درست است که دلمان نمیخواهد در تمام فیلمها شاهد زندگی واقعی و اتفاقات روزمره باشیم اما گاهی نوشتههای فیلمنامهنویسان و ماحصل دستاندرکاران تولید فیلم را نمیتوان پذیرفت، به حدی که دست به دعا میشویم تا بینندگانِ چنان صحنههایی تصور نکنند آنچه میبینند حقیقی است و همان کار را در واقعیت هم انجام ندهند. به هر روی مخاطبان ما با دقت بسیاری به تماشای فیلمها مینشینند و صحنههایی را که با حقیقت منافات دارند هرگز از یاد نمیبرند.
1 . زره جنگجویان در فیلمها
ظاهراً دستاندارکاران تولید فیلم هیچ اطلاعی از کابرد زره ندارند. چون در واقعیت بعید است که زره مردان را خشمگینتر جلوه دهد و زنان را جذابتر. تصویر زرهی که میبینید نه تنها اندامهای حیاتی جنگجو را نپوشانده، بلکه حتی مانع حرک او نیز میشود.
2 . آرایشهای خارقالعاده
تصور کلیشهای از زنانِ عادی معمولاً آنها را فردی نازیبا جلوه میدهد آن هم فقط چون لباسهایی عادی میپوشند، اما حقیقت این است که آدمهای عادی پتانسیل بالایی دارند. به هر حال کافیست دستاندرکاران تولید فیلم لباس کاراکترشان را عوض کنند تا ناگهان تبدیل به الههای شود که نفس مردان را در سینه حبس میکند. لباس در فیلمها حتی رفتار زنان را هم تغییر میدهد و آنها را مثلاً به جای زنی شکاک، فردی به شدت برونگرا و بیپروا جلوه میدهد. متأسفانه چنین تغییراتی عظیمی در زندگی واقعی به این سادگیها بدست نمیآید.
3 . فریاد «هی تاکسی!» وسط خیابان تا بازیگر سوار تاکسی شود
جداً تا به حال دیدهاید کسی چنان کاری کند؟ اگر وسط خیابان فریاد بزنید که دیگران قطعاً تصور میکنند دیوانه شدید! البته همهمان خوب میدانیم ضبط چنین سکانسهایی در فرایند تولید فیلمها صرفاً برای این است که قصد بازیگر را به تصویر بکشاند، اما واقعاً وقت آن رسیده که دنبال جایگزین بهتری باشند.
4 . دارتهای بیهوشی
اگر دارتهای بیهوشی را جدی بگیرید پس باید گفت دیگر چه نیازی است به متخصص بیهوشی؟ چون به راحتی میتوان هر کسی را با همین دارتها بیهوش کرد. اما اتفاقی که در حقیقت میافتد این است که مقدار دقیق دارو برای بیهوشی منحصر به فرد است و محاسبهی آن نیز بسیار دشوار، و از سویی دیگر نیز پلیس یا نیروهای نظامی اساساً چنان سلاحهایی را به ندرت استفاده میکنند. البته این نکته را هم فراموش نکنید که حیوانات پس از تزریق داروی بیهوشی حدود 30 تا 45 ثانیه همچنان بهوش میمانند، بنابراین میتوان به یقین گفت در فرایند تولید فیلم کاربرد دارت به تنهایی و بیدخالت ابزار دیگر نیز اغراقآمیز است.
5 . زایمان
هرچه در مورد زایمان در فیلمها میبینید شک نکنید که غیرواقعی است. در فیلمها مادر طی نه ماه حال خوشی دارد و فقط یک ساعت مانده به زایمان است که ناگهان درد زایمان شروع میشود. اما مسائل در حقیقت پیچیدهتر از این حرفهاست. مورد دیگر نیز به نوزادان فیلمها برمیگردد. دستاندرکاران تولید فیلم هم ظاهر نوزادان را بسیار تروتمیز به تصویر میکشند و هم جثهشان را دوبرابر بزرگتر! پوست نوزادان واقعی کمی چسبناک است و زمان زایمان نیز معمولاً بیش از یک ساعت طول میکشد.
6 . جراحت و کما
در فیلمها میبینید بازیگر کلی جراحت میبیند و تیر میخورد و کتکش میزنند، اما خودش را از بند لوله و سرمهای بیمارستان خلاص میکند و بلند میشود و راست راست راه میرود. حتی گاهی قهرمان داستان از دشمنش شکست میخورد و یک هفته به کما میرود اما درست پس از آنکه بهوش میآید همهی دشمنانش را یکتنه تارومار میکند. منتها حقیقت این است که اگر کسی یک هفته در کما باشد حتی نمیتواند راه برود.
7 . «وقت ندارم توضیح بدم!»
کاراکتر این جمله را میگوید، اما واقعاً میتواند در حد چند کلمه حرف بیشتری بزند. علاوه بر این تقریباً هرگز پیش نمیآید که کسی در زندگی واقعی چنین جملهای به کار ببرد. پیش از آنکه کسی را مجبور به انجام کاری کنید یا از او بخواهید به شما اعتماد کند همیشه بهتر است کمی از مشکلات رخداده را مطرح کنید. دست کم بگویید «افتادهن دنبالم» یا «به نفعمونه» که کمی قابل درک باشد.
8 . کار با کامپیوتر
یکی از بزرگترین مشکلات کاربران کامپیوتر همین سکانسهایی است که بازیگری را هنگام کار با کامپیوتر نشان میدهد. صداهای عجیب و غریبی بلند میشود، صدای کیبورد بیش از حد بلند است، نرمافزارهایشان هم که انگار کودکی سهساله طراحی کرده! فیلمنامهنویس سریال NCIS پا را حتی از اینها هم فراتر گذاشته و گذشته از تمام مواردی که مطرح شد تصاویر واهی دیگری را هم به تصویر کشیدهاند: اینکه دو نفر روی یک کیبورد تایپ میکنند، یا مثلاً اینکه هر هکری کمتر از پانزده ثانیه وقت نیاز دارد تا هر دستگاهی را، هر جای دنیا که باشد هک کند.
9 . صحبت بیوقفه
درست است که بازیگران دیالوگها را خوب حفظ میکنند و حواسشان هم به علائم نگارشی متن است. اما صحبتهای بیوقفهی بازیگران همواره واقعی به نظر نمیآید، چون کمتر کسانی هستند که اینگونه سخنوری کنند. مثلاً فرد عادی ممکن است حرف عجیبی بزند، اسمی از یادش برود، یا مثلاً واژهای را چند بار به زبان آورد تا به شکل درستش ادا کند، دقیقاً همان مشکلی هنگام بداههگویی بازیگران هنگام ضبط و تولید فیلم رخ میدهد.
10 . دانشمندانی که علامهی دهرند
اگر کاراکتری روپوش سفید به تن کرده یا اگر آزمایشگاهی داشته باشد قطعاً فردی حاذق در یکی از رشتههای علمی است. ساخت ربات با نخالههای الکتریکی، پیوند اعضا و هک سیستمهای امنیتی افبیآی همگی مشتی از خروارها کاری است که از چنین کاراکترهایی برمیآید. متأسفانه در دنیای واقعی ما، دهها سال طول میکشد فردی فقط در رشتهای خاص به چنان مهارتی خارقالعاده دست یابد.
11 . شمشیربازی
دستاندرکاران تولید فیلم قاعدتاً میخواهند محصولی بینظیر و تماشایی تهیه کنند، به همین دلیل هم سکانسهای شمشیربازی کاراکترها میشود شبیه رقص. تماشایش شاید برای ما مفرح باشد، اما اگر کسی در دنیای واقعی شمشیربهدست شود و به قصد دفاع از جانش بجنگد چنان شرایطی از دید او چندان لذتبخش نیست، چون قاعدتاً باید به هر ترتیبی که شده به دشمنش آسیب برساند.
12 . موهای شاداب و دندانهای مسواکخورده در فیلمهای جنگی یا تاریخی
قطعاً در شرایط جنگ یا در زمانهای بسیار قدیم امکانات در حدی نبود که انسانها دندان و موی سالمی داشته باشند. حتی امروزه هم افراد بسیاری دچار مشکلات بهداشت دهان و دندان میشوند، در گذشته نیز چنین مشکلاتی همگانی بوده. همین موضوع برای بهداشت مو و ریش مردان هم صادق است.
13 . درمان جراحات با الکل یا سوزاندن پوست
در زندگی واقعی آدمها، الکل را صرفاً روی پوست و مثلاً برای ضدعفونی پیش از تزریق میمالند. ریختن الکل روی جراحت باز دست کمی از پاشیدن نمک به زخم ندارد. سوزاندن پوست هم به همین ترتیب است، شاید با این کار خونریزی قطع شود اما پوست اطراف جراحت از بین میرود و در نتیجه مشکلات به مراتب بدتری به بار میآورد.
14 . کمد شخصی در مدارس
امکان ندارد دو نوجوان در مدرسه را در حال مکالمه ببینید و کمد شخصی دانشآموزان در صحنه غایب باشد، آن هم کمدهایی که حتی برای کاراکترهای دانشآموز حکم مکانی مقدس دارند که وسایل شخصی و عکس و از این جور چیزهایشان را در آن نگه میدارند. واقعاً وقتش رسیده که محیطی جدید برای چنان سکانسهایی انتخاب شود، چون در زندگی واقعی به ندرت پیش میآید نوجوانها برای خودشان کمد شخصی در مدرسه داشته باشند و اغلب بچهها هم عادت کردهاند وسایلشان را در کوله پشتیشان بگذارند.
15 . زیر دوش میایستند و بعد آب را باز میکنند
ما که نمیدانیم خانهی فیلمنامهنویسان و دستاندرکاران تولید فیلم چه شکلی است، اما اگر خودشان چنین کاری را در حمامی معمولی انجام دهند قطعاً آه از نهادشان بلند میشود. گاهی حتی به نظر میآید حمامها دو منبع آب بیشتر ندارند، یک سمت شیر آب که مستقیم از دل آتشفشانی لولهکشی شده و سمت دیگر که یک راست وصل است به اقیانوس منجمد شمالی.
16 . قرارهای پشت پرده
اغلب قرار و مدارهایی که در فیلمها میبینید، یا پشت صحنهی تولید فیلم ترتیبش را دادهاند یا بازیگران واقعاً تلهپاتی دارند. چون اغلب اوقات میبینیم که اولی به دومی میگوید «میام دنبالت» یا «همونجا میبینمت» اما هیچکدامشان حرفی نمیزنند که قرار است چه ساعتی و کجا بروند.
17 . اتلاف وقت
دو کاراکتر از ماشین پیاده میشوند و یکی به دیگری میگوید: «اینجا چی کار میکنیم؟» انگار طی زمانی که در ماشین بودند فرصتی نداشتند تا در مورد چند و چون کارشان با هم حرف بزنند. یا اینکه مثلاً یکی جویای جزئیات کار میشود و دیگری در جوابش میگوید: «بریم نشونت بدم.» بعد ساعتها طول میکشد تا به مقصد برسند و در نهایت هم میگوید: «همهچی از همینجا شروع شد.» انگار نه انگار که میشد جای این همه اتلاف وقت، نقشهای بیاورد و با ارجاع به محل مورد نظرش همان حرفها را بزند. ظاهراً بعضی کاراکترها هیچ ارزشی برای وقتشان قائل نیستند، وگرنه انجام چنان کارهایی چه لزومی داشت؟
شما هم با چنین مواردی برخورد کردید؟
دیگر مطالب خواندنی:
چه شد که لباس های سریال Money Heist به نماد مقاومت و آزادی خواهی تبدیل گشت؟
بهترین سریال های جدید سال 2020 تاکنون؛ از The Outsider تا Mrs. America
11 ترفند سینمایی فیلم های هالیوودی که کمتر کسی از آن ها باخبر است
12 مورد از ترسناک ترین و بیرحمانه ترین انتقام های تاریخ سینما [قسمت اول]
بهترین فیلم های سال 2020 تاکنون؛ از The Assistant تا Bad Boys for Life
12 فیلم اکشن مورد انتظار سال 2020 و بعد از آن که باید آن ها را دید [قسمت اول]