سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**اگر توافق موشکی را امضا نکنیم، اروپا را از دست می دهیم
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «امریکا تصمیم دارد ابتدا قطعنامهای را در شورای امنیت برای مقابله با رفع تحریم تسلیحاتی ایران (در ماه نوامبر) به رای بگذارد. گفته شده که پیشنویس این قطعنامه دراختیار برخی اعضای شورای امنیت قرار گرفته و اگر با مخالفت چندانی روبهرو نشود شانس طرح در شورای امنیت را خواهد داشت...باید دید در چانهزنیها و لابیهای پیش از جلسه شورای امنیت چه اتفاقی رخ خواهد داد. اروپاییها به وضوح میدانند، چنین اقدامی مرگ برجام را رقم خواهد زد. اروپا در صورتی با امریکا همراهی میکند که جمعبندی نهایی سه کشور عضو برجام این باشد که این توافق دیگر فایدهای برای اروپا و نظام بینالملل ندارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تاکنون سیاست اروپاییها این بود که همزمان با حفظ برجام، به یک توافق موشکی جداگانه با ایران برسند».
روزنامه اعتماد در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «مطابق بند 11 قطعنامه 2231 [قطعنامه ای که تضمین برجام نامیده شده بود]، در صورت اقدام یکی از اعضای برجام بازگشت قطعنامههای پیشین اتوماتیک خواهد بود و دیگر اعضای دایم شورای امنیت قادر به وتوی آن نخواهند بود. حتی مطابق بند 10 قطعنامه مذکور عبور از کانال کمیسیون مشترک برجام نیز برای اجرای بند 11 الزامی نخواهد بود».
این در حالی است که قطعنامه 2231 با عنوان فریبنده «تضمین برجام» صادر شد و متن برجام نیز به عنوان (ضمیمه A) به آن الحاق شد. دولتمردان و حامیان برجام تاکنون بارها و بارها مدعی بودند که به واسطه برجام، قطعنامه های ضدایرانی به تاریخ پیوست!
مقامات اروپایی بارها تاکید کرده اند که در مسئله ایران، با آمریکا دارای هدف مشترک بوده و تنها در روش رسیدن به این هدف با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
فعالین اصلاح طلب تاکنون بارها مدعی شده اند که اگر مذاکرات موشکی را با اروپا کلید بزنیم، آمریکا منزوی شده و با این مذاکرات می توانیم حمایت اروپا را جلب کنیم.
در حقیقت اصلاح طلبان، توان موشکی را نه مولفه ای قدرت ساز و بازدارنده، بلکه صرفا گزینه ای برای مذاکره می بینند. گزینه ای که می توان به عنوان امتیاز به طرف غربی عرضه کرد و چوب حراج به آن زد.
این در حالی است که اولا هیچ کشور مقتدر و مستقل و عزتمندی، بر سر توان نظامی و قدرت دفاعی خود معامله نمی کند. ثانیا، خوی استکباری و غارتگری کشورهای سلطه گر غربی هیچ پایانی ندارد و اگر بر فرض محال، مذاکرات موشکی کلید بخورد، طرف آمریکایی و اروپایی در گام بعدی، بهانه جدیدی برای از کارانداختن مولفه های قدرت ایران مطرح خواهد کرد.
** جریان اصلاحات با تفکرات لیبرالیستی به جایی نمیرسد
«اسماعیل دوستی» فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده سابق مجلس در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحات با شعارهای فانتزی به هیچموفقیتی دست پیدا نمیکند. باید از این قبیل شعارها و تصمیمات فاصله گیرد. جریان اصلاحات با اعمال تفکرات لیبرالیستی به جایی نمیرسد. جریان اصلاحات در راستای موفقیت باید تصمیمات خود را برای مردم شفاف کند تا در این مسیر دست افراد غیردخیل از تصمیمگیریها کوتاه شود».
دوستی در ادامه گفت: «جبهه اصلاحات باید به دامن مردم برگردد. در صورتی که این جریان به دل مردم برگردد و شکاف میان خود و مردم را از بین ببرد میتواند در انتخابات 1400 به پیروزی برسد. در راستای جبران این شکاف نیاز است تا در قبال اتفاقات کشور واقعبین باشیم. حاج قاسم سلیمانی به علت آنکه در دل مردم بود توانست محبوب مردم شود. اصلاحات نیز باید فاصلههای کذایی میان خود و مردم را از بین ببرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود».
غرب گرایی، جزو لاینفک رفتار بخش قابل توجهی از فعالین اصلاح طلب است. این طیف، راه حل تمام مشکلات را در مذاکره با آمریکا و نشست و برخاست با مقامات تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه، آلمان) میبیند.
این رویکرد در برجام، عیار خود را به خوبی نشان داد. در توافق هسته ای وزرای خارجه ایران و آمریکا بارها با یکدیگر دیدار کردند. روسای جمهور ایران و آمریکا به صورت تلفنی با یکدیگر گفت و گو کردند. وزیر خارجه ایران دیدار کوتاهی با رئیس جمهور آمریکا برگزار کرد و...
اما دولت اوباما در اولین روز اجرای برجام، با تصویب تحریم های جدید ضدایرانی، توافق هسته ای را به صورت فاحش نقض کرد. نقض فاحش برجام در دولت اوباما تا آخرین روزهای ریاست جمهوری باراک اوباما ادامه داشت تا جایی که دولت وی در هفته های پایانی، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد و رسانه ها نوشتند: «باراک اوباما، آخرین لگد را به برجام زد».
این روند در دولت ترامپ نیز ادامه یافت و در نهایت آمریکا بدون هیچ هزینه ای از برجام خارج شد. این در حالی بود که هم روحانی و هم ظریف پیش از آن تاکید کرده بودند که دولت بعدی آمریکا از برجام خارج نخواهد شد.
در نهایت، برجام مردم را با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه کرد. به همین خاطر است که این فعال اصلاح طلب اذعان دارد که جریان اصلاحات با اعمال تفکرات لیبرالیستی به جایی نمیرسد.
** ماهیگیری سیاسی با تکرار دوقطبی «سرهنگ-حقوقدان»
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «1400، بازگشت فرمانده با نیروهایش؟» نوشت: «گمانهزنیها حاکی از بازگشت دوباره نظامیهای پیشین به عرصه انتخابات 1400 است...محسن رضایی و محمدباقر قالیباف، دو چهره با پیشینه نظامی، محتملترین گزینهها هستند. برخی گمانهزنیها حاکی از این است که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای سومینبار قصد پاستور کرده است. قالیباف هم که شایعات آمدنش بسیار قوی است، چهارمین شانس خود را خواهد آزمود».
پیش از این، «سعید حجاریان» از لیدرهای جریان اصلاحات با طرح دوقطبی «سرهنگ-حقوقدان» گفته بود: «اگر کار به جایی برسد که کلیه مراودات حقوقی با غرب بسته شود، طبعاً نظام برای پیشگیری از درگیری نظامی به سمت سرهنگها خواهد رفت».
طرح دوگانه «سرهنگ-حقوقدان» از سوی روزنامه اصلاح طلب شرق در مقطع فعلی از چند منظر قابل بررسی است.
اول اینکه، اکنون حدود یکسال تا پایان دولت روحانی باقی است. مهمترین مسئله در شرایط فعلی، کارنامه دولت روحانی است. اینکه سرانجام وعده ها چه شد. برای نمونه، آیا شعار دولت مبنی بر اینکه «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد و هم چرخ کارخانه ها» محقق شد!؟ آیا شعار «آنچنان رونقی ایجاد می شود که مردم دیگر نیازی به یارانه نخواهند داشت» محقق شد!؟ و...بنابراین طرح موضوعات حاشیه ای از جمله دوقطبی «سرهنگ-حقوقدان» مطالبه گری درباره کارنامه دولت روحانی را به حاشیه می برد.
دوم اینکه، مجلس یازدهم تا چندی دیگر آغاز به کار خواهد کرد. قطعا عملکرد مجلس یازدهم در انتخابات 1400 تاثیر قابل توجهی دارد. اصلاح طلبان در شرایط فعلی با معضل کارنامه مواجه هستند. این طیف نه در دولت و نه مجلس و نه شورای شهر و شهرداری تهران، نتوانسته کارنامه قابل قبولی ارائه کند.
نگرانی اصلاح طلبان از این است که تجربه مقایسه کارنامه قالیباف در شهرداری تهران با کارنامه اصلاح طلبان در شهرداری، اینبار در مجلس تکرار شده و مجلس یازدهم با مجلس دهم مقایسه شود. این مقایسه از سوی افکارعمومی برای طیفی که کارنامه قابل دفاعی ندارد، بسیار خطرناک است. بنابراین طرح دوقطبی «سرهنگ-حقوقدان»، این مقایسه را به حاشیه می برد.
سوم اینکه، با توجه به اظهارات حجاریان، اصلاح طلبان که نه کارنامه قابل قبول دارند و نه برنامه راهبردی، تلاش دارند تا با تکرار پروژه رقیب هراسی و ترساندن مردم از آینده و بن بست نمایی وضعیت کشور، بی دردسر باز هم به پاستور راه پیدا کرده و دولت را در اختیار بگیرند.