فروزنده اربابی که پیشتر درباره حضور برخی ایرانیان در قونیه هشدار داده بود در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت حضور ایرانیان در مراسم امسال مولانا و وضعیت مولاناپژوهی در سالی که گذشت، گفت: حضور ایرانیان در مراسم امسال قدری نظم داشت، اما نه به گونهای که بگویم وضعیت خوبی بود. امسال برای اولینبار دیدم ایرانیها در یکسری خانهها جمع میشوند که پیش از این به دلیل اینکه من فقط به مکانهای رسمی میروم چنین چیزی را ندیده بودم.
او افزود: اصلا از ترکها گلهمند شدم که چرا این خانهها را آن هم فقط در اختیار ایرانیها قرار میدهند. البته در تربت قدری با سر و سامان ظاهر شده بودند، اما بیرون از آن یعنی در خیابانها و محیطهای عمومی و هتلها رفتار کلی همان بود که همهساله بود. از دولت ایران هم کسی در آنجا حضور نداشت.
اربابی سپس با بیان اینکه ما بیشتر به حکایتهای «مثنوی» روی آوردهایم تا به تفاسیر آن، اظهار کرد: تفاسیر ما در دنیا کماکان فقط چند منبع محدود است؛ تفاسیر استادان فروزانفر، همایی، استعلامی و زمانی. باقی کارها به سمت رمانهایی مثل «ملت عشق» رفته است. یکی از رسانههای داخلی خبری مبنی بر اینکه این رمان به سفارش بنیاد مولانا بوده است منتشر کرد، که بنیاد تکذیبیهای درباره اینکه این کتاب اصلا بر اساس دین و اندیشه مولانا نیست صادر کرد. اینها نشان میدهد ما بر روی مولاناپژوهی کار جدی نمیکنیم. رمانهایی از این دست بیشتر جنبه تجاری پیدا کرده و اینها از نام جناب مولانا سوءاستفاده میکنند.
عضو ایرانی بنیاد بینالمللی مولانا ادامه داد: به نظر من در حالی تفسیر و کار جدید از آثار مولانا و برنامههای رادیویی و تلویزیونی درباره او نداریم که از آموزههای جناب مولانا میتوان در شرایط فعلی استفاده کرد. جناب مولانا شعری دارند که میگوید «صحت این حس بجویید از طبیب/ صحت آن حس بخواهید از حبیب»؛ اینها آموزههایی است که جناب مولانا 800 سال پیش گفته است. در این «شبیخون بلا» جا دارد صداوسیما به جای این برنامههای «آبکی»، مثنویپژوهانمان را دعوت کند.
او همچنین به تاثیر وقایع اجتماعی در فرهنگ یک ملت اشاره و بیان کرد: وقایع اجتماعی در هر دورهای تاثیر خودش را میگذارد. نمیتوانیم منکر این شویم که اتفاقی بیفتد و خصوصا در فرهنگ تاثیر نگذارد. حتی اگر آن اتفاق در حد یک روز و اصلا یک ساعت افتاده باشد، چون در تاریخ یک کشور میماند، حتما در فرهنگ و ادبیات آن هم اثر دارد، چون تاریخ ادبیات هم بخشی از تاریخ است. اما چگونگی ظاهر شدن ما در این شرایط تاثیری فرهنگی و اجتماعی دارد که آیندگان هم از روی همان قضاوت میکنند که فکر میکنم ما از آن نمره خوبی نگیریم. نمرهمان در این بلای کرونا خصوصا در حوزه فرهنگ که ادبیات و تربیت هم جزء آن است و تماما برخاسته از تفکر فرهنگی ما است، مردود است؛ از این نظر که نتوانستیم نحوه مقابله را از فرهنگمان استخراج کنیم. رجوع به متخصص چیزی است که ما در شعر مولانا هم داریم.
اربابی افزود: نخست مسئله رجوع به متخصص است که از آن نمره قبولی نداریم. بعد از آن وحدت است که نداریم؛ اگر وحدت باطنی را هم کنار بگذاریم، وحدت ظاهری هم نداریم. حدود یک ماه است که هنوز نپذیرفتهایم حرف متخصصان را گوش کنیم و در خانه بنشینیم. ما از اینکه به دیگران آسیب نزنیم که در فرهنگمان هم با شعر «بنیآدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند» آمده است نمره قبولی نمیگیریم. البته من از مردم گله ندارم؛ این آسیبها از منتقل نشدن فرهنگ، ادبیات و عرفان نشأت میگیرد که وظیفه آن بر عهده قشر روشنفکر، ادیبان و استادان دانشگاه است. گرچه ممکن است در هر جایی اقلیتی از دانایی فرار کنند.
او در پایان گفت: آرزو میکنم در مسائل فرهنگی و ادبیات، خصوصا ادبیاتی که مثل «مثنوی» پایه آموزشی دارد و ما شاعری داریم که در مقام درس باید به او نگاه کرد، انتقالدهندگان خوب و فراگیران خوبی داشته باشیم. ما اگر معتقد هستیم بزرگان ما جهانی هستند اول باید خودمان از آنها درس بگیریم تا بتوانیم از این بحران عبور کنیم.