به گزارش ایسنا، غضنفر محبی ساکن استان اردبیل است که در 13سالگی و در عملیات «والفجر 4» به اسارت دشمن بعثی درآمده بود.
این آزاده دوران دفاع مقدس به روزهای نخستین اسارت خود اشاره میکند و میگوید: به محض ورود به اردوگاه موصل 3 با حاج علیاکبر ابوترابی روبهرو شدم که استاد، معلم و عین پدرمان بود. ایشان به همراه اسرای پیشکسوت که سن بیشتری داشتند از سنگینی بار آن ایام برایمان کاستند.
جسممان اسیر عراقیها بود اما روحمان در فضای معنویت آزاد بود؛ بعثیها روی عبادات جمعی حساس بودند و حساسیت ویژهای روی مستحبات داشتند، برای همین از دعای کمیل تا نماز شب قدغن بود. گوش ما به حساسیت بعثیها بدهکار نبود شکنجه و انفرادی را به جان میخریدیم و تکالیف را انجام میدادیم.
غذای بد و شرایط سخت، امراض و مجروحیت حاصل از شکنجه از رغبت روزهداری ماه رمضان نمیکاست و دلم برای معنویت آن ایام جوری تنگ شده که حاضرم همه سختیهایش را بار دیگر به جان بخرم ولی طعم آن احوال را بچشم.
پیش میآمد بعثیها پس از مدتی نفری یک پرتقال به ما بدهند که ما نیز از فرصت استفاده کرده و با پوست پرتقال مربا درست میکردیم.
ما مشتاقانه از سخنان حکیمانه و عارفانه مرحوم ابوترابی فیض میبردیم و ایشان ابتدا به شکل مخفیانه مطالب را به مسئولان آسایشگاهها و رابطان فرهنگی میگفت و به این شکل بود که کلام حاجی به بچهها میرسید.