سحر قریشی هنرپیشه سینما از سلبریتی های جوان سینمای ایران است که صفحه اینستاگرامی او مملو از فوتوشوت های مد و لباس بوده و بیش از 7 میلیون دنبال کننده دارد. قبلا در یک برنامه تلویزیونی اینترنتی گفته بود که یکی از سلبریتی های مطرح سینمای ایران، به ادمین صفحات اینستاگرامی پول ماهانه می دهد تا علیه او، تولید محتوا کرده و جریان سازی کنند.
سحر قریشی 7.5 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد. عکس پروفایلش، این بیت است:
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
اگر از داستان سبک زندگی و حریم خصوصی و جنجالهای مربوطه بگذریم، سحر قریشی همواره حاشیه های پر رنگ تر از متن دارد. چند روز پیش، ویدیویی منتشر شد که سحر قریشی را در حال خنده در کنار چند دوستش در یکی از پارک ها به نمایش می گذاشت.
سحر قریشی با خنده و مضحکه، کنار رفتگر شریف شهرداری تهران که روی سکویی در حال استراحت است رفته و با تمسخر به دوستش می گوید که من لباسم را با او ست کردم. وقتی پاکبان عزیز و زحمتکش شهرداری که فرد مسنی هم هست به او واکنش نشان می دهد، سحر قریشی خنده کنان به سمت دوستش می آید و به دوست خندانش می گوید که همین مانده که فقط این به ما بگوید برو!
انتشار ویدیوی تمسخر یک پاکبان زحمتکش شهرداری تهران در ساعت و محل کار او در یکی از مناطق پایتخت توسط سحر قریشی ، با واکنش کاربران اینستاگرام و شبکه های اجتماعی ایران و حتی برخی از مسئولان مدیریت شهری مواجه شد.
اهانت سحر قریشی به یکی از ماموران شهرداری تهران، واکنش اعضاء شورای اسلامی شهر تهران را نیز در پی داشته است که گویا قرار است دادخواستی علیه او در دادگاه های تهران مطرح کنند تا کمتر شاهد تداوم این رفتار زشت در سطح شهر باشیم.
اهانت سلبریتی ها، سلبریتی های الکی و حتی غیر سلبریتی ها مثل من و شما به پارکبان و پاکبان و بقال و راننده و قصاب و بنا و کارگر و حتی مددجویان واقعی و غیر واقعی در طول روز، بخشی از سبک زندگی عادی بخشی از هموطنان است. اهانت در قانون، مصادیقی دارد و فرد اهانت کننده حتی در خانه نیز، مستوجب پیگرد قضایی و برخورد قانونی است.
چه برسد در خارج خانه و اهانت به ماموران دولتی و غیر دولتی. ما در طول روز بارها شاهد هستیم که برخی از هموطنان بخاطر سطح تحصیلات، دارایی، نوع خودرو و هر چیز دیگر، به دیگران فخر فروشی می کنند و نگاه بالا به پایین به جامعه و پیرامون دارند.
این نگاه به قدری بعضا شدید می شود که یک دختر 19 ساله سوار بر ماشین لوکس، هر نوع اهانت و قانون شکنی که دوست دارد در خیابان های تهران و سایر استان ها انجام می دهد. این دختر 19 ساله، ایرادی ندارد. این دختر یا پسر یا هر هموطنی که مثل او اهانت و پرخاشگری می کند و به حقوق شهروندی تجاوز می کند، محصول همین جامعه هستند. محصول همین فرهنگ هستند. محصول تربیت همین آموزش و پرورش و دانشگاه هستند.
از کلکسیون فوتوشوت های لاکچری سحر قریشی در زمستان 98
به سحر قریشی ایراد نگیریم!
تربیت، قانون مداری و رعایت حقوق شهروندی و ادب و نزاکت را به سختی می توان در دهه سوم زندگی به بعد به شهروندان یاد داد. آن ها باید در دهه اول و دهه دوم زندگی خود، اصول آداب و معاشرت، رعایت حقوق شهروندی و اجتماعی و مهارت های ارتباط اجتماعی و سبک زندگی درست را فرا بگیرند. این وظیفه خانواده، معلم و مدرسه است.
جامعه ای که معلم خوب، مدرسه خوب، تربیت خوب ندارد، هیچی ندارد. این را در قرن بیست و یکم به صورت عینی در حال مشاهده هستیم. شهروند خوب در قرن 21، محصول خانواده خوب، مدرسه خوب، معلم خوب و آموزش خوب است. هر جای این زنجیره خوب کار نکند، محصول نهایی، محصول شایسته و مطلوب نیست. اگر یک چرخ بلنگد، در حرکت کل، وقفه ایجاد می کند و محصول نهایی، پر عیب می شود.
پست بالا را سحر قریشی چند ماه پیش منتشر کرد. اکنون پس از انتشار ویدیو اهانت وی به یکی از رفتگرهای شهرداری تهران، محفل کامنت زنی اعتراض آمیز کاربران اینستاگرام ایران شده است
پس این که شاهد هستیم که صبح تا شام، مردم کوی و برزن و بازار، مشغول اهانت به یکدیگر، توهین های قومی و جنسیتی، نگاه بالا به پایین به همدیگر و در کل، شاهد افول فرهنگ عامه و فراموشی فرهنگ فاخر ایرانی هستیم، بخاطر آموزش ناقص است.
ما نباید به سحر قریشی و سحر قریشی ها ایراد بگیریم. ایراد ، صرفا متعلق به آن ها نیست. متعلق به معلمان آن ها هم هست. متعلق به والدین آن ها هم هست. متعلق به جامعه که در آن بزرگ شده و تربیت شده اند هم هست.
وقتی فردی پولدار و دنیا دیده و اهل مد و با سواد لیسانس، به راحتی در جایگاه هنرمند مطرح، به یک هموطن اهانت می کند و او را با ادبیات گفتاریش، یک شهروند پست خطاب می کند، یعنی آموزش او کافی و مطلوب نبوده است.
او هنوز به جایگاه تولید خدمات یک پاکبان در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص ملی و بهداشت عمومی، آگاهی ندارد. او هنوز یاد نگرفته است که حقوق شهروندی و کارگر و بهداشت عمومی و نقش همه کارگران در زنجیره خلق ارزش در ایران را محترم دانسته و جدی بگیرد.
سحر قریشی ها حق دارند به پارکبان و پاکبان و کارگران بخندند و اهانت کنند. چون آن ها قرارداد غیر شفاف دارند. چون آن ها میدانند که یا معافیت مالیاتی دارند یا از مالیات فرار می کنند.
سحر قریشی ها حق دارند به مستضعفان و مستمندان و مددجویان و قشر کارگر که لنگ حقوق روزانه 50 هزار تومان است، بخندند، چون در این کشور، عدالت اجتماعی، آن طور که شایسته و بایسته ملت ایران است، اجرا نشده است. چون در ایران، کارگر ضعیف است. چون در ایران، کار کردن، هنوز عار است. چون در ایران هنوز دلال ها، میلیاردر هستند. چون در ایران، وام های کلان را به دانه درشت ها می دهند و البته افتضاحاتی مثل بانک سرمایه، محصول این عملکرد ناقص است.
تا زمانی که عدالت و آموزش و فرهنگ اصلاح نشود، سحر قریشی ها که از صدقه سر همین ملت، میلیونر و سلبریتی شدند، به ریش همه میخندند.