دارد و متوجه این حقیقت هم نیست که رخدادهایی مثل سیل و زلزله، اصابت غیر عمد و شیوع ویروس؛ هیچیک به توانایی حکومت ربطی ندارند و ایضا اشتباه و خلل موقت؛ یک رخداد طبیعی در تمام فرایندهاست.
ادعای فرد مذکور از وجه دومی هم قابل نقد جدی است و آن اینکه فرض بر صحت ناتوانی حکومت؛ ادعای او با کدام نظرسنجی، پیمایش میدانی و یا فرایند تحقیقی بدست آمده است؟
در واقع آیا صحیح هست که هر کس و ناکسی با یک فهم منعندی و متخلخل از شرایط کشور به صحنه بیاید و مقولاتی واهی و ناشی از دورهگردی در اینستاگرام را به "مردم" نسبت بدهد؟
گفتنیست طی سالهای اخیر، متأسفانه تعدادی از افراد تحت عنوان روانشناس و جامعهشناس؛ تقلای فراوانی را در کاهش اعتماد عمومی مردم و سیاهنمایی از اوضاع کشور داشتهاند و حتی عنوان کردهاند که برای فهم این مقولات نیازی به کار مطالعاتی و عمیق هم نیست!
مسئلهای که حتما نیازمند روشنگری خواص و البته پیگیری امنیتی است.
چه اگر این رخدادها اتفاقی بود حتما شاهد بیتالغزل بودن برخی کلیدواژههای خاص و ایضاً هماهنگی این کلیدواژهها با آنچه فرماندهان فتنه اقتصادی در باب عامالبلوی شدن و در آستانه انقلاب قرار گرفتن فضای ایران میگویند؛ نبودیم...
***
آخوندی که با ترویج اسلام مشکل دارد
محمدتقی فاضل میبدی، فعال اصلاحطلب و عضو مجمع موسوم به محققین و مدرسین حوزه علمیه، طی یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه شرق که با عنوان "چرا اینهمه جنگ و نفرت؟ " منتشر شد، ضمن ادعای اینکه بدترین جنگهایی که بشر شاهد بوده بر سر اعتقاد و دین و تعصب عقیدتی بوده است! نوشت:
"برخی بر این باورند اینکه اسلام در اقصی نقاط عالم نفوذ کرده باعث افتخار است. باید پرسید این تعداد مسلمان چقدر در رفاه و آسایش زندگی میکنند و علمای اسلام تا چه حد توانستهاند این خصومتهای دینی (اشاره به جنگهای ادعا شده در بالا) را به رواداری و تسامح تبدیل کنند؟ دولتهای اسلامی تا چه میزان توانستهاند در کنار هم، بی هیچ خصومت، سیاستورزی کنند؟ "
*همانطور که بارها و بارها اشاره کردهایم؛ یکی از معضلات جدی در اردوگاه اصلاحات، بیمطالعگی رجال این جریان خاص سیاسی است.
رجالی که همچنان با معلومات دهه شصتی خود سخن میگویند، با واقعیات جهان بیگانهاند و البته دچار اختلاط مزاج با «فتنه اقتصادی» و تقلا برای سوق دادن جامعه به سمت انقلاب نیز شدهاند! [2]
بدیهیست که در چنین حالتی، مشتی اطلاعات غلط و مغالطات با محتوای سیاهنمایی از اوضاع کشور و دستاوردهای انقلابی اسلامی مطرح میشود که تماماً قرار است مثل هیزم برای آتش نارضایتی مردم استفاده شود.
بایستی به مخاطبان محترم و خاصّه جوانان و نوجوانان عزیز با سند و استدلال تأکید کرد که خانمانسوزترین جنگهای تاریخ بشر در قرون اخیر؛ نه جنگهای عقیدتی یا نبردهای مسلمانان که جنگهای جهانی اول و دوم بوده است که تماماً با ایفای نقش "مسیحیان" و صرفا با انگیزههای ارضی و سیاسی و نه انگیزه دینی بوده است.
رخدادهای مربوط به خصومتهای کشورهای مسلمان و نیز ماجراهای محدودی مثل فتنه داعش و غیره (به نسبت دامنگیری دو جنگ جهانی) نیز هیچیک ربطی به "اسلام شیعی" ندارد و اتفاقا نگاهی به حاقّ تمام این رخدادها نشان میدهد که اولا حامیان این جنگها (مثل آمریکا) انگیزه اقتصادی دارند نه عقیدتی و ثانیا اسلام شیعی تلاش کرده است تا از عمق خصومتها بکاهد، امنیتبخشی کند و بر مدار صلح حرکت داشته باشد.
ما از آقای فاضلمیبدی میپرسیم که جنگهایی که در دهههای اخیر در بوسنی، در افغانستان، در لبنان، در عراق و در سوریه رخ داد؛ آیا با ورود نگرش اسلام ناب و رویکرد امنیتبخش آن تعیین تکلیف نشد و به امنیت نگرایید؟
در بحث ترویج اسلام و نفحات تفکر اسلامی برای گروندگان به آن نیز میلیونها سند و گفتگو وجود دارد که نشان میدهد متمایلشدگان به سمت رویکردهای اسلامی مثل آقای میبدی فکر نمیکنند و مزاج امنیتآور، سالم، شخصیتبخش، مخالف ظلم، ضد پوچگرایی و پوینده اسلام؛ همواره و حتی در پرمشقّتترین شرایط نیز برای انسانها در اقصینقاط جهان جذاب است.
ما همچنین این خبر تلخ را به اطلاع آقای میبدی و دوستان ایشان که داروی شفابخش مشکلات را به جای اسلام ناب در لیبرالیسم میجویند! میرسانیم که طبق تمام آمارهای پیمایشی در جهان، رویکرد ناب اسلامی همچنان پرترویجترین مکتب در جهان است و کارنامه مشحون از دستاورد نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان امالقرای جهان اسلام نیز بر حلاوت این ترویج افزوده است.
گفتنیست، پیش از این یکی دیگر معممین اصلاحطلب نیز در اظهاراتی اینطور گفته بود که بسیاری از حوزویان به حکومت بدون ولایت فقیه فکر میکنند!
***
پرویز پرستویی را ببخشیم ولی...
پرویز پرستویی، از بازیگران سینما و تلویزیون کشورمان که به تازگی صحبتهای او با یکی از مجریان شبکه معارض من و تو؛ افشا شده است؛ در بخشی از یک مصاحبه که خبرگزاری ایسنا آنرا منتشر کرد نسبت به این رخداد و صحبتهای خود واکنش نشان داد.
پرستویی در اظهارات جدید خود گفته است: متأسفانه تمام چت ما هم منتشر نشده و آن را تقطیع شده نشر دادهاند.
او همچنین به ماجرای دفاع خود از سردار سلیمانی اشاره کرده و اینطور گفته است که تماس او با مجری من و تو به دلیل حمله شبکه مذکور به پرستویی به بهانه همین طرفداری بوده است. و اساساً پرستویی نیز ناظر به همین ماجرا با خانم سالومه(مجری من و تو) ارتباط گرفته است.
پرستویی در بخش پایانی اظهارات خود نیز با بیان اینکه ما همه در این نظامیم و برای این نظام کار میکنیم که چیز پنهانی نیست، گفته است: اگر نقدی هم میکنم، در درون همین نظام است. نقدم به هدف اصلاح و دلسوزانه است و نه زدن ریشه. به خاطر جایگاهی که خدا لطف کرده و به ما هنرمندان داده، حس میکنم حرفم رساتر است و برای همین درباره مسائل مختلف مثل کرونا، سیل و زلزله، نکتههایی را مینویسم تا کمکی به جریان بهبود اوضاع داشته باشم.[3]
*پرستویی در بخشی از مکالمه خود با مجری من و تو، ضمن طلب کردن شماره واتساپ او برای ارسال یک فیلم! مجری من و تو را با صداقت و دارای قلب پاک مینامد و تأکید میکند که "جیره خوار نظام" نیست!
ما این نکته را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باید مظلومانه شاهد دشمنی کسانی باشد که نان و امنیت و آزادی آنها را تأمین کرده است.
معالوصف به آقای پرستویی هم این کنایه را یادآوری میکنیم که شهامت دفاع از گفتههای خود و بیان آنچه که واقعا هستند را داشته باشند و دست از این روش نخنما و دون شأن بردارند که فلانی در حین بدگویی از انقلاب متوجه یک آدم حزبالهی میشود و به یکباره میگوید: البته من خودم شیمیایی جبههها هستم"!
متأسفانه این رفتار نخنما که پیش از این توسط برخی سلبریتیهای همراه با فتنه 88 نیز تکرار شده، مسبوق به سابقه است و البته اثر تحیّرانگیز آن در افکار عمومی جز با ورود خواص کشور و روشنگری آنها حل نخواهد شد.
این درست نیست که یک فرد به بهانه چهره بودن، بدترین رفتارها را علیه نظام مظلوم جمهوری اسلامی داشته باشد و دست آخر با یک پشتک واروی آشکار همهچیز را کأنلمیکن تلقی کرده و بدون هیچ مؤاخذه و توبهای بازی "کیبود کیبود من نبودم" به راه بیاندازد.
از روی شوربختی بایستی اشاره کرد که تناقضگویی و پشتکوارو زدن سیاسی برخی سلبریتیها که هدفشان خوردن نان نظام و حلیم دشمن بصورت توأمان است؛ به وضع مهوّعی رسیده و نه تنها بیش از این قابل تحمل نیست که مضارّ بسیاری را هم خاصّه در بحث سیاهنمایی و "فتنه اقتصادی" شامل مردم و نظام اسلامی کرده است.
قبل از پرستویی، "رضا کیانیان" نیز در مراسم تشییع یکی از اهالی سینما مدعی شده بود که طی 40 سال گذشته از انقلاب یک روز خوش ندیده و هر روز بحران داشته است! این در حالی است که او در سال 91 و در دولت احمدینژاد از احساس جوانی خود گفته و تأکید کرده بود که " اگر 99 سالگی هم بمیرم، جوانمرگ شدهام. "[4]
گفتنیست، در کشورهای صاحب صنعت سینما، سینماگران و بازیگرانی که قصد معارضه با حکومت را داشته باشند؛ تنها پس از مهاجرت و دریافت تابعیت بیگانه است که به خود جرأت میدهند چند جمله را بصورت محدود در نقد کشور سابق خود بیان کنند.
اما اینکه چنین چیزی را در ایران بصورت کاملا برعکس مشاهده میکنیم؛ از عجایب روزگار است...
***
1_ https://fa.shafaqna.com/news/901145/
2_ mshrgh.ir/1048258
3_ https://www.isna.ir/news/98121612626/
4_ mshrgh.ir/886042