سرویس جهان مشرق _ دشمن صهیونیستی ضمن آخرین تلاشهای خود برای نابودی مقاومت لبنان و تحت فشار قرار دادن دولت و ملت این کشور برای دست کشیدن از حمایت حزبالله در ماه آوریل 1996 عملیات وحشیانهای تحت عنوان «خوشههای خشم» در لبنان انجام داد که حاکی از روحیه جنایتکارانه و وحشی صهیونیستها بود.
همه چیز در یک لحظه و با پوشش و حمایت آمریکا اتفاق افتاد. جنگندههای رژیم صهیونیستی سپیده دم 11 آوریل 1996 شروع به انجام حملاتی ضد اهدافی در «بعلبک» و «صور» کرده و به دنبال آن بالگردهای صهیونیستی ساختمانهای مسکونی در جنوب بیروت را مورد هدف قرار دادند.
صهیونیستها برای افزایش تجاوزات خود٬ روستاهای جنوب و بقاع غربی را هدف گرفته و ساکنان آن را آواره کردند؛ صحنههایی که تجاوزات رژیم صهیونیستی در این مناطق به وجود آورد مانند حملات تروریستی بود که هیچ گاه از ذهن ملت لبنان پاک نمیشود؛ صحنههای کشتار و ویرانگری صهیونیستها در این جنگ و نیز تصویر مبارزانی که در راه آزادسازی سرزمین خود به ویژه در بهار همان سال در مناطقی مانند «سحمر» و «المنصوری» و «نبطیه» جان خود را فدا کردند همچون خوشههایی در صفحات تاریخ لبنان حک شده و مردمان آن تا امروز منتظر محاکمه عادلانه دشمن جنایتکار هستند.
در این جنگ دشمن صهیونیستی از هیچ گزینهای علیه دولت و ملت لبنان در راستای تحت فشار گذاشتن آنها برای دست کشیدن از حمایت مقاومت و رها کردن آن دریغ نکرد. نظامیان صهیونیست طی حملاتی گسترده زیرساختهای لبنان را از پلها و جادهها و بنادر گرفته تا ایستگاههای پمپاژ آب و تولید برق٬ ارتباطات٬ پروژههای کشاورزی و صنعتی و خدماتی به اضافه مدارس و ساختمانهای مسکونی نابود کرد.
در آن زمان رژیم اشغالگر صهیونیستی سالها بود که افتخار میکرد با اعراب میجنگد؛ بدون اینکه حتی یک سیلی دریافت کند.
همه این افتخارات و استکبار دشمن قبل از این بود که به فکر جنگ با مقاومت اسلامی لبنان باشد؛ نظامیان رژیم اشغالگر از تقابل زمینی با مبارزان مقاومت وحشت داشتند٬ بنابراین ترجیح دادند تا با استفاده از هواپیماها و کشتیهای جنگی وارد مقابله با نیروهای مقاومت شوند.
مقاومت اسلامی لبنان با موشکهای کاتیوشا جبهه رژیم صهیونیستی را هدف گرفت که مقدمه آزادسازی این کشور و نابودی رویاهای دشمن که هدف آن ضربه زدن به حزبالله و مقاومت اسلامی و نابودی نمادهای آن به اضافه از بین بردن مراکز فعالیت مبارزان مقاومت بود٬ به شمار میآمد.
یکی از این روزهای شوم و به یادماندنی که لکه ننگ دیگری بر پیشانی صهیونیستها و حامیان منطقهای و بین المللی آن قرار داد٬ تجاوز وحشیانه به جنوب لبنان در دهم آوریل سال 1996 بود. در این تجاوز صهیونیست ها با سنگ و گیاه و جامدات هم رحم نکردند و از شدت حقد و کینهای که داشتند به طور علنی منشور و قوانین بین المللی را نقض کردند و مناطق وابسته به سازمانهای بینالمللی را هدف قرار دادند. نسل کشی صهیونیستها در قانا و نبطیه و منصوری تنها ساکنان جنوب لبنان را داغدار نکرد بلکه احساسات و وجدان همه مردم این کشور و انسان های باوجدان و آزاده در سرتاسر جهان جریحه دار شد.
میبینیم که رژیم صهیونیستی خوی درندگی و وحشی گری خود را نه تنها از دست نداده بلکه افزایش داده است با این تفاوت که امروز هر لحظه رژیم اشغالگر قدس به فکر حمله به لبنان بیفتند ترس و لرز وجود همه مقامات صهیونیستی را در بر میگیرد و میدانند که قبل از هرچیز باید حساب و کتابهای زیادی انجام دهند.
مردم لبنان به خصوص ساکنان جنوب؛ هجدهم آوریل هر سال را به مناسب نسل کشی صهیونیستها در قانا ( 1996 ) با کوهی از غم و حزن و اندوه گرامی میدارند؛ اندوهی زیاد به خاطر کودکان، زنان و سالخوردگانی که بر اثر جنایت صهیونیستها در این روز در سال 1996 شهید شدند.
این روز در واقع لکه ننگی نیز در تاریخ سازمان ملل متحد محسوب میشود زیرا صهیونیستها مردم مظلوم لبنان را در اماکن متعلق به این سازمان بینالمللی قتل عام کردند.
در همین راستا مردم لبنان با تمام افتخار و مباهات مقاومت جانانه نیروهای مقاومت را برای فرزندان خود بازگو میکنند؛ اینکه مقاومت اجازه نداد صهیونیستها شوم خود را محقق کنند. رژیم صهیونیستی تلاش کرد که جنوب لبنان را به سرزمین سوخته تبدیل کند سرزمینی که دیگر در آن هیچ انسان و سنگی نباشد؛ ولی هرگز چنین نشد.
هدف رژیم صهیونیستی از عملیات «خوشههای خشم» تخریب زیرساختهای حزبالله، تضعیف توان نظامی مقاومت اسلامی و انهدام مخازن موشکهای کاتیوشا مقاومت و جلوگیری از شلیک این موشکها به شمال فلسطین اشغالی بود که نه تنها در این عملیات زیر ساختهای سیاسی و اجتماعی حزب الله تخریب نشد بلکه توسعه یافتهترهم شد. رزمندگان مقاومت همچنین تا روز آخر جنگ با موشکهای کاتیوشا مواضع صهیونیستها را در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار دادند؛ حتی این تجربه جنگی 16 روزه باعث شد آنها برد موشکهای خود را افزایش دهند.
عملیات مستمر موشکی مقاومت اسلامی علیه شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین اشغالی در نهایت رژیم اشغالگر قدس را مجبور کرد این حمله را متوقف کند و برتری میدانی مقاومت را نیز بپذیرد.
بالاخره بعد از 16 روز تجاوز رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه جنوب لبنان مجددا این رژیم در لاک یأس و ناامیدی خود فرو رفت؛ تنها دستاوردی که صهیونیستها در این جنگ کسب کردند، این بود که آنها یقین پیدا کردند که مقاومت اسلامی توانایی مواجهه با آنها را در هر زمان و مکان دارند و مانع تحقق اهداف سیاسی و امنیتی آنها میشوند و هرگونه اقدامات تحریکآمیز آنها با واکنش سخت و قاطع حزبالله و مقاومت اسلامی روبرو خواهد شد.
بنابراین تجاوزات رژیم اشغالگر در لبنان به پایان رسید؛ بدون اینکه مقاومت اسلامی لبنان برای آزادسازی سرزمین خود به انتها برسد. هنگامی که فرماندهان دشمن زیر آتش با یکدیگر مشورت میکردند؛ مبارزان حزبالله در حال کمین کردن و رصد تحرکات و نقشههای دشمن و جاسوسان آن بودند که در آن زمان دشمن به خوبی متوجه شد نمیتواند به مقاومت اسلامی در لبنان پایان دهد و پیش از آنکه «شیمون پرز» رئیس اسبق رژیم صهیونیستی کتاب خاطرات خود را در این زمینه تکمیل کند٬ آنچه را که «اسحاق رابین» نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی گفته بود تایید کرد: «حزبالله ما را شکست داد».