در یک تحقیق جدید از بچهها پرسیدند در آینده میخواهند چه کاره شوند؟ محبوبترین شغل در میان بچههای آمریکایی و بریتانیایی، این بود که در یوتیوب ستاره شوند. این نتایج خیلیها را ناراحت کرد، چون گویا بچهها دیگر حتی آرزو ندارند به کاشفانی بزرگ یا دانشمندانی دورانساز تبدیل شوند.
مصرفگرایی افسارگسیخته و زندگی زیباپرستانۀ مجازی چشم و گوش آنها را هم پر کرده است. اما شاید بچههای امروز هم دقیقاً دارند همان کاری را میکنند که همۀ بچهها در طول تاریخ کردهاند.
همۀ بچهها در دورهای از زندگیشان دوست دارند فضانورد شوند. زندگیشان را میان اجرام کیهانی سپری کنند، بستنی فضانوردی بخورند، کرۀ زمین را ببینند که مثلِ مرمر سبز و آبی بهآرامی زیر کپسول فضاییشان میچرخد.
اما، بر اساس دادههای جدید، دیگر اینطور نیست.
پژوهشی، که به مناسبت پنجاهمین سالگرد فرود آپولو 11 روی ماه انجام شد، نشان میدهد که در بریتانیا و آمریکا تعداد کودکانی که میخواهند ستارۀ یوتیوب شوند بسیار بیشتر از کودکانی است که میخواهند فضانورد شوند.
در این دو کشور، حدود سه کودک از هر ده کودک گفتند که وقتی بزرگ شدند میخواهند یوتیوبر شوند، در مقابل، فقط یک کودک از هر ده کودک در رؤیای ستارهها بود.
وقتی بزرگ شوید میخواهید چهکاره شوید؟ پاسخ این پرسش منوط به این است که اهل کجایید.
در چین، اوضاع برعکس است. پنجاهوشش درصد کودکان میگویند که وقتی بزرگ شدند میخواهند فضانورد شوند، در حالی که هجده درصدشان میگویند که میخواهند ولاگر1 شوند (یوتیوب رسماً در چین ممنوع است، با وجود این، استفادۀ زیرکانه از شبکههای شخصی مجازی -وی. پی. انها- یوتیوب را در میان ده سایت محبوب چین قرار میدهد. وبسایتهای اختصاصیِ بهاشتراکگذاری ویدئو، در جای خود، وجود دارند و سایتهای بزرگی هم هستند).
برخی با این مسئله مثل سند محکومیت جامعه برخورد کردهاند، سندی تکاندهنده که نشان میدهد کودکانی که در قرن بیستویکم پرورش یافتهاند ماجراجویی و رؤیاهایشان را از دست دادهاند، چیزهایی که کودکان نسل انفجار جمعیت در دهۀ 1960 داشتند.
اما، در واقعیت، این مسئله نشان میدهد که کودکان احمق نیستند؛ و درست مثل کسانی که میخواهند فضانورد شوند فکرهای بزرگی در سر میپرورانند.
طبق گفتۀ ادارۀ مدیریت کارکنان ایالات متحدۀ آمریکا، پردرآمدترین فضانوردان ممکن است حدود 120هزار دلار در سال درآمد داشته باشد.
سال گذشته پردرآمدترین یوتیوبر 22.5میلیون دلار به حساب بانکیاش واریز کرد؛ و برخلاف فضانوردان، که باید سالها تمرین سخت را از سر بگذرانند، یوتیوبری که در پول غلت میزند همسنوسال این کودکان است. نامش رایان است و ستارۀ کانال رایان تویز ریویو.
وقتی الگویی تغییر میکند، ممکن است سازگارشدن با این تغییر دشوار باشد. تقریباً همزمان با باز آلدرین و همراهانش، که برای اولینبار قدم بر ماه گذاشتند، افراد عجیبوغریبی که موهای بلند، رویکردی آزادانه در روابط جنسی و علاقۀ وافر به ماریجوانا داشتند، خانوادههای هستهایِ2 اتوکشیدۀ سراسر آمریکا را متحیر کرده بودند.
اما ما باید بیشتر از رؤیاهایی که کودکان در سر میپرورانند، از واقعیتهایی آگاه باشیم که آنها هنگام فکرکردن به شغلهای آیندهشان در نظر میگیرند. کودکان ساعتها وقت صرف رسانههایی میکنند که یوتیوبرهای مورد علاقهشان در آنها نقش اصلی را ایفا میکنند، یوتیوبرهایی که ماشینهای سریع میرانند و در خانههای مجلل زندگی میکنند.
زویی گلت، محقق دورۀ دکتری در مدرسۀ اقتصاد لندن، میگوید: «بهطور خلاصه، ستارگان رسانههای اجتماعیْ سلبریتیهای نسل جواناند، این جایگاه را در سال 1969 فضانوردان داشتند. فقط همین هم نیست، بلکه آنها امروزه دسترسپذیرند، دسترسی پذیریای که اَشکال پیشین سلبریتیها نداشتند.
در موردشان این تلقی هست که هر کسی تلفن همراه هوشمند داشته باشد میتواند در این صنعتِ در حال رشد ’موفق شود‘. با در نظر گرفتن همۀ این موارد، جای شگفتی نیست که امروزه جوانان بسیاری میخواهند این مسیر شغلی را دنبال کنند».
تعجبی ندارد که جوانان میخواهند شیوۀ زندگیشان مشابه زندگی یوتیوبرها باشد.
مسئلۀ تعجببرانگیز این است که کودکان چینی، بیش از کودکان دیگر کشورها، این رؤیا را در سر نمیپرورانند که وقتی بزرگ شدند اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی شوند.
چرا که بازار چین بسیار پیشرفتهتر و جاافتادهتر از بازار غرب است و از آمریکا و اروپا فرصتهای بیشتری برای درآمدزایی دارد. درآمد بسیاری از «رهبران کلیدی عقاید» (کِی. اُ. ال3 معادلی که چینیها برای «یوتیوبر» یا «اینفلوئنسر» به کار میبرند) از تجارت الکترونیک است، چرا که پلتفرمهایی که از آنها استفاده میکنند بیشتر به شکل عمودی ادغام شدهاند4 تا شامل بخش خرید هم بشود.
تا حدودی علت تأسیس سایت اف. اف. دابلیو. دی5 همین بود. احتمالاً در آینده واکنشهایی در روزنامههای سراسر آمریکا و بریتانیا خواهید دید که تا حدودی از سر حیرتاند. آنها حیرتزدهاند از اینکه کودکان میخواهند درآمدهایی بسیار زیاد کسب کنند.
البته احتمالش بسیار کم است که این کودکان بتوانند از طریق کسب شهرت با ویدئوهای آنلاین ثروتمند شوند، هرچند کسانی مثل رایان موفق شدهاند این کار را بکنند. گلت میگوید: «تعداد اندکی از تولیدکنندگان محتوا توانستهاند واقعاً از این راه امرار معاش کنند، در حالی که بقیه زندگی را با زحمت سر میکنند و اغلب خسته و سرخورده میشوند».
پس وقتی این روایتها را میخوانید، مسئله را طور دیگری مطرح کنید.
موفقترینِ این افراد میتوانند برای تودهها سرگرمی تولید کنند و در این راه درآمد بسیار زیادی کسب میکنند. آنان میتوانند ماشینهای پرسرعت بخرند و دور دنیا سفر کنند. میتوانند خوش بگذرانند.
آخرین مأموریت فضاییای که در آن سفینهای فضایی و دارای سرنشین روی جرمی خارج از سطح زمین فرود آمد، زمانی رخ داد که مادربزرگها و پدربزرگها همسن بچههای امروزی بودند. در چنین دنیایی، چرا بچههای امروز نخواهند یوتیوبر شوند؟
پینوشتها:
• این مطلب را کریس استوکل-واکر نوشته است و در تاریخ 17 جولای 2019 با عنوان «More Kids Want to Be YouTubers than Astronauts Because Obviously» در وبسایت اف. اف. دبیلو. دی وابسته به پلتفرم مدیوم منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ 14 اسفند 1398 با عنوان «بیشترِ کودکان امروز میخواهند یوتیوبر شوند، نه فضانورد. چرا نخواهند؟» و ترجمۀ الهام آقاباباگلی منتشر کرده است.
•• کریس استوکل-واکر (Chris Stokel-Walker) روزنامهنگار مستقل مقیم بریتانیاست و برای گاردین، اکونومیست، بازفید نیوز و بی. بی. سی مینویسد.
[1]vlogger: تولیدکنندۀ محتوای وبلاگ ویدئویی [مترجم].
[2]nuclear families: اصطلاحی است که به خانوادهای متشکل از دو والد و کودکانشان اطلاق میشود، در تقابل با خانوادههای تکوالدی، خانوادههای بزرگتر و خانوادههایی با بیش از دو والد [مترجم].
[3]Key Opinion Leader (KOL)
[4]vertical integration: وقتی شرکتی مالک شرکتهای پخش و توزیع محصولاتش میشود تا کنترلش بر قیمتها را افزایش دهد ادغام عمودی رخ داده است [مترجم].
[5]FFWD: وبسایتی که این مطلب در آن منتشر شده است و سعی میکند در مورد جهان سایتهای ویدئویی آنلاین بررسیهای جامعتر و عمیقتری انجام دهد [مترجم].