به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این اساتید در نامه خود با برشمردن مضرات مالچهای نفتی و نداشتن پشتوانه علمی، برای کمک به وزارتخانه در این زمینه اعلام آمادگی کردند. در بخشهایی از نامه این اساتید با اشاره به اولویتهای مدیریت جدید وزارتخانه که کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست اعلام شد، آمده است:امضاکنندگان زیر مراتب مخالفت خویش با استفاده از خاکپوش - مالچ - نفتی در مناطق بیابانی و شنزارهای استان خوزستان را به دلایل زیر اعلام میداریم و خواستار تجدید نظر در برنامههای مالچپاشی سایر نقاط هستیم:
1. استفاده از مالچ نفتی برای تثبیت ماسه، یکی از روشهای منسوخ گذشته در قبل از انقلاب بوده که بدون تحقیق بیش از نیمقرن پیش که دانش بومشناختی بسیار اندک بود به ایران وارد و بدون پشتوانه علمی از آن پس در هیچ جای جهان حتی در آسیای میانه استفاده نشده است. در مناطقی از ایران مرکزی که در گذشته با کمک مالچ تاغکاری شده است، بنا بر مشاهدات در کل کشور، چون باعث نابودی فون طبیعی منطقه و گونههای گیاهی همراه شده است، همه جنگلهای تاغ دستکاشت آفتزده شده است و بیشتر آنها به بیابانهای مرده تبدیل شدهاند. فاجعه تا آنجا گسترش یافته است که حتی یک درختچه سالم تاغ در این تاغکاریها دیده نمیشود. بنابر یافتههای دقیق علمی و بر اساس توصیههای انجمن بینالمللی احیای اکولوژیکی، احیای یک اکوسیستم تنها باید بر اساس روشهای طبیعی و توانمندیهای ذاتی یک منطقه باشد تا همه اجزای اکوسیستم در تعادل با آن باعث پایداری آن شوند.
2. شنزارها از مهمترین واحدهای ژئومورفولوژیک مؤثر در تصفیه و انتقال پایای بارندگیهای جوی به سفرههای آب زیرزمینی هستند. استفاده از مالچ بهخصوص در فصول پرباران مانع از نفوذ آب به سفرههای آبهای زیرزمینی و اتفاقا در منطقه حساس خوزستان باعث سیلابهای محلی میشوند. مطابق پژوهشهای انجامشده در بخش تحقیقات بیابان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، لایه مالچپاشىشده ناتراوا بوده و از نفوذ باران جلوگیرى میکند. همچنین در اثر تابش آفتاب ترکیبات اروماتیک و گوگرددار و فلزات سنگین وارد هوا میشود که مواد شیمیایی خطرناک بوده و منجر به مسمومیت و تنگی نفس افراد میشود.
3. اکولوژیستهای مناطق خشک معتقدند که چنانچه میزان بارندگی رسوبات بادی بیش از 80 میلیمتر باشد با ایجاد قرق و مدیریت سرزمین، این رسوبات پوشش گیاهی مناسبی خواهد یافت. متوسط بارندگی استان خوزستان بر اساس آمارهای درازمدت سازمان هواشناسی 284 میلیمتر (بیشتر از تهران با 232 میلیمتر) و در ایستگاه بستان 192 میلیمتر است. در دو سال آبی گذشته طبق آمار وزارت نیرو متوسط بارندگی در حوضههای آبریز منتهی به دشت خوزستان به 480 میلیمتر رسیده است که حتی از بارندگی حوضه آبریز دریای خزر با 433 میلیمتر هم بیشتر بوده است. این میزان بارندگی فرصت خدادادی جهت تشکیل پوششهای گیاهی پایدار است. ریگزارهای خوزستان به دلیل دریافت این مقدار بارندگی جزء ریگزارهای دارای پوشش گیاهی بسیار غنی به شمار میآیند.
4. تپههای ماسهای به دلیل محتوی کمرس و سیلت نقش بسیار جزئی در ایجاد ریزگرد دارند. ریزگردها از رسوبات دانهریز تشکیل شدهاند که حاصل خشکشدن تالابها، تخریب اکوسیستمهای طبیعی و دیم غیراصولی میباشند که خوشبختانه با بارندگیهای دو سال اخیر تا حد زیادی برطرف شدهاند و اگر هم وزارت کشاورزی دنبال مهار ریزگرد برای همیشه است بایستی امکانات مالی خود را با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست در راستای احیای تالابها و مدیریت اکوسیستمهای تخریبشده صرف کند.
5. عملیات مالچ باعث مرگ لایه زیستی بهخصوص در فصل بارندگی میشود. جنابعالی به عنوان استاد میکروبیولوژی خاک بهتر از هر کس میدانید که حفظ لایه زیستی ضامن بقای گیاهان خودروست. این لایه زیستی از میکروارگانیسمهای مفید و بهخصوص سیانوباکترها تشکیل میشود که با ایجاد ترکیبات موسیلاژی باعث تثبیت طبیعی ماسه میشوند. برای آنکه پوشش گیاهی منطقه ثابت گردد فقط کافی است با ایجاد قرق و مراقبت از ورود دام به این مناطق- که تقریبا هیچ هزینهای جز مدیریت ندارد - آن مناطق را به زیباترین و سرسبزترین نقاط کشور تبدیل و به عنوان جاذبههای گردشگری درآمد پایدار برای استان و مردم بومی ایجاد کرد.
6. مالچ نفتی علاوه بر داشتن ترکیبات سمی فرار که برای تنوع زیستی اعم از تنوع گیاهی، جانوری و میکروبی خطرناک است، حتی برای مردم هم مضر است. مناطق مالچپاشیشده به دلیل رنگ سیاه جاذب تابش خورشید است که باعث افزایش چنددرجهای دما در منطقه میشود. طبق آمار سازمان هواشناسی در تابستانها دمای هوا در دومتری زمین و در سایه در ایستگاه بستان تا 52 درجه افزایش مییابد. این دما در سطح زمین بسیار بیشتر است. در این مناطق مالچ سیاهرنگ با جذب انرژی گرمایی دمای سطح ماسه را تا 70 درجه و شاید هم بیشتر افزایش میدهد. پدیدهای که در کوتاهمدت باعث مرگ موجودات زنده و در درازمدت نه تنها فون و فلور منطقه بلکه حتی بانک بذر طبیعی منطقه را نیز در معرض نابودی قرار میدهد.
7. تپههای ماسهای ایران مرکز تنوع گونههای گیاهی و جانوری منحصربهفردی هستند که در طول تکامل فلات ایران ذخیرهگاه نادرترین و قدیمیترین موجودات بهخصوص خزندگانی میباشند که حفظ آنها برای تعادلبخشی و حفاظت بیولوژیکی اکوسیستمها و کشاورزی در مقابل آفات لازم میباشد. عملیات مالچپاشی با نابودی گونههای بومی زمینه را برای ورود آفات و گونههای مهاجم فراهم میکند و ضرورت دارد جلوی آن گرفته شود. مالچپاشی فون بیمهرگان خاکزی این مناطق را که بسیاری از آنها در چرخههای مواد در اکوسیستم نقش اساسی دارند نابود و به این ترتیب کل اکوسیستم را ناپایدار میکند. در سال 1398 مالچپاشی خوزستان در یکی از معدود زیستگاههای پرندهای در معرض انقراض به نام خروس کولی انجام شد، پرندهای که تنها 22 عدد از آنها در ایران ثبت شده است.
8- رسوبات بادی بر اساس انرژی باد و پوشش گیاهی به سه دسته فعال، نیمهفعال و غیرفعال تقسیمبندی میشوند. نتایج پژوهشها ریگزارهای استان خوزستان را در گروههای نیمهفعال و غیرفعال تقسیمبندی کرده است. از این رو نیازی به مالچپاشی ندارند.
در پایان ما امضاکنندگان ضمن اعلام آمادگی برای هر گونه کمک به آن وزارتخانه از جنابعالی به عنوان دغدغهمند علمی کشور انتظار داریم که با تشکیل کمیتهای مستقل از استادان و محققان ضمن توقف ادامه مالچپاشی در خوزستان - که تا به حال دو بار به حکم قضائی متوقف و مجددا با نفوذ شروع به کار کرده است – سیاستهای فعلی حاکم بر سازمان جنگلها و مراتع و اطلاعاتی که
بر مبنای آن مالچپاشیهای غیراصولی انجام میشود مورد تجدید نظر قرار دهید.
متأسفانه سازمان جنگلها و مراتع در سالهای اخیر به توصیههای علمی و مشفقانه بومشناسان و زیستشناسان مبتنی بر پایداری اکوسیستمی، استراتژی خود را به رویکردی فیزیکی-سازهای، پرهزینه و پیمانکارمحور تغییر داده است که از نمونههای بارز آن میتوان به عملیات مالچپاشی، آبخیزداری سازهای و کشت گونههای مضر و مهاجم در مناطق جنگلی و بیابانی اشاره کرد. فراموش نکنیم که خاک بستر حیات است و آلودگی و تخریب آن گناهی نابخشودنی که نه تنها تنوع زیستی بلکه امنیت غذایی و اجتماعی کشور را در معرض خطر قرار خواهد داد.
اسامی امضاکنندگان این نامه که از اساتید دانشگاهی و اعضای هیئت علمی در دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه مارسی، فرانسه، مرکز تحقیقات زمین آلمان، پستدام، دانشگاه مازندران، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی هستند به این شرح است:
بهرام کیابی، اصغر عبدلی، حسین آخانی، محمد درویش، حسن رحیمیان، نصرتالله صفائیان، حمیدرضا رضایی، مریم شهبازی، علیرضا شاکری، مهدی معتق، مرتضی جمالی، حمیدرضا عباسی، سمیرا زندیفر، مریم نعیمی، سیدجعفر سیداخلاقی، حسن روحیپور، ولیالله مظفریان، رضا اخوان، فاطمه درگاهیان، امیرحسین لقمان، سکینه لطفینسب، اسماعیل رهبر، امیرحسین پهلوانی، بیتا عسگری، سعید شیرزادیان، مسعود اربابی، محسن مفیدی، شهاب منظری، ابراهیم گیلاسیان، مهرداد پرچمی.