در مورد کودکان طلاق صحبتهای زیادی شده است؛ از آسیبهای احتمالی فرآیند طلاق بر آنان، تا وظایف والدین در جهت تربیت صحیح این کودکان. نشریه counseling today در یکی از شمارههای سال 2000 به نقل از فلنگن، مقالهای را با نام منشور حقوقی کودکان طلاق، منتشر کرد. در منشور حقوقی کودکان طلاق، دیدگاه کودکان درباره طلاق برای والدینی که طلاق گرفته یا در شرف طلاق گرفتن هستند، نوشته شده است. هدف از ذکر آن در اینجا تعمیق درک شما از دیدگاههای کودکان درباره فرهنگ طلاق است. میتوان گفت با مطالعه مکرر این منشور و البته عمل به آن، میتوان راهنمای خلاصه، مفید و کاربردی در مورد نحوه برخورد کودکان طلاق داشته باشیم.
منشور حقوقی کودکان طلاق
من یک کودک طلاق هستم و موارد زیر از جمله حقوق بدیهی من است:
- من حق دارم که درگیر مشکلات و دعواهای شما نشوم. وقتی در حضور من به هم بددهنی میکنید، ذهن من آشفته میشود، سعی نکنید مرا بین خود واسطه کنید یا علیه یکدیگر بشورانید. مرا در مشکلات ارتباطی خود دخالت ندهید، مشکلات شما به خودتان مربوط است و به من ربطی ندارد.
- من حق دارم با هر دوی شما رابطه داشته باشم. من هر دوی شما را دوست دارم. میدانم که گاهی اوقات به این مسئله حسادت میکنید، اما باید با آن کنار بیایید چون شما آدم بزرگ هستید ولی من یک بچهام.
- من حق دارم از چیزهایی که بر زندگیام تاثیر میگذارند آگاه شوم. اگر شما میخواهید از هم طلاق بگیرید، من حق دارم در اولین فرصت ممکن از این مسئله باخبر شوم. به همین ترتیب، اگر قصد دارید متارکه یا ازدواج مجدد کرده یا دست به اقدام مهم دیگری بزنید، من حق دارم از آن باخبر شوم.
- همان طور که حق دارم از مسائل مهم زندگیم باخبر باشم، از این حق نیز برخوردارم که اطلاعات نامناسب دریافت نکنم. یعنی شما نباید با من درباره سوء استفاده جنسی یا دیگر بدرفتاریهای همسرتان (والد دیگر من) صحبت کنید. به همین منوال نباید –به جای والد دیگرم- از من عذرخواهی کنید، زیرا با این کار خود، او را در نظر من تحقیر میکنید. اگر از من عذرخواهی میکنید، از جانب خودتان عذرخواهی کنید.
- من حق دارم که در خانه از یک فضای شخصی برخوردار باشم. منظورم این نیست که باید حتما یک اتاق اختصاصی داشته باشم، بلکه میخواهم بگویم که نیاز به مکان و زمانی برای خودم دارم. همچنین به وسایل شخصی خاصی نیز نیاز دارم… که از آن جمله عکسی از والد دیگر است… از این مسئله تعجب نکنید.
- من حق دارم از امنیت فیزیکی و رسیدگی کافی برخوردار باشم. میدانم که ممکن است از طلاقتان خیلی ناراحت باشید، اما نباید به این خاطر نیازهای من به امنیت و رسیدگی را مورد بی توجهی قرار دهید. نمیخواهم تمام وقت مرا در خانه تنها بگذارید و به ملاقات و گشت و گذار با فرد جدیدی که برای خود پیدا کردهاید، بروید.
- من حق دارم مدت زمانی را با هر یک از شما سپری کنم. این حق من نباید وابسته به این باشد که یکی از شما چهقدر به دیگری پول داده یا میدهد، چون اگر چنین باشد من احساس بیارزشی میکنم و فکر میکنم برای شما کالایی هستم که مرا از مغازه خریدهاید.
- من حق دارم، صرف نظر از اینکه چه مدت زمانی پیش هر یک از شما هستم، از حمایت مالی و عاطفی هر دوی شما برخوردار باشم. منظورم این نیست که توقع من دو برابر کودکان دیگر است بلکه میخواهم نگران این نباشید که والد دیگر به من چه داده و فقط به این توجه کنید که خودتان به من چه میدهید.
- من حق دارم مسئولیتهای مشخصی داشته باشم و شما از من انتظارات معقولی داشته باشید. اینکه کودک طلاق هستم، به این معنی نیست که نمیتوانم امور روزمره، تکالیف یا دیگر مسئولیتهایی را که سایر کودکان انجام میدهند، انجام دهم. از سوی دیگر به خاطر داشته باشید که اگرچه ممکن است خواهر یا برادر (تنی یا ناتنی) کوچکی داشته باشم، اما پرستار بچه نیستم.
- من حق دارم که شما در برخورد با من صبر و تحمل داشته باشید. من طلاق را انتخاب نکردهام. والدینم به خواست من اقدام به ازدواج مجدد، متارکه یا آشنایی با فردی جدید نکردهاند و در کل خودم نخواستهام که زندگیم زیرورو شود. بنابراین کمتر از بچههای دیگر بر زندگی ام کنترل داشتهام. این بدان معنا است که برای حل و فصل مشکلاتم نیاز به کمک و حمایت شما دارم.
- دست آخر اینکه، من حق دارم که یک کودک باشم. من جاسوس، سنگ صبور، یا مادر شما نیستم. من مجبور نیستم چون شما از صحبت کردن با هم بدتان میآید، پیغام رسان شما باشم. شما مرا به دنیا آوردهاید…. بنابراین حق دارم که چیزی بیش از یک کودک طلاق باشم. من حق دارم کودکی باشم که علاقه والدینش به او بیش از تنفری است که نسبت به هم دارند.