ماهان شبکه ایرانیان

پیمان ورشو، نظامی یا جمع نقیضین؟!

اعضای پیمان ورشو مانند هر اتحادیه نظامی دیگری موظف بودند در صورت تهاجم به تمامیت ارضی هر یک از کشور‌های عضو، با تمام توان نظامی خود به دفاع از آن بپردازند.

پیمان
 
توافق‌نامه‌های نظامی و امنیتی بین دولت‌ها قدمتی به درازای تاریخ دارند؛ اما در جهان معاصر وقتی از چنین معاهداتی صحبت به میان می‌آید همه مشهورترین آن‌ها یعنی دو پیمان «ناتو» و «ورشو» را به خاطر می‌آورند که اولی هنوز و همچنان پس از هفت دهه پابرجاست و دومی به بایگانی تاریخ پیوسته است.
 
وقتی در سال ١٣٨٦ میلادی؛ یعنی بیش از ٦ قرن پیش دو کشور انگلستان و پرتغال به‌عنوان دو نیروی قاهر آن عصر اقدام به انعقاد یکی از نخستین پیمان‌های نظامی امنیتی در تاریخ سیاسی جهان کردند، هیچ‌کس گمان نمی‌برد چنین پلیتیکی در آینده نزدیک به‌عنوان یک رسم سیاسی و مقبول مورد استقبال و تقلید بسیاری دیگر از کشور‌ها قرار گیرد.
 
اما چنین شد و پس از آن جهان شاهد تشکیل پیمان‌های مختلف دوجانبه، سه‌جانبه و حتی چند‌جانبه در مناطق و عرصه‌های گوناگون بین‌المللی بود که هر یک بنا به دلیلی و ضرورتی روی کاغذ آمدند. در این میان عمر برخی از پیمان‌های فوق حتی به اندازه خشک‌شدن جوهری که متن عهدنامه با آن به نگارش درآمد نبود؛ اما برخی دیگر نیز در درازای تاریخ دوام آورده و حتی بعد از ظهور و سقوط دولت‌ها و پادشاهی‌ها و سلسله‌های مختلف به حیات خود ادامه دادند.
 
بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز مرزبندی دنیا به دو بلوک شرق و غرب، واژگان سیاسی معانی پیشین خود را از دست دادند و لفظ «کشور متحد» جای «کشور دوست» را در ادبیات سران کشور‌ها گرفت. در دنیای جدید یک «کشور دوست» فقط می‌توانست همدردی دیگر دوستان خود را در بین کشور‌های جهان برانگیزد و انتظار برخورداری از هرگونه مساعدت دیگری دور از ذهن به نظر می‌رسید.
 
اما یک «کشور متحد» این حق را داشت تا همه ضروریات امنیتی خود را از دیگر متحدان خود طلب کرده و حتی از آن‌ها توقع جانفشانی داشته باشد چه آنکه در موارد مشابه هم‌پیمانان نیز از او چنین انتظاری داشتند.
 
روند تغییر «دوست‌ها» به «متحدها» که با ورود کشور‌ها به پیمان‌نامه‌های نظامی و امنیتی مختلف نمود می‌یافت یک سویه دیگر نیز داشت و آن تبدیل «کشور دوست» دیروز به «کشور متخاصم» امروز فقط به خاطر عضویت هر یک از آن‌ها در پیمانی متفاوت بود.

سوییچ ماشین جنگی ورشو در جیب شوروی
هر پیمانی تولدی و مرگی دارد و امروز سالروز مرگ یکی از مشهورترین معاهدات تاریخ معاصر یعنی «پیمان ورشو» است. ٢٩ سال پیش در چنین روزی، برابر ٢٥ فوریه ١٩٩١ میلادی، وزرای دفاع کشور‌های بلغارستان، مجارستان، رومانی، چکسلواکی و لهستان مرگ رسمی پیمان ورشو را در بوداپست، پایتخت مجارستان، اعلام کردند.
 
این پیمان که در سال ١٩٥٥ میلادی با عنوان «پیمان همکاری متقابل» بین کشور‌های ذکرشده به علاوه اتحاد جماهیر شوروی، آلبانی و آلمان شرقی منعقد شده بود، ٦ سال پس از تشکیل پیمان ناتو و برای مقابله با آن تشکیل شد و طی ٣٦ سال حیات خود نقش دیوار دفاعی بلوک شرق در اروپا را برعهده داشت.
 
اعضای پیمان ورشو مانند هر اتحادیه نظامی دیگری موظف بودند در صورت تهاجم به تمامیت ارضی هر یک از کشور‌های عضو، با تمام توان نظامی خود به دفاع از آن بپردازند و به دلیل تفوق ماشین جنگی اتحاد جماهیر شوروی در آن عصر، عمده بار این بند از توافق بر دوش مسکو قرار داشت.

حمله نظامی به اعضای پیمان، تنها هنر ورشو
ناگفته نماند در پیمان متناظر و متقابل یعنی «ناتو» نیز بند فوق وجود داشت با این تفاوت که در اساسنامه «ناتو» هیچ تبصره‌ای برای مقابله و برخورد با حمله نظامی کشور‌های عضو به یکدیگر پیش‌بینی نشده بود؛ چه آنکه ظاهرا چنین امری را محال تشخیص داده بودند.
 
در دیگر سو، اما تاریخ نشان داد اعضای «پیمان ورشو» برای عمل به بند «دخالت نظامی» سلاح در دست نگرفتند مگر برای تهاجم به برخی کشور‌های عضو همین پیمان! دخالت نظامی اتحاد جماهیر شوروی در دو کشور مجارستان (١٩٥٦) و چکسلواکی (١٩٦٨) که هر دو بار ذیل پیمان ورشو و به دو کشور عضو همین پیمان انجام شد، این پیمان را به عجیب‌ترین معاهده امنیتی و نظامی تاریخ بشر تبدیل کرد.
 
جالب اینکه در اساسنامه همین پیمان بر عدم دخالت‎ کشور‌های عضو در امور داخلی یکدیگر تأکید شده بود، اما شوروی با استناد به درخواست دولت‌های مجارستان و چکسلواکی برای دخالت نظامی در کشورهایشان، این عمل را ناقض بند «عدم دخالت» تشخیص نداد.

منبع: شهروند به نقل از «دانشنامه سیاسی» 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان