به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری؛ شهرها تاریک و خیابانها دلگیر شدهاند. کرکره مغازهها پایین است و از همین خاموشی یکدست، حال و هوای دلگیری بر همه کوچهها سنگینی میکند. پر بیراه نیست اگر بگوییم همه کاسبانی که اینروزها دیگر چراغ مغازه خود را روشن نمیکنند، جور دیگری روی اسفند پارسال حساب کرده بودند؛سالی که هر روزش یک بحران تازه و هر لحظهاش یک تنش اقتصادی جدید برای کشور به ارمغان آورده بود. اصناف روی اسفند، ماه رونق شهرهای ایران، ماه پایانی سال و بوی عید، حساب کرده بودند، سرمایهای برای خود دست و پا کرده بودند، چک کشیده بودند و میخواستند تلخیهای 98 را فراموش کنند. نشد. سوغات چینیها به ایران هم رسید و همه محاسبات را بر هم زد. بازار شب عید بیشتر اصناف از بین رفت و اجناس در انبارها ماندند و از سکه افتادند. اما واقعا چه بر سر اصناف آمده است؟ خدماتی که بیشتر اوقات در اقتصاد آسیبپذیر ما، رشد مثبت برای خود به ثبت رساندهاند و بار تولید را به دوش کشیدهاند این روزها روایت تازهای از 2ماه سختِ گذشته دارند.
حالا هرکدامشان از زاویه کسب و کار خود به خسارتهای هنگفتی که صنفشان متحمل شده نگاه کرده و از آن گفتهاند. مغازههایشان را روزها بسته نگه داشته و به قول خودشان تلاش کردهاند زنجیره انتقال کرونا را قطع کنند و چشم امیدشان به حمایت دولت است.
پوشاک
لباس ها در انبار مانده اند
امسال فروردین، فروردین دلگیری برای اصناف بود. پاساژها مدتها بسته بودند. مغازهها تاریک و چراغ کسب و کار خاموش مانده بود. حالا هم که دوباره بعضی مشاغل به راه افتاده هنوز بازار راکد است و نه خریدار شوق خرید دارد، نه فروشنده شرایط فروش. جواد صاحب مغازهای در منطقه 22تهران است که حالا دیگر یکماه میشود که درآمدی از آن نداشته. او درباره حال و هوای این روزهای بازار پوشاک و همصنفیهایش میگوید: امسال شب عید نداشتیم. اسفندماه یکی از مهمترین ماههای پوشاکیهاست. خیلی از واحدهای فروش پوشاک فقط روی اسفندماه حساب میکنند چرا که گاهی فروش در این ماه تا5 برابر فروش یک ماه عادی بیشتر میشود اما این بار در ماه آخر سال حتی به اندازه یکماه عادی فروش نداشتیم.
او ادامه میدهد: سال 98، سال خوبی برای ما نبود. تورم بالا، خرید اولیه را برای ما سختتر کرده است و همین موجب شده بود، هم میزان فروشمان کمتر شود، هم تعداد کمتری جنس در مغازه داشته باشیم. بعد از 3 برابر شدن قیمت بنزین، بازار فروش کساد شد و کساد هم ماند. همه برنامهریزی و امید ما به شب عید بود که آن هم دود شد و به هوا رفت.
این فروشنده پوشاک در غرب تهران توضیح میدهد: اجناس روی دستمان مانده. لباسهایی که آورده بودیم بهاره بودند که اگر قرار باشد این وضع تا تابستان ادامه پیدا کند، ما باید دوباره جنسهای تازه بخریم و همین کار نیاز به سرمایه تازه دارد. انبار ما امروز پر از جنسهای فروش نرفته است. چکهایی که به بازاریها دادهایم بالاخره باید نقد شود اما درآمدمان در همین ماه به صفر رسیده است. شما تصور کنید هماکنون 200میلیون تومان جنس دستنخورده در انبارهایمان مانده و خاک میخورد. 7میلیون تومان اجاره مغازه میدهیم. اجاره اسفند را کامل پرداخت کردهایم و حالا نمیدانیم وضعیت فروردینماه چه میشود.
او پیشبینی میکند: اگر تا پایان اردیبهشت وضع به همین منوال پیش برود قطعا واحدهای کوچکتر ورشکسته میشوند. چکهای برگشتی، اجارههای پرداخت نشده و... در درجه اول این واحدها را زمین میزند. من بدون شک به شما میگویم 50درصد فروشندگان پوشاک زمین میخورند.
فروش آنلاین میتواند التیامی بر زخم اصناف باشد اما خیلی از واحدها دیر به صرافت بهروزرسانی افتادهاند. این فروشنده پوشاک دراین باره میگوید: ما برای فروش آنلاین دیر اقدام کردیم. پیش از این ماجراها فرصت کافی برای فروش آنلاین و گرداندن صفحه مجازی نداشتیم. الان با وجود اینکه پیج را راه انداختهایم اما مشتری نداریم. پیجمان فالوور ندارد و هنوز استقبال چندانی از آن نشده است.
لباسفروشیها روزهای سختی را میگذرانند. آنها هم مثل سایر اصناف این روزها بیش از همیشه روی حمایت دولت حساب کردهاند. اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در هفته آخر فروردین بیانیهای صادر کرد که در بخشی از این بیانیه آمده است: «95درصد از تولیدکنندگان و 75درصد از فروشندگان در بحران اخیر زیان نمودهاند و با توجه به مستندات موجود بیش از 70درصد از فعالان اصلی صنعت پوشاک در فروشگاههای اجارهای فعالیت دارند و در پرداخت اجارهبهای مغازهها، حقوق کارکنان و کارگران بهدلیل عدمفعالیت در مهمترین زمان فروش سال یعنی اسفندماه و ایام عید بهشدت دچار مشکل کمبود نقدینگی هستند و توان ادای دیون مالی به بانکها (وام و مضاربه)، پرداخت چک و تسویه فاکتورها، حق بیمه، حقوق کارکنان و اجارهبها را ندارند و پیشبینی میشود تا ماهها پس از اتمام بحران ویروس کرونا بهدلیل کاهش حجم درآمد و نقدینگی و تغییر فصل واحدهای پوشاک دیرتر از سایر صنوف به چرخه رونق اقتصادی برگردند».
مسکن
قفل کرونا بر کرکره خانه
بازار مسکن آسیب بزرگی از کرونا دیده است. براساس اعلام حسام عقبایی نایبرئیس مشاوران املاک از اوایل اسفندماه با شیوع کرونا، معاملات مسکن متوقف شده است و 70درصد این معاملات دیگر انجام نمیشود. ادعای این مقام مسئول را گشتی در دفاتر مشاوره املاک ثابت میکند. محمود زعفرانلو یکی از فعالان قدیمی بازار مسکن که به گفته خودش 600نفر پرسنل و نیروی کار دارد، توضیح میدهد: بازار مسکن به رکود تازهای فرورفته است. درآمدهای ناشی از انجام معاملات مسکن کاهش پیدا کرده و بازار خرید و فروش قفل است. او ادامه میدهد: نیروهایی که برای ما کار میکنند، مجموعهای از جوانان تحصیلکرده هستند که برای تامین نیاز مالی خود سراغ این شغل آمدهاند. شرایط اقتصادی مملکت و افزایش نرخ بیکاری آنها را بر آن داشته که ساعتها کار کنند. این جوانان امروز در معرض خطرند؛ چرا که حقوقشان به میزان معاملات بسته است. دریافتی این افراد به حداقل رسیده و روزگار خود را بهسختی گذراندهاند. این فعال بازار مسکن در غرب تهران میگوید: واحد صنفی ما هنوز تعطیل نشده است. تمام تلاش ما بر این است که با رعایت موازین بهداشتی، به کار و کسب خود ادامه دهیم. هماکنون یکسوم پرسنل سرکار حاضر میشوند، فاصله استاندارد را رعایت میکنند و موظف به انجام پروتکلهای بهداشتی هستند. زعفرانلو میگوید: بازار مسکن اما خوابیده است. مردم دیگر برای خرید و فروش وارد بازار مسکن نمیشوند. هرچه انجام میشود توسط دلالان است که دندان برای سود بیشتر تیز کردهاند و منتظرند که از این آب گلآلود ماهی تازهای بگیرند. او درباره کاهش معاملات در دفاتر مشاور املاکی که زیر نظر خودش به فعالیت مشغول هستند، میگوید: حجم معاملات ما 50درصد نسبت به سال گذشته کمتر شده. اگرچه معاملات اجاره تا حدودی هنوز انجام میشود اما مستأجران واقعا بهسختی با پرداخت کرایههایشان کنار میآیند. از سوی دیگر بازار خرید و فروش قفل شده است. دفاتر مشاور املاک کوچکتر که نیروهای کمتری داشتند و معاملات کمتری هم در آنها انجام میشد این روزها، روزگار سختتری را میگذرانند. برخی از آنها مغازه خود را بستهاند چرا که معتقدند باز بودن مغازه ضرر بیشتری برایشان به همراه دارد. حجم معاملات انجام شده در بعضی از این دفاتر به صفر رسیده. علی، صاحب یکی از این واحدها میگوید: کمتر کسی حاضر میشود برای بازدید واحدی مراجعه کند. سکنه عموما اجازه این کار را نمیدهند و خریداران هم در این شرایط ریسک بازدید حضوری از واحدها را نمیپذیرند. در 20روز گذشته ما درآمدی نداشتیم و اگر قرار باشد به این منوال ادامه پیدا کند، معلوم نیست بتوانیم چراغ مغازه را روشن نگه داریم.
نمایشگاههای اتومبیل
چک هایمان برگشت می خورد
بعد از نخستین بیانیه ستاد ملی مبارزه با کرونا، نمایشگاههای خرید و فروش خودرو تعطیل شدند. تعطیلی اجباری برای حفظ سلامت مردم به این واحدها ابلاغ شده بود و کسی به آن معترض نشد اما فعالان حوزه خودرو را زمینگیر کرد. حتی دلالان ماشین که همیشه پیش از عید درآمدهای بالایی کسب میکردند، این روزها در خانه نشستهاند و به قول خودشان از جیب میخورند. محمود، یکی از نمایشگاهداران اصفهانی میگوید: این چند روزی که مغازه باز شده تأثیری بر کسب و کار ما نداشته. مشتری نداریم خانم. نداریم. اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند، چکهای ما برگشت میخورد و بحران بزرگی دامن ما را میگیرد. او ادامه میدهد: کاش دولتیها هم شرایط اقتصادی ما را درک کنند. من ماهی 12میلیون تومان اجاره مغازه میدهم. صاحب ملکهای قشنگی که در فضای مجازی میبینید به تور همه نمیخورد. صاحب ملک من اجاره اسفند را تمام و کمال گرفته و منتظر دریافت اجاره فروردین است. نادر، یکی از دلالان بازار خودروی عبدلآباد هم میگوید: من تمام فروردین را خانه نشستم. میتوانستم بروم و کار کنم. مثل خیلی از همکارانم که این روزها مخفیانه معامله میکنند اما تصمیم گرفتم برای سلامت خودم و خانوادهام در خانه بمانم اما تعطیلی نمایشگاهها و تولید نشدن خودرو توسط کارخانه و عدمعرضه آن، بازار خودرو را کاملا بههم ریخته است. هرکس هر قیمتی میخواهد روی ماشین میگذارد. مشتری نیست. فروشنده نیست. همین باعث شده بازار دست عدهای سودجو بیفتند و هیچ قیمتی به شکل رسمی وجود نداشته باشد.
بررسیها اما نشان میدهد، در فروردین ماه، حجم معاملات رسمی انجام شده خودرو تقریبا به صفر رسیده است. موتمنی رئیس اتحادیه نمایشگاهداران اتومبیل در اینباره گفته است: در شرایط کنونی اقتصادی و شیوع ویروس کرونا، افراد برای خرید و فروش خودرو مراجعه نمیکنند و پیشبینی میشود این شرایط تا چندماه آینده و ریشهکن شدن کامل این ویروس ادامه داشته باشد.
همه اینها در شرایطی است که برخی هنوز هم به انجام معاملات خودرویی خود امید دارند. فروشندهها در پلتفرمهایی مثل دیوار هنوز آگهیهایی را برای فروش خودرو خود منتشر میکنند. قیمتهایی که با وجود رکود کنونی حاکم بر بازار خودرو، بسیار بالا بوده و دور از منطق بهنظر میرسد. برای مثال در یکی از این آگهیها خودروی 206 تیپ 5صفر را فروشنده 135میلیون تومان قیمتگذاری کرده است.
خشکبار و آجیل و شیرینی
مجبور به تعدیل نیروهایمان می شویم
آجیلفروشیها و قنادیها تا آخرین روز اسفند ماه، مشغول به کار بودند. اگرچه شاید به اندازه سالهای پیش مشتری نداشتند اما هنوز دستوری برای تعطیل کردن این واحدها صادر نشده بود. سیدمحسن حسینی، کارآفرینی که فروشگاههای محسن زیرنظر او با 60نفر پرسنل، اداره میشود، درباره وضعیت فروش آجیل و خشکبار در این روزها میگوید: شیوع ویروس کرونا تأثیر بسیار زیادی بر کسب و کار ما گذاشت. امسال قیمت آجیل و خشکبار، نسبت به سال گذشته کاهش 30درصدی را تجربه کرده بود و ما امید داشتیم که بیشتر از پارسال فروش داشته باشیم و شب عید خوبی را تجربه کنیم اما هماکنون با رکود بسیار عمیقی دست و پنجه نرم میکنیم.
حسینی ادامه میدهد: آجیل طبع گرمی دارد و به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک میکند. ما فکر میکردیم که این موضوع باعث میشود که شیوع کرونا روی کسب و کار ما تأثیر زیادی نگذارد اما در اسفندماه فروشمان به حداقل رسیده بود که بعد از مصوبه ستاد ملی کرونا، همان میزان هم از بین رفت و به صفر رسید. این فعال حوزه خشکبار میگوید: بسیار نگران اجناسمان هستیم. نگهداری آجیل و خشکبار کار سختی است؛ اگر مدت زیادی در انبار یا مغازه بمانند از کیفیت آنها کم میشود و دیگر امکان فروش آنها به مشتری نیست. ما در تمام این سالها تلاش کردهایم که هوای کارگرهایمان را داشته باشیم اما در یک حدی میتوانیم به این رویه ادامه بدهیم. تا امروز مجبور به تعدیل 5نفر از نیروهای کاری خود شدهایم. اتفاقی که واقعا از آن راضی نیستیم. او بر این باور است که خشکبارهای کوچک، ممکن است در این شرایط ورشکست شوند. چرا که توان پرداخت اجاره بهای خود را ندارند. واحدهای بزرگ مثل ما هم، مالیاتهای سنگین پرداخت میکنند. حسینی میگوید: اگر تعطیلی واحدی مثل ما ادامه پیدا میکرد، میلیاردها تومان ضرر میکردیم چرا که دیگر اجناس قابل فروختن نیستند، تاریخ آنها میگذرد و بوی نا میگیرند. امروز بیش از هر زمانی از دولت انتظار حمایت داریم که حداقل از مغازههای خشکبار انتظار پرداخت مالیات سنگین نداشته باشد. ما نه شب عید داشتیم نه فروش بهاره داریم.
باشگاههای ورزشی
مسافرکش های دوران قرنطینه
باشگاههای ورزشی با شرایط سخت پس ازشیوع ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکنند. همهچیز سریع اتفاق افتاد. جمعه شبی در روزهای ابتدایی اسفند نخستین موارد فوتی کرونا در قم اعلام شد. روز شنبه مدارس و دانشگاههای کشور تعطیل شدند. ساعاتی بعد شبکههای اجتماعی پر بود از دستورالعملهای پیشگیری از کرونا. یکشنبه، بیلبوردهای شهر، ما را تشویق میکردند که دستهایمان را روزی چندبار هر بار بهمدت20ثانیه بشوییم. دوشنبه خیلی از مشاغل تعطیل بودند و خیلیها با مفهوم دورکاری آشنا میشدند. تا شنبه بعدش دیگر تاکسیها پول نقد نمیگرفتند و طولی نکشید که همه مراکزی که با اجتماع مردم سر و کار داشتند کاملاً تعطیل شدند. همهچیز آن قدر سریع بود که شاید خیلیها برای آن آمادگی نداشتند.
باشگاههای ورزشی نیز از این موضوع مستثنی نبودند. ویروس کرونا به همه مراکز ورزشی، چه باشگاههای بزرگ زنجیرهای و چه سالنهای کوچک محلی ضربههای سختی وارد کرد و حالا کارکنان این باشگاهها بدون درآمد و حقوق ماندهاند. بازگیر که یکی از شرکای باشگاهی در تهران است، میگوید: «ما چند روز بعد از اعلام شیوع ویروس باشگاه را تعطیل کردیم. حقیقتش در چند روز ابتدایی موضوع را جدی نگرفته بودیم و بهدلیل شرایط اقتصادی نمیتوانستیم بپذیریم». او میگوید: «در حالت عادی هم هر روز یک موضوعی وجود دارد که باشگاه تعطیل باشد. در تعطیلات رسمی و اعیاد و مناسبتها باشگاه تعطیل میشود. اما به هر حال چارهای نبود چون بحث سلامت مردم در میان بود». او که 15سال است در باشگاه ورزشی بدنسازی فعالیت میکند، میگوید: «شریک من خودش صاحب ملک این باشگاه است و در نتیجه ما از پرداخت اجاره ملک راحتیم. اما به هر حال این روزها درآمدی از باشگاه ندارم و به ناچار با اتومبیلم مسافرکشی میکنم. درست است که مسافرکشی هم از نظر سلامت، خطرناک است و روزانه با مسافران زیادی در ارتباطم اما چارهای نیست. باید یک جوری خرج زندگی را دربیاورم». میگوید: «جز خودم در باشگاه 3مربی دیگر داریم که حقوق آنها نیز از شهریه پرداختی شاگردها تامین میشد. آنها هم مثل من حقوق ثابت ندارند. حتی تعدادی از شاگردهایمان که شهریهشان را از قبل پرداخت کرده بودند، بهخاطر شرایط پیش آمده و نصفه ماندن دورهشان، آن دوره را به ما بخشیدند». در جواب این سؤال که مربیان دیگر در این دوران قرنطینه، از کجا درآمد کسب میکنند، میگوید: «شغل همه ایرانیان چیست؟ مسافرکشی! بیشترشان همین کار را میکنند. تعدادی از مربیان هم به فروش پودر و مکمل و برنامه ورزشی آنلاین روی آوردهاند. اما آن هم درآمد محدودی دارد و نمیتوان بهصورت حرفهای رویش حساب کرد».
آب میوه و بستنی
روزگار سخت آب میوه فروشان
مراکزی که با ارائه بهترینها و متنوعترین آبمیوهها و بستنیها و یا ترکیب آنها با خلاقیتی خوشمزه در شادی اول سال نو، قرار بود کام مردم را شیرین کنند حدود 2ماه بهعلت شیوع کرونا رونقی نداشتند. فعالان صنف بستنی، آبمیوه و کافیشاپ اما در این مدت با خسارت چند صد میلیونی مواجه شدهاند. حاتم بلیاد یکی از فعالان صنف آبمیوه و بستنی که در شهرستان نیکشهر مغازه دارد میگوید: «شاید باورتان نشود اما در این دو ماهی که کار و بارمان تعطیل شده نان شب خانوادهام را به زور تهیه میکنم و بهصورت نسیه از سوپرمارکتیها کالاهای مصرفی میگیرم تا بلکه شرایط مساعدتر شود و بتوانم کار و کاسبی را مجددا راهاندازی کنم. در روزهای قبل از کرونا بهطور روزانه 500تا 600هزار تومان فروش داشتم که میتوانستم با درآمد حاصل از آن اجارهبها و حقوق 2کارگرم را پرداخت کنم اما تمام این پرداختیها به تأخیر افتاده».
بسیاری از فعالان این صنف قشر متوسط و رو به پایینی هستند که تمام رزقشان به فروش بستگی دارد اما در این روزها به ناچار مغازهها را بسته و خانهنشین شدهاند. البته که برخی از واحدهای اتحادیه هم بهخاطر هزینههای بالا و نبود مشتری، قبل از اسفند خودشان اقدام به تعطیلی کردند و برای همیشه از این کار دست کشیدند. بلیاد میگوید: «اگر وضعیت کرونا به همین شکل ادامه پیدا کند با توجه به عدمحمایت دولت از اصناف ناچار به تعطیلی هستم. چون این روزها که مسائل بهداشتی بیشتر پررنگتر شده و مردم با احتیاط بیشتری اقدام به خرید مواد غذایی میکنند. مشتریان آبمیوه و بستنی حتی با وجود فعالیت مجدد بهشدت کاهش پیدا کرده است. قبل از تعطیلی طولانی هم ناچار شدیم بسیاری از میوهها و آب میوههایی که در مغازه موجود بود و خریداری نداشت را دور بریزیم. چون فاسد شده بودند و غیرقابل استفاده. همین موضوع هم موجب خسارت زیادی قبل از عید به ما شد. درحالیکه اگر بیماری نبود میتوانستیم با فروش کالاها کمی از خساراتها را جبران کنیم. با ادامه این اوضاع قادر به پرداخت حقوق به کارگرانم نیز نیستم و مجبورم عذرشان را بخواهم درحالیکه آنها نیز تنها نانآور خانه خود هستند و بهشدت به این درآمد محتاجند. متأسفانه وعدههایی نیز که داده میشود تجربه ثابت کرده هیچگاه به مرحله عمل نمیرسند و کاسبان مثل همیشه باید از جیب خودشان، تمام ضرر و زیانهای این چنینی را جبران کنند».
در اسفندماه که هنوز تعطیلی رسمی اصناف اعلام نشده بود هم درآمد 85تا 90درصد صنف بستنی و آبمیوه صفر شده بود که شیوع کرونا به نوعی شرایط را بدتر هم کرد. درصورتی که هر ساله تمام امید فروشندگان این صنف به نوروز و اوایل بهار بود. چرا که تقاضا در این ماه بیشتر بود اما اکنون تولیدکنندگان و فروشندگان بیش از هر زمان دیگری ضعیفتر شدهاند و امکان تعطیلی همیشگی بسیاری از فعالان این صنف در درازمدت وجود دارد.
موبایل فروشی
مشتری در دسترس نیست
مبارزه با ویروس کرونا همچنان ادامه دارد و در این اوضاع افزایش قیمت ارز، ارز نیمایی را هم تحتتأثیر قرار داده و این موضوع در کنار مشکلات حملونقل، واردکنندگان و تامین کنندگان موبایل را هم بیش از پیش نگران کرده است. چرا که فعالان صنف موبایل علاوه بر اینکه 2ماه بهخاطر شیوع کرونا کار و کاسبیشان به تعطیلی و قبلتر از آن به کساد کشانده شده، اینک با افزایش قیمت نیز مواجه شدهاند. حمید آراد، یکی از موبایلفروشان پاساژ چارسو در خیابان جمهوری تهران میگوید: «ماهانه 25و 500هزار تومان اجاره بهای مغازه من است که البته به لطف بخشش مالک، از 2ماه پرداخت اجاره بها معاف شدم اما در این مدت اجناس گران شده. در موقعیتی که مردم پول ندارند مجبوریم جنس گران بخریم و گرانتر بفروشیم که 20تا 30میلیون ضرر برای ما بهدنبال خواهد داشت. با وجود 15پرسنل ادامه کار بسیار دشوار شده و ما در مدت تعطیلی در حدود 200میلیون تومان خسارت دیدهایم».
گرچه شیوع کرونا در کشور بر بازار موبایل تأثیر گذاشته و خرید مردم بهصورت حضوری بسیار محدود است اما در مقابل بازار فروش آنلاین رونق پیدا کرده است و بیشتر فعالان بازار سعی کردهاند در مدت بسته بودن مغازهها روی بازار فروش آنلاین متمرکز شوند. آراد در مورد ارائه خدمات در اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت میگوید: «گاهی اجناس را از انبار بهصورت پیک برای مشتریان ارسال میکنیم اما تا بازار به حالت عادی باز نگردد نمیتوانیم خدمات خاصی ارائه دهیم و فقط در حد بسیار نامحدود و جزئی خدمات ارائه میدهیم. چون دوسوم از کارمندان در محل کار حضور ندارند».
این فعال بازار موبایل درخواست اعطای وام بدون بهره و تعیین تکلیف کمک دولت در بخشهای بیمه و مالیات در نیمه اول سال را دارد تا اصناف بیش از این متضرر نشوند و بتوانند سرپا بمانند و قادر به ادامه فعالیت با شرایط موجود باشند. اگر قرار باشد وامهای اعطایی نیز با بهره باشد، اصناف با وضعیتی که دارند، توان پرداخت آن را ندارند. از طرفی تأخیر و مشمول زمان شدن این اقدامات، مشکلات دیگری را بر دوش اصناف میگذارد.
طلا فروشان
دغدغه مردم نیست
در پی شیوع ویروس کرونا و قرنطینه بخشهای مختلف شهر و کاهش رفتوآمدها، فروشندگان بعضی کالاها بهخصوص کالاهای گرانقیمتتر و غیرضروری مثل طلا باز هم دچار مشکل شدند. رکود در بازار طلا دوباره به مرحله کمسابقهای رسیده است و قیمتها نیز روزبهروز در حال افزایش است. طلافروشها میگویند مردم در این روزها دغدغههای مهمتری از خرید جواهرات دارند.
اکبر عظیم زاده، طلافروش است. آنها تا 29اسفند هم تعطیل نبودند. او میگوید: «پاساژ تا روز آخر اسفند باز بود و ما هم بالطبع سر کار حاضر میشدیم تا شاید مشتری بیاید و خریدی بکند. اما به هر حال فایدهای نداشت و عملاً در اسفندماه فعالیت آنچنانی نداشتیم چون مشتری خیلی کم بود. بعد از آن تا امروز پاساژ بسته بوده است و ما نیز سر کار نرفتهایم». او ادامه میدهد: «از اول اردیبهشت میتوانیم دوباره کار را با رعایت نکات بهداشتی و دستورالعملهای اعلام شده، آغاز کنیم. با این حال امید چندانی به فروش طلا ندارم چون مردم در چنین شرایطی تمایلی به خرید طلا ندارند». درباره احتمال تعطیلی و بیکاری افراد شاغل در این حرفه میگوید: «البته من در مغازهام فقط خودم هستم و شاگردی ندارم. اما طلافروشان دیگر قطعاً اگر شرایط ادامه پیدا کند، نمیتوانند از پس هزینههای شاگردان خود برآیند و احتمالاً آنها را اخراج کنند. فعلاً 2ماه بیشتر نگذشته و به نظرم در ماههای آینده اثرات اقتصادی همهگیری ویروس کرونا بیشتر روشن خواهد شد».
این طلافروش ادامه میدهد: «تا ویروس ریشهکن نشود، ما درآمد خاصی نخواهیم داشت. مردم به فکر خرید طلا نیستند. حتی در زمینه فروش آنلاین هم نتوانستیم مشتری زیادی جلب کنیم چرا که مردم حالا فقط دغدغه سلامت دارند و اینکه چطور این روزهای بیپایان را بگذرانند».
او درباره بسته حمایتی دولت هم میگوید: «بعید میدانم این وامها بتواند دردی از ما دوا کند و احتمالاً مثل همه وعدههای دیگر یک مبلغ ناچیز خواهد بود که کارگشای هیچ مشکلی نیست. اگر بخواهند مبالغ بالاتری تسهیلات بدهند حتماً سختگیریهای بیشتری خواهند کرد و نمیتوان به همین سادگی یا با سود کم به این مبالغ دست یافت». عظیمزاده ادامه میدهد: «اجاره ماههای اسفند و فروردین را پرداخت کردهام و صاحب ملک نیز از حق خود نمیگذرد. مسائل اقتصادی مثل یک زنجیره به هم وصل است. صاحب مغازه هم خودش تولیدکننده است و حالا مشکل پیدا کرده و به پول اجاره مغازه نیاز دارد. نمیتوان از کسی انتظاری داشت».
آرایشگاه داران
در خانه یک قیچی پیدا می شود
مثل خیلی از اصناف و واحدهای خدماتی، حالا نزدیک به 2ماه از تعطیلی خودخواسته سالنهای زیبایی و آرایشگاهها بهدلیل شیوع ویروس کرونا میگذرد. ناخنکارها، شینیونکارها، رنگکارها، میکآپ آرتیستها و... همهشان این روزها بهخاطر سلامت خود و مشتریان در خانه نشستهاند. ناخنکار یکی از سالنهای کوچک که نمیخواهد نامی از او برده شود، میگوید: «من روزانه کار 10تا 15مشتری را راه میانداختم. اوایل اسفند که هنوز آرایشگاه تعطیل نشده بود، این میزان به یک یا 2 نفر رسید و بعد تصمیم گرفتیم آرایشگاه را تعطیل کنیم. حضور ما فایدهای نداشت و با وجود اینکه هنوز بعضی از مشتریها تماس میگیرند و درخواست میکنند که برایشان استثنا قائل شوم و در این شرایط کارشان را راه بندازم، اما این کار را نمیکنم. سلامت به هر چیزی ارجح است. خیلی از آنها نیز خودشان با آموزشهایی که دادم، کار خود را بهصورت موقت انجام دادند. حقیقتش میترسم که این شرایط ادامه داشته باشد، اما چارهای نیست».
وضعیت در یکی از سالنهای معروف غرب تهران نیز که تا پیش از این بسیار شلوغ و پر رفتوآمد بود، به همین منوال است. خانم ن.ز صاحب این آرایشگاه میگوید: «ما تقریباً چند روز بعد از شیوع ویروس سالن را تعطیل کردیم که تا امروز نیز ادامه دارد». او ادامه میدهد: «هیچکس در آرایشگاه حقوق ثابت ماهانه ندارد و براساس تعداد مشتریهایش درآمد کسب میکند». البته این کارفرما هیچ اطلاعی از وضعیت فعلی کارکنان آرایشگاهش ندارد و نمیداند که چطور بدون درآمد روزگارشان را میگذرانند و میگوید: «به هر حال حتماً آنها هم مثل من از پسانداز و ذخیره مالیشان استفاده میکنند و فکر نکنم مشکلی برایشان پیش بیاید». او میگوید: «شرایط قرنطینه و شیوع ویروس کرونا ممکن است ادامه داشته باشد، اما ترجیح میدهیم سلامتمان را حفظ کنیم و در چنین وضعیتی درآمدی نداشته باشیم».
البته مشخص است که بیشترین ضربه را نه سالنهای بزرگ و پردرآمد و نه آرتیستهای معروف، بلکه آرایشگاههای مستقل، کوچک و محلیتر خواهند خورد. و در درازمدت ممکن است سالنهای بزرگ نیز با توجه به تغییر ذائقه مصرف مردم، برای همیشه دچار تغییراتی شوند. به گزارش اینسایدر، تحقیقات جدید نشان میدهد که ممکن است میزان مراجعه مردم به سالنهای زیبایی و استفاده از مواد آرایشی بعد از کرونا در همه دنیا کاهش یابد. حتی اگر ویروس برای همیشه از بین برود، مردم برای مدتی طولانی در ارتباطات روزمره خود احتیاط و از مراجعه به بعضی مراکز غیرضروری پرهیز خواهند کرد. همین حالا نیز بسیاری از افراد خلاق شدهاند و برای کوتاه کردن مو، اصلاح سر و صورت، درست کردن ناخن، پاکسازی پوست و هر نوع خدمات آرایشی و بهداشتی بهخودکفایی رسیدهاند و همهشان در اینترنت بهدنبال آموزشهای این چنینی هستند. از آنجا که صرفهجویی در هزینهها با شرایط اقتصادی سخت این روزها نیز هماهنگتر است، ممکن است وضعیت برای صنایع و خدمات آرایشی برای همیشه تغییر کند. حتی این روزها گزارشهای صنایع تولیدی آرایشی و بهداشتی نشان میدهد مردم علاقهای به خرید محصولات جدید آنها نشان نمیدهند و خیلی از برندهای ایرانی و خارجی، رونمایی از محصولات جدید خود را به تأخیر انداختهاند.
سینماداران
شوخی کرونا روی پرده
مدیر سینما ماندانا: دولت پیشنهاد ارائه وام 10میلیون تومانی به هر سینما داده است که شبیه یک شوخی است. سالنهای سینما همیشه از هر شرایطی جان سالم به در بردند. از جنگ، از رکود و بحرانهای اقتصادی و... گذشتند و همواره پابرجا ماندند. اما ویروس کرونا و بحران حفظ سلامت عمومی چنان تهدید خطرناکی برای همه مشاغل و بدتر از همه، صنایع فرهنگی و سینمایی بهوجود آورد که شاید تا به امروز سابقه نداشته. سینماها جزو نخستین مراکزی بودند که در شهر تعطیل شدند، اکران فیلمها متوقف ماند و آنها که در صف نمایش بودند، حالا برای آیندهای نامعلوم در انتظارند. حتی این موضوع، جشنوارههای بینالمللی را نیز تحتتأثیر قرار داد و آنها یکی پس از دیگری لغو شدند و این احتمال قوت گرفت که در سال جدید هیچ کدام آنها چه در سطح ملی و چه در سطح بینالملل برگزار نشوند. فیلمبرداری خیلی از فیلمها به تعویق افتاده و در ادامه مشکلات متعددی برای مشاغل مربوط به سینما رخ خواهد داد که سالنهای سینما و کارکنان آنها نیز جزو این قشر خواهند بود.
محمد قاصد اشرفی، مدیر سینما ماندانای تهران میگوید: «الان نزدیک به 2ماه است که سینماها تعطیل هستند. شیوع ویروس کرونا یک معضل جهانی است و به محض اینکه وزارت بهداشت ضرورت تعطیلی مراکزی را که محل تجمع افراد هستند، اعلام کرد، ما نیز تبعیت کردیم. از همان روز نیز مشکلات اقتصادی و پیامدهای این شرایط باعث نگرانی شد. تا پیش از این نیز سینماها با پایین نگه داشتن قیمت بلیت سعی میکردند برای مخاطبان جذابیت ایجاد کنند. در شرایطی که همه کالاها و خدمات در کشور به چند برابر قیمت عرضه شدند، سینماها سعی کردند برای مخاطبان خود سوبسید درنظر بگیرند. حالا نیز موضوع سلامت مردم نخستین دغدغه ماست و تا زمانی که جامعه پزشکان برای مقابله با این ویروس، جان بر کف خدمت میکنند، ما نیز سینماها را باز نخواهیم کرد».
او درباره وضعیت کارکنان سینماها میگوید: «حقوق و مزایای همه کارکنان سینما را تا پایان اسفند بهطور کامل پرداخت کردیم. قصد نداریم هیچ کدام از پرسنل را تعدیل کنیم و برنامه ما حفظ نیروی کار تحت این شرایط سخت است. حقوق فروردینماه را نیز پرداخت میکنیم و بیصبرانه فقط منتظریم این بحران پایان یابد تا کارمندان سینما بتوانند به شغل خود بازگردند».
اما اشرفی درباره این فرضیه که شرایط پاندمیک برای چندینماه ادامه یابد، میگوید: «اگر شیوع بیماری و قرنطینه طولانی شود، بخش خصوصی شاید نتواند به پرداخت هزینهها ادامه دهد. در سینما ماندانا 22کارمند ثابت داریم و تعدادی نیز نیروی فنی و تاسیساتی هستند که در مواقع لزوم بر سر کار میآیند. اگر دولت پیشقدم بشود و بخواهد بخشی از مشکلات ما را حل کند، به هیچ وجه قصد اخراج کارکنان را نداریم. با این حال، تا به حال هیچ اتفاق مثبتی از سوی دولت رخ نداده است و فعلاً همه سینماداران سردرگم هستند. وزارت ارشاد اعلام کرد که به هر سینما 10میلیون تومان وام با کارمزد 4درصد پرداخت میکند. این بیشتر شبیه یک شوخی است. با توجه به اینکه اصلاً مبلغ تأثیرگذاری نبود، همه سینماداران از دریافت این وام سرباز زدند. حداقل میتوانستند این وام را بهصورت بلاعوض پرداخت کنند که این کار را هم نکردند».
سفره خانه سنتی
صف اول خسارت دیدگان
کرونا بازار سفرهخانهداران سنتی و قهوهخانهداران را نیز به تعطیلی و کسادی کشانده و فعالیت این صنف را بهطور کامل فلج کرده است. مردم بهعلت ترس از بیماری بهطور کامل مصرف قلیان و غذا را در خارج از منزل تعطیل کردهاند. البته قبلتر از تعطیلی مطلق، عرضه قلیانها در قهوهخانه و سفرهخانهها اوایل ورود ویروس کرونا ممنوع شده بود درحالیکه تنها عاملی بود که مشتری را به سفرهخانهها میکشاند و فعالان این صنف فقط با سرو غذا و سرویس چای نمیتوانستند سر پا بمانند و این کار برایشان توجیه اقتصادی نداشت. اما تعطیلی کامل هم خسارتهای زیادی بهویژه به سفرهخانههایی که در مکانهای گردشگری دارند، زد. مدیر یکی از سفرهخانههای سنتی در کاشان واقع در خیابان امیرکبیر درخصوص مشکلاتی که اخیر بهعلت شیوع کرونا گریبانگیر صنفشان شده میگوید: «بعد از 2ماه تعطیلی، چند روزی است که سفرهخانه را بهصورت غذای بیرونبر با سرویس رایگان با به کارگیری 2پرسنل راهاندازی کردهایم. ما همیشه روی سرو غذای ایرانی کار میکردیم اما چند روزی است که به لیست غذاییمان فستفود هم اضافه کردهایم البته فقط بهصورت غذای بیرونبر. این کار را با این هدف که چند پرسنل بهصورت شیفتی سرکار باشند و بتوانند درآمد اندکی کسب کنند و دستشان خالی نباشد. البته اضافه کردن فستفود به لیست غذاهای ایرانی موجب شد تا با اتحادیه درگیری پیدا کنیم چون معتقد بودند باید از اتحادیه فستفودها باید برای این کار مجوز بگیریم اما در این شرایط فرصتی برای چنین اقدامی پیش نیامد که البته من آن را نوعی چوب لای چرخ گذاشتن میدانم به جای حمایت و دستگیری از قشر ضعیف».
مدیر سفرهخانه سندباد در مورد خساراتی که این مدت متحمل شده میافزاید: «در مدتی که تعطیل بودیم خسارات سنگینی را متحمل شدیم. ما قبل از بهمن در حال آمادهسازی فروش شب عیدمان بودیم و از اینرو مواد غذایی زیادی را در انبار ذخیره کردیم. چون سفرهخانه ما در خیابان امیرکبیر، باغ فین کاشان که یکی از محلهای پرتردد گردشگران و مکانی توریستی در ایام عید است، قرار دارد و تخمین زده بودیم فروش بالایی داشته باشیم اما تعطیلیها شوک عجیبی را به ما وارد کرد. با وجود داشتن 50پرسنل نمیدانیم شرایط به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت و آیا قادر به تامین هزینههایمان خواهیم بود یا خیر؟».
هماکنون بیش از 5هزار واحد صنفی دارای پروانه کسب و 1500 واحد صنفی فاقد پروانه بهدلیل شیوع کرونا در کشور درخطر تعطیلی هستند که البته برای ادامه فعالیت این اصناف از قبیل استفاده از شیلنگهای یکبار مصرف برای عرضه قلیان پیشنهاد شده تا بدینترتیب بتوانند تقاضایی در بازار ایجاد کنند. اما اجرای چنین اقداماتی نیازمند مصوبه کمیسیون نظارت است.
کافه ها
تهران چیزی کم دارد
کارکنان کافهها در ماههای قرنطینه حقوقی ندارند. بعد از کرونا همه روتینهای زندگی ما آدمهای شهر به هم خورد. دیگر خبری از خرید آن قهوههای صبحگاهی سر راه، عصرانههای دور هم در کافهای دنج در شلوغترین خیابان شهر و قرارهای عاشقانه در مناسبتهای خاص نیست. حالا همگی تبدیل به خاطراتی دور و شاید دستنیافتنی (حداقل در آیندهای نزدیک) شدهاند. کافههای محبوب شهر دیگر پذیرای هیچ مهمانی نیستند. البته که شاغلان این کافهها و رستورنها نیز جزو آن دستهای هستند که میگویند برای پایان یافتن پاندمی (همهگیری جهانی) چارهای جز تعطیلی نداریم. پیام درخشانی، مدیر یکی از کافههای تقریبا نوپای تهران میگوید: «از 3اسفند بهخاطر شیوع کرونا کافه را تعطیل کردهایم. این در حالی بود که ما تازه چندماه از شروع کارمان میگذشت و از همان ابتدا نیز تا به خودمان آمدیم، بارها و بارها دچار مشکل شدیم. یکبار تعطیلی دانشگاهها و مراکز آموزشی بهخاطر آلودگی هوا بود که کسب و کار ما را راکد کرد. یکبار دیگر گرانی بنزین، مسائل اقتصادی و سیاسی و مشکلات با آمریکا، شهر را در رکود فرو برد. بعد از آن هم که ویروس کرونا سر رسید». او که حالا باید چکهای اجاره را یکی پس از دیگری پاس کند، میگوید: «کافه تعطیل است اما ماهانه 5میلیون تومان اجاره ملک را پرداخت میکنیم. 500میلیون تومان هم با شرکایم پول پیش دادهایم. اما در این شرایط هم صاحب ملک با ما راه نیامد و سر موعد، چک را پاس کرد. برای ماههای آینده هم مجبوریم بالاخره پول اجاره را جور کنیم». مدیر کافه «نه» درباره شرایط کارکنانش میگوید: «افرادی که در کافهها کار میکنند، براساس ساعات کاری حقوق میگیرند. یعنی اگر ساعت کاری آنها صفر باشد، در نتیجه مزدی هم دریافت نمیکنند. در حقیقت منبع درآمدی وجود ندارد که بخواهد حقوقی پرداخت شود. البته بیشتر افرادی که در کافه ما کار میکردند از دوستان و آشنایان بودند که بالاخره هر کسی به هر سختیای دارد با این شرایط کنار میآید».
او میگوید: «هنوز فکر آنجا را نکردهایم که این شرایط برای چندینماه طول بکشد. امید داریم بعد از ماه رمضان (که در حالت عادی هم در این ماه تعطیل بودیم) بتوانیم به شرایط عادی برگردیم و کار را از سر گیریم».
این کافهدار هم مانند خیلی از شاغلان حرفههای دیگر میگوید به تسهیلاتی که دولت قرار است پرداخت کند، امیدی ندارد و ترجیح میدهد در این شرایط اقتصادی از چنین وامهایی استفاده نکند که مجبور نشود با سود بیشتری آن را بازپرداخت کند.
ممکن است ویروس کرونا در درازمدت باعث تعطیلی تعداد بسیاری از کافههای نوپا، غذاخوریها و رستورانهای کوچک محلی شود. اما آنهایی که قدرتمندترند، بهخصوص رستورانها و کافههای زنجیرهای، احتمالا بعد از پایان پاندمی کرونا، در بازاری کمرقیب میتوانند یکهتازی بیشتری کنند.
مصالح فروشان
توقف ساخت و ساز
خاموشی کورههای تعدادی از کارخانههای تولید مصالح ساختمانی و کاهش تولید این محصولات این روزها ارتباط مستقیمی با رکود صنعت ساخت و ساز پیدا کرده است. مدتی است تمام فعالیتها و عملیات ساختمانی اعم از پروژههای خصوصی و دولتی بهمنظور کاهش صدمات ناشی از کرونا و تامین سلامت شهروندان متوقف شده است و این مسئله به بازار مصالحفروشان آسیبهای جدی وارد کرده است. محمدرضا یزدی که در زمینه فروش مصالح ساختمانی فعالیت دارد میگوید: «محیط کارگاهی مدت زیادی بسته بودند و اجازه فعالیت نداشتند. از طرفی کارخانهها هم افزایش قیمت دادهاند و این صنعت هماکنون با حداکثر 15درصد ظرفیت در حال فعالیت است. در آمد ما هماکنون 20درصد از درآمد قبل از توقف کارهای ساختمانی است و حقوق 18پرسنل خود را از جیب میدهیم. امیدواریم ورق برگردد و بازار مجدد رونق بگیرد در غیراینصورت ناچار به تعدیل نیرو هستیم».
مدیر توسعه بازار سفید در مورد آسیبی که به فعالان صنف مصالح ساختمانی وارد شده میگوید: «صنف ما 2نوع مشتری دارد که یکی سازندهها هستند که ساختمان جدید میسازند و قشری که اقدام به بازسازی میکنند. با توجه به اینکه پیشبینی از افزایش حداکثری قیمتها وجود ندارد مردم اقدام به ساختوساز را متوقف کردهاند. از سویی دیگر شهرداری از دیماه سال 98 دادن مجوز ساخت را بسیار محدود کرده است. طوری که در برخی مناطق تهران به هیچ عنوان جواز ساختمانی صادر نشده است که از دلایل آن ابهام بازار و افزایش قیمتهاست. ساختوساز کم شده است و در مقابل بازسازی افزایش پیدا کرده و مردم بهعلت نبود پول ترجیح میدهند ساختمان خود را بازسازی کنند. در این مدت بهشدت افزایش قیمت مصالح داشتیم که به کسادی بازار ما آسیب دو چندان زده است. ما از نیمه اسفند و فروردین در ضرریم».
صنف مصالحفروشی سختترین شرایط را در چند سال گذشته تجربه میکند و کاهش شدید ساخت و سازها و بودجههای عمرانی، افزایش ناگهانی قیمت زمین، همچنین توقف طرح مسکن مهر و از دست رفتن بازارهای صادراتی به کاهش درآمد فعالان این صنعت منجر شده است. از طرفی ساخت تعداد سدهایی که قبلا مقرر شده بود بهدلیل کمبود آب از دستور کار خارج شده است و یکی از مصارف اصلی مصالحی مانند سیمان از بین رفته است. مصالحفروشان باید چشم انتظار رونق بازار مسکن باشند تا شرایط کاریشان کمی از حالت بحرانی خارج شود.
تالارهای پذیرایی
سونامی ویرانگر لغو قراردادها
تالارهای پذیرایی شاید نخستین قربانیهای کووید -19در ایران بودند. صاحبان و پرسنل این تالارها متحمل ضررهای مختلفی شدند. از یک سو باید از پذیرش مشتری در این چندماه نوبرانه کسب و کارشان، خودداری میکردند. از سوی دیگر باید وجوهی که از ماهها پیش بهعنوان بیعانه از مشتریهای خود گرفته بودند، عودت میدادند. خسرو ابراهیمی نیا، رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی در اینباره میگوید: اینکه بگوییم کسب و کار ما کساد شده است، ادعای درستی نیست. کسادی از سر ما گذشته است. کسادی مرحله قبلی است که پشت سر گذاشتهایم و حالا به احتضار افتادهایم.
او درباره آنچه این روزها بر این تالارها میگذرد توضیح میدهد: از هفته دوم بهمن ماه، آتش کرونا دامن ما را گرفت. تالارهای پذیرایی با نخستین زمزمههای کرونا تقریبا تعطیل شدند. از همان روزها سونامی کنسل کردن قراردادها و مراسمها، صنف ما را قربانی کرد. یکی از تفاوتهای ما با سایر اصناف این است که جنسی نداریم که بماند و خاک بخورد و امیدی که به فروش آن در روزهای پسا کرونا داشته باشیم. ما خدمات ارائه میکنیم و امروز درآمدمان به صفر رسیده و هیچ امیدی هم به آینده نداریم.
ابراهیمینیا میگوید: ما به واحدهای صنفی دستور دادهایم که بیعانهها را در اسرع وقت به مردم پس بدهند. سلامت جامعه را در اولویت قرار دادهایم اما این مبالغی که تحت عنوان بیعانه دریافت شده بود، برای حد فاصل مهر تا دیماه بود. بازگشت این مبالغ کار آسانی نبود. واحدهای ما برنامهریزی کرده بودند که با برگزاری مراسم در ماههای اسفند و فروردین و پیش از ماه رمضان، درآمد خود را جبران کنند. در فضای رقابتی ایجاد شده، همکاران من شروع به تجهیز تالارهای خود کردند و همه آن بیعانهها را خرج کردند. حالا تصور کنید که چه بر سر اقتصاد ما آمده است؟
او به نمایندگی از تالارداران سراسر ایران توضیح میدهد: حل مشکلات کنونی از توان و قدرت ما خارج است. اکثر تالارداران در کشور ما مستأجرند و اجارههای سنگین 70-60 میلیون تومانی پرداخت میکنند. ما بهمعنای حقیقی کلمه در عسر و حرج قرار گرفتهایم. مالک یک تالار مگر چندماه میتواند اجاره را ببخشد؟
به عقیده ابراهیمینیا، تنها پرداخت وام به تالارداران میتواند آنها را دوباره به فعالیتهای اقتصادی برگرداند. باور کنید که ادامه کار تالارها در این شرایط غیرممکن است. ابراهیمی میگوید: واحدهای صنفی ما سالهای سال است مالیات خود را به دولت پرداخت میکنند. هر مشکلی که برای اقتصاد آنها پیش آمده باز خود را به مدار کار و کسب برگرداندهاند اما امسال دیگر مانند سالهای گذشته نیست. دیگر توانی برای پرداخت مالیات برای آنها باقی نمانده است. ما از دولت و وزیر صنعت انتظار داریم که شرایط ما را درک کنند و بدانند که در چه اوضاعی به سر میبریم.
گفتنی است که بیشتر تالارهای کشور، تعدادی کارگر ثابت دارند. بررسیها نشان میدهد که پرداخت حقوق کارگران تالارهای پذیرایی، به تعویق افتاده. خیلی از کارگران هنوز حتی عیدی خود را دریافت نکردهاند و ماههاست که نانی به سفرههای خود نبردهاند. تکلیف این کارگران چه میشود؟ آیا صاحبان قدرت و سیاستگذاران برای این کارگران و هزاران کارگر مشابه آنها، فکری جز وام یک میلیون تومانی ِ مشروط، درنظر دارد؟