به گزارش مشرق، در این روزها یکی از دعاهایی که بسیار در رسانه ملّی پخش میشود و بدین وسیله مردم دعوت به قرائت و همنوا شدن با آن میشوند، دعای فرج «إلهی عَظُمَ البَلاء ...» است. دعایی که در کتاب مفاتیح الجنان دربارۀ آن گفته شده: این دعا، دعای امام زمان(عج) است که آن را به شخصی که در زندان بود تعلیم داد، پس آن زندانی با خواندن آن دعا آزاد شد.
روز گذشته خبری در یکی از خبرگزاریها منتشر شد مبنی بر اینکه حجتالاسلام محمد سروش محلاتی در فایلی صوتی گفته است: دعای «اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ» فاقد سند معتبر است و ادبیات بخش نخست این دعا واجد تعبیرات متعارف در ادعیه نیست، بلکه دعاهایی است که شخص در حالی که دنیا را کاملاً تیره، تاریک و سیاهی مطلق میبیند بر زبان میآورد؛ زیرا این تعبیرات بسیار سنگین است: «وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ». امروزه از این تعبیرات به کار میبریم، زیرا تحت تأثیرات دعاهایی مانند این دعا قرار داریم، اما اینکه چنین ادبیاتی در فرهنگ ما رواج داشته باشد، بعید است.
وی با بیان اینکه اگر یک فرد شیعه، این دعا را بخواند و توجه به مبانی نداشته باشد، باید به او توجه بدهیم که با جنبه استقلالی به آن نگاه نکند، افزود: چون این تعابیر در اختیار عموم مردم قرار میگیرد و از صداوسیما پخش میشود و عموم مردم به این مبانی توجه ندارند، چه بسا موجب ایجاد باورهای غلط در اذهان آنان شود؛ بنابراین بهتر است به جای دعای فرج از ادعیهای استفاده کنیم که برای همه قابل درک و فهم است و موجب اشتباه در ذهن افراد نمیشود.
در این راستا گفتوگویی را با حجتالاسلام سیدعباس موسویمطلق استاد حوزه و کارشناس مسائل دینی ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مرحوم علامۀ طبَرسی یا طَبْرِسی صاحب تفسیر عظیمالشأن مجمعالبیان کتابی در باب ادعیه به نام «کنوز النجاح» دارد. بعضی از محققان معتقد بودند این کتاب گم شده و در دسترس نیست و فقط بزرگانی که نسخهای از آن داشتند از آن نقل کردند اما باید بگویم این کتاب در دسترس است و اخیراً هم توسط آستان قدس حسینی در کربلای معلّی به چاپ رسیده است.
سالها قبل هم ترجمه شده بود و نسخۀ خطی ترجمۀ آن، هم در کتابخانۀ ملّی مجلس و هم در سایر کتابخانهها موجوده بوده است. هدف این است که بگوییم این کتاب، کتاب بسیار ارزشمندی است.
مرحوم طبرسی در این کتاب نقل میکند که دعای «اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ» را حضرت صاحبالزمان(عج) به ابوالحسن محمدبناحمدبن ابیلیس آموخته است و از قول این آقا نقل میکند که من از ترس کشتهشدن- چون دنبال او بودند و میخواستند او را به قتل برسانند - به مقابر قریش پناه برده بودم. مقابر قریش در کاظمین فعلی و از قبرستانهای قدیمی و بسیار با سابقه بوده که جزء بغداد به شمار میرود.
میگوید من از ترس کشتهشدن به مقابر قریش پناه آوردم، فرار کردم. سپس به واسطۀ این دعا از کشتهشدن نجات پیدا کردم. من در آنجا امام زمان را زیارت کردم، حضرت این دعا را به من تعلیم داد و وقتی هم به نام خودش در این دعا رسید یعنی به نام «صاحبالزمان»، دست به سینۀ خود گذاشت و اشاره به خودش کرد؛ یعنی مقصود منم.
بزرگان زیادی این دعا را نقل کردهاند؛ از جمله مرحوم کلینی در اصول کافی، مرحوم کفعمی در «مصباح» و البلدالامین، شهید اول در کتاب «مزار»، سیدبنطاووس در جمالالاسبوع. ادعیه نقل شده از مرحوم سیدبنطاووس همیشه مورد توجه و قبول علما بوده است. همچنین مرحوم علامه مجلسی و شیخ حرّ عاملی نیز در کتاب بحارالانوار و وسائلالشیعه نیز این دعا را نقل کردهاند.
خاصیتهای زیادی برای این دعا ذکر شده و مجرب و تجربه شده است. وقتی میگویند این دعا یا این ذکر مجرب است یعنی بزرگان این را تجربه کردهاند، مداومت بر این دعا برای عموم حاجات، رفع بلا و هنگام هجوم شرایط ناگوار و همینطور دفع و رفع همّ و غمّ مجرّب است.
این دعا بر خلاف آنچه گفته شده، اتفاقاً تاریکی را به نمایش نمیگذارد بلکه خروج از تاریکی را که در اثر شدائد به وجود میآید با مناجات با خدا و جایگاه امامان معصوم نشان میدهد. دنیا ظلمت است و بعضی مشکلات ظلمتآور و سیاه است که باید به سمت نور و آرامش حرکت کرد.