این شاعر ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات در سال 98، اظهار کرد: نشر ما در سالهای اخیر نسبت به سالهای گذشته، هم در بخش ادبیات بزرگسال و هم ادبیات کودک، چندان وضعیت خوبی ندارد و به رکود رسیده است. اگر بخواهیم به ادبیات کودک در سال گذشته نگاهی بیندازیم و با الان مقایسه کنیم خواهیم دید تغییراتی نسبت به سال گذشته نداشتهایم.
او افزود: در دهه 60 حرکت عظیمی در ادبیات کودک شکل میگیرد و ما دارای ادبیات کودک میشویم، این در حالی است که در سالهای قبل به صورت جدی به این حوزه پرداخته نمیشد، اما همینطور که جلو میآییم، حرکت کندتر میشود. در دهه 90، و در سالهای 97-98 مشکلات اقتصادی کشور و تحریمها، گران شدن کاغذ و بیعدالتیهایی که در جامعه وجود دارد و رانتخواریها در وضعیت کتاب و کتابخوانی مردم ایران تأثیرگذار بوده است.
ابراهیمی یکی از مشکلات اصلی را کمرنگ شدن انگیزه مطالعه در میان مردم بخصوص کودکان و نوجوانان دانست و گفت: شاید این موضوع به خاطر این باشد که برخی از ارزشهایی که داشتیم کمرنگ شده و برخی از ارزشهای کاذب در جامعه گسترش پیدا کرده است. کمتر کسی به مطالعه و کتابخوانی بها میدهد که این موضوع بیشترین تأثیر را بر کودکان و نوجوانان دارد. نگاههای مادی به هستی و زندگی باعث شده تا وضعیت کتابخوانی ما در سالهای اخیر اسفناک باشد.
او در ادامه بیان کرد: با این حال نمیخواهم از ناامیدی صحبت کنم. ما در بخشهایی رشد خوبی داشتهایم؛ در بخش ادبیات نوجوان و خردسال، بخصوص در رمان نوجوان کارهای خوبی در سالهای اخیر چاپ شده است. البته در سال 98، در بخشهای دیگر مانند شعر نوجوان بسیار کوتاهی کردهایم. اگر به کتابهایی که در دو سال اخیر در حوزه شعر نوجوان چاپ شده و در جشنوارهها و یا کتاب سال ارائه شده نگاهی بیندازید، خواهید دید شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد، البته در خوشبینانهترین حالت میگویم.
این شاعر تاکید کرد: ما کودکان - بچههای اواخر دبستان و اوایل راهنمایی - را به کل فراموش کردهایم، نه داستان برایشان چاپ میکنیم و نه شعر. نوشتن برای کودکان در این سن خیلی سخت و تخصصی است و ما کمتر به آن پرداختهایم. ضمن اینکه خیلی از این کتابها به تصویرگری نیاز دارد و این موضوع قیمت کتاب را بالا میبرد، به همین دلیل ناشران کمتر به آن اقبال نشان میدهند. ناشران بیشتر به سوددهی توجه دارند و چون رمان نوجوان فروش خوبی دارد به ویژه در بخش ترجمه، ناشران به سرمایهگذاری در این بخش روی آوردهاند.
ابراهیمی ادامه داد: از طرف دیگر، از آنجایی که حق تالیف نویسندهها بسیار پایین است، آنها به دنبال کار سخت نمیروند و ترجیح میدهند به کاری بپردازند که راحتتر به حق تالیف برسند. در مجموع فکر میکنم ما در سالهای اخیر و در بخش شعر بسیار کوتاهی کردهایم. گاهی کتابهایی را برایم میفرستند و میبینم وضعیت خیلی خوبی در شعر نداریم.
او همچنین یکی از آفتهای بزرگ سالهای اخیر را چاپ کتابهای لوکس دانست و گفت: ناشران به چاپ کتابهای لوکس روی آوردهاند و این موضوع باعث شده تا قیمت کتاب بالا برود. زمانی مردم شکایت داشتند که کتاب خیلی گران است، درحالی که چندان گران نبود، اما در سالهای اخیر کتاب واقعا گران شده است و برخی از مردم نمیتوانند کتاب بخرند. اخیرا کتاب کودکی دیدم که 170 هزار تومان بود. واقعا مغزم سوت کشید! در حالی که این کتاب باید 30 هزار تومان میبود تا مردم بتوانند آن را بخرند.
این شاعر با بیان اینکه تبدیل شدن کتاب به کالا به سیر مطالعاتی مردم آسیب میزند، اظهار کرد: یکی از خوبیهای دهه 60 و اوایل دهه 70 این بود که کتابها را ساده و با کاغذهای معمولی چاپ میکردند اما به محتوا اهمیت میدادند، بنابراین قیمت کتابها پایین بود و همه میتوانستند بخوانند. اما الان خیلی از مردم نمیتوانند کتاب بخرند و باید به کتابخانه مراجعه کنند که آنها نیز تنوع لازم را ندارند تا مردم را جذب کنند، و اگر فراریشان ندهند باید شکرگزار باشیم. در کتابخانههای عمومی به صورت گزینشی کتاب میخرند که نمیتواند بهویژه در کودکان و نوجوانان انگیزه مطالعه ایجاد کند.
او درباره اینکه برخی معتقدند «دوره شعر تمام شده است»، گفت: این مشکل شعر نوجوان نیست؛ در حوزه بزرگسالان نیز وجود دارد. فقط هم شعر نیست، انگار دوره داستان و کتابخوانی هم گذشته است، در حالی که اینطور نیست. هستند کسانی که به کتاب علاقه دارند و میخوانند. ممکن است فضای مجازی و پیامرسانها اوقات مردم را پر و آنها را از کتاب دور کند. اما همه اینها موقتی است. ما در دوره گذار قرار داریم و از این مسائل خواهیم گذشت.
این شاعر خاطرنشان کرد: اگر کتاب شعر و داستان خوبی چاپ شود مسلما مخاطبانی هستند که بخرند و بخوانند. مشکل ما این است که انگیزه مطالعه از بین رفته است و با توجه به بلبشویی که در بازار کتاب وجود دارد، شعر را به اشکال مختلف منتشر میکنند؛ هرکسی به شکلی شعر میگوید، به ویژه در دنیای بزرگسالان.
او در ادامه گفت: دیگر شعر زبان مردم نیست. زمانی شعر کلاسیک و نیمایی بود و از زبان مردم شعر میگفتند، مردم هم آنها را میخواندند و لذت میبردند، اما الان شعر تجربههایی است که از سوی برخی از شاعران صورت میگیرد و در حد تجربه است و ممکن است در درازمدت برخی را از شعر بازدارد. کتابهایی که موفق نیستند در گذر زمان کنار گذاشته میشوند و آنهایی که خوب هستند به دست مردم میرسند.
جعفر ابراهیمی همچنین بیان کرد: ما کمتر کتاب در دست مردم میبینیم و فقط شعر نیست. مردم به کتاب علاقه ندارند. این علاقه باید از کودکی در آنها بهوجود بیاید، اما فقط بر کتابهای درسی و کنکور تاکید میشود و این کتابها و کلاسهای آموزشی اوقات کودکان را پر میکند. پدر و مادرها هم بیشتر به نمره اهمیت میدهند و میخواهند فرزندانشان کنکور بدهند و به دانشگاه بروند و فکر نمیکنند بعد از گرفتن لیسانس و فوق لیسانس چه میشود. اگر ما تحصیلکردههای کتابخوان تربیت نکنیم وضعیت مشابه وضعیت فعلی را خواهیم داشت.
او در پایان از زیر چاپ بودن مجموعه شعر جدیدش برای نوجوانان با عنوان «به تو میاندیشم» در نشر گویا خبر داد و اظهار امیدواری کرد سال 99 سال خوبی برای مردم باشد.