به گزارش اقتصادآنلاین، شکوفه حبیبزاده در شرق نوشت: آنطورکه رصد بازار میگوید (البته با مفروضداشتن رشد منفی شیوع بیماری کووید19 در سهماهه دوم سال 2020 میلادی)، تقاضای بازار نفت در اواخر سال 2022 دوباره به میزان تقاضای 2019 بازمیگردد و تا آن زمان بازهم بازار، به نفت بدهکار خواهد ماند. فریدون فشارکی، چهره شناختهشده بازار نفت جهان و مدیرعامل مؤسسه بینالمللی مشاوره بازار نفت فکتز گلوبال انرژی (FGE) میگوید: «پیشبینی میکنیم میزان تقاضا برای سال 2020 به 11 میلیون در روز کاهش یابد، یعنی از 100 میلیون بشکه تقاضای روز دنیا، به 89 میلیون میرسیم. در سال 2021 پیشبینی میکنیم که تقاضا، هفت میلیون بشکه در روز بالا میرود که در این صورت، بازهم هنوز چهار میلیون بدهکاریم و تا اواخر سال 2022 میلادی به میزان تقاضای سال 2019 میلادی برمیگردیم؛ یعنی تقریبا سه سال تقاضا را از دست دادهایم و بعد از آن، تقاضا سالی 700، 800 هزار بشکه بالا میرود...». او میگوید شرایط مطلوب نمیشود مگر آنکه تقاضا کنترل شود که البته آنهم فعلا ممکن نیست. برنامههای اوپکپلاس برای بازار نفت هم تنها برای دو سال آتی جواب میدهد. در واقع امروز، «اوپکپلاس در حال جنگ مقاومتی است نه جنگ پیشبرنده». آینده دورتر بازار نفت از دید فشارکی منتهی به پذیرش قیمت پیشنهادی عرضه نفت از سوی روسیه است. روسیه پیشتر پیشنهاد داده بود که قیمت نفت باید روی 45 دلار بسته شود و نه بیشتر، زیرا ارقامی بالاتر از آن منجر به بازگشت رقبا میشود. فشارکی معتقد است این تحلیل با شیوع ویروس کرونا، خودبهخود منطقی شد و حالا به نظر میرسد کشورهای دیگر مجبور به پذیرش آن خواهند بود تا بتوانند بازار را بار دیگر کنترل کنند. نکته قابل توجه در سخنان او، پردهدری از دروغی است که اوپکپلاس گفت تا بازار نفت را گول بزند، اما دستش برای بازار رو شد و قیمتها بار دیگر سقوط کرد. ماجرا از آن قرار است که پیرو محاسبات انجامشده از سوی مؤسسه بینالمللی مشاوره بازار نفت، فکتز گلوبال انرژی، اوپکپلاس، هفت میلیون کاهش تولید در روز را پذیرفته و نه 9.7 میلیون بشکه کاهش در روز. در واقع ارقام دروغین اعلامی به بازار صرفا پس از هماهنگی با ترامپ بود که خواستار کاهش تولید 10 میلیون بشکه در روز از سوی روسیه و عربستان شده بود. درهرحال بازار رکب نخورد و این دروغ رو شده و بخشی از سقوط نفت را نیز موجب شد. تحلیل این تحلیلگر ارشد بازار نفت را در ادامه، مرور خواهیم کرد.
نگاهی به بازار نفت داشته باشیم که این روزها، دوران عجیبی را تجربه میکند. دورانی که در آن یک ویروس، یک صنعت بزرگ را دچار چالش جدی کرده است. درحالحاضر این بازار را چگونه باید تحلیل کرد؟
درحالحاضر تقاضا اهمیت بسیار بیشتری از عرضه دارد. اگر عربستان و روسیه در ماه فوریه، جنگ قیمتی به راه نینداخته بودند هم قیمت نفت در همین میزانی بود که اکنون هست. اینکه برخی میگویند عربستان و روسیه قیمت نفت را پایین آوردند، درست نیست. ممکن است بازار نفت به واسطه بالارفتن حجم تولید و عرضه آن به بازار از سوی این دو کشور، بهاصطلاح خراب شده باشد؛ اما بازیکن اصلی در این میان، تقاضاست که متأثر از ویروس کووید 19 با کاهش جدی روبهرو شده است. تقاضا برای نفت در ماه آوریل در حدود 25 میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود؛ اما متوسط سهماهه دوم مسیحی (آوریل، می، ژوئن) در حدود 18 میلیون تقاضا پیشبینی میکنیم پایین رفته باشد که در دنیا هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده بود. این اتفاق بیسابقه و نادر است. ما در گذشته با کاهش حدود پنج، شش میلیونی تقاضا روبهرو بودیم؛ اما کاهش 18 میلیونی تقاضا، خیر.
پیشبینی شما از تحولات بازار نفت در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت چیست؟
برای سال 2020 تقاضا را پیشبینی میکنیم که 11 میلیون در روز کاهش یابد؛ یعنی از صد میلیون بشکه تقاضای روز دنیا، به 89 میلیون میرسیم. در سال 2021 پیشبینی میکنیم که تقاضا، هفت میلیون بشکه در روز بالا میرود که دراینصورت، باز هم هنوز چهار میلیون بدهکاریم و تا اواخر سال 2022 میلادی به میزان تقاضای سال 2019 میلادی برمیگردیم؛ یعنی تقریبا سه سال تقاضا را از دست دادهایم. بعد از آن، تقاضا سالی 700، 800 هزار بشکه بالا میرود تا در سال 2030 میلادی که حمله بزرگ ماشینهای برقی و هیبریدی به بازار رخ میدهد، رشد تقاضای بنزین و گازوئیل متوقف میشود؛ اما کل تقاضای نفت هیچوقت سقوط نمیکند و تا سال 2050 میلادی جلو میرود و رشد آن، سالی نیم درصد خواهد بود که در چهار فراورده سوخت جت (بنزین هواپیما)، بانکر برای کشتیرانی، گاز بوتان و اتان (LPG) و نفتا (خوراک پتروشیمی) محدود میشود. در نظر داشته باشید که هرچند تا سال 2030 با کاهش جدی و توقف تقاضای بنزین و گازوئیل روبهرو خواهیم بود؛ اما در همان سال باز هم تقاضا از امروز بالاتر خواهد بود و کمکم سقوط میکند. اکنون سه سال به خاطر کووید 19، تقاضا را از دست دادهایم. تا جلوی سقوط تقاضا را نگیریم، کسی در اوپک و غیراوپک نمیتواند کاری کند. در اینگونه پیشبینیها یک فرضیه خیلی بزرگ است که تا آخر ماه ژوئن، رشد بیماران کووید، پس از صعود، منفی میشود. اگر این اتفاق نیفتد، تمام این پیشبینیها اشتباه و هرچه تجزیه و تحلیل کنیم، بیمعنا خواهد بود؛ بنابراین مفروض ما، منفیشدن رشد بیماری کووید 19 تا پایان ژوئن خواهد بود.
درحالحاضر کدام صنایع بیشترین اثر منفی را از سقوط قیمت نفت دیدهاند؟
در بازار نفت خیلی مهم است که اکنون نفت کوره را برای کارهای صنعتی استفاده نمیکنند. در دنیا برق و نفت کوره کنار رفتهاند. نفت برای جابهجایی انسانها استفاده میشود و گازوئیل نیز برای مصارف تراکتورها در بخش کشاورزی. در واقع صنعتهای بزرگ از گاز، زغالسنگ یا انرژی خورشیدی استفاده میکنند. خیلی وقتها میگویند انرژی خورشیدی به نفت حمله میکند که اینطور نیست؛ چون انرژی خورشیدی در برق است. در دنیا نفت کوره برای تولید در برق، خیلیخیلی کم شده و کمتر از 10 درصد است؛ حتی چین و هند هم برای تولید برق از نفت کوره استفاده نمیکنند. با این اوصاف، صنعت بسیار متأثر از برق، زغالسنگ و انرژی خورشیدی است و نفت و فراوردههای آن، برای صنایع حملونقل استفاده میشود. اکنون دنیا در قرنطینه است و وقتی شروع به کار کند، تقاضای بنزین و گازوئیل زیاد خواهد شد. فقط تقاضای بنزین هواپیماست که پنج، شش سال زمان میبرد تا به تقاضای سال 2019 میلادی بازگردد؛ اما صنعت نفت تا دو سال دیگر به تقاضای سال 2019 بازمیگردد.
اما برخی کارشناسان صنعت هوایی پیشبینی کردهاند که این صنعت تا 18 ماه دیگر در حالت بدبینانه به حالت عادی برگردد... .
پیشبینیها چنین نیست. براساس پیشبینیهای کارشناسی در صنعت نفت، تقاضای بنزین هواپیما بین پنج تا شش سال طول میکشد تا به تقاضای سال 2019 برسد.
میخواهم کمی در منطقه متمرکز شویم. در خاورمیانه، نفت صرفا اقتصادی نیست و سیاست را هم درگیر کرده است. به نظرتان با تحولات نفتی ناشی از شیوع بیماری کووید 19، تغییر چینشهای سیاسی-اقتصادی در خاورمیانه به چه صورت خواهد بود؟
پیچیدگیهای بزرگی به وجود میآید. من اینطور به مسئله نگاه میکنم که ایران مثل فردی است که رژیم غذایی گرفته و روزی یک وعده غذا میخورد؛ بنابراین وقتی میزان غذایش کم شود، باز هم طاقتش بیشتر است؛ اما کشورهای منطقه که رژیم غذایی نداشتهاند و تحت فشار قرار میگیرند، بستگی دارد این اوضاع چقدر طول بکشد. عربستان 500، 600 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد و هر سال میتواند صد میلیارد دلار آن را وارد بازار کند. اگر مشکلاتی کنونی در کوتاهمدت باشد، جای مقاومت دارد؛ اما اگر طولانی باشد، عربستان هم نمیتواند مقاومت کند. شاید قیمت نفت در سالهای آینده (2023) به 55 دلار برسد؛ اما بالاتر نخواهد بود. کشورها باید کمربندشان را سفت کرده و خرجشان را کم کنند. جنگ در یمن و هدیههای میلیارد دلاری و پروژههای 30 میلیارد دلاری باید متوقف شود که خودبهخود اینطور خواهد شد؛ چون پول بزرگ نفت دیگر نخواهد بود.
با رفع مشکلات کنونی، چرا قیمت نفت از 55 دلار بیشتر نخواهد شد؟
این بالاترین رقمی است که گفتم. پیشنهاد روسها این بوده که قیمت نفت باید 45 دلار باشد. دراینصورت رقیبی وارد بازار نخواهد شد؛ اما 55 دلار رقیب خواهد داشت. حرف روسها منطقی قوی دارد. اگر قیمت نفت در آن قیمت باشد و کسی بتواند طاقت بیاورد، میتواند اجازه دهد بازیکنان اوپک و غیراوپک بازار را کنترل کنند. در سال جاری سه میلیون بشکه تولید آمریکا پایین آمده است. این ورشکستگی بزرگی است. اگر حساب کنیم، تولید ایران در بهترین شرایط، 3.8 بوده؛ پس تولید آمریکا به اندازه کل تولید ایران در عرض یک سال کم شده است. شرکتهای شیلاویل وقتی قیمت نفت بسیار افت کند، ورشکست میشوند؛ اما از بین نمیروند و کسی دیگر آنها را میخرد؛ چون منابع و زیربناهای آنها وجود دارد و فقط خرج تولید بالاست. شرکتهای بزرگتر آنها را خریداری کرده و بالاخره یکی، دو سال آینده وارد بازار میکنند. این نفت را نمیتوان از بین برد؛ بلکه تولید آن را میتوان عقب انداخت که در بازار نفت خیلی مؤثر است.
به نظرتان ایده روسها مورد توافق خواهد شد؟
به نظرم بله؛ چون منطق آن خیلی قوی است. عربستان باید عادت کند که با 45، 55 دلار بسازد؛ نه اینکه نفت را با قیمتهای 70، 80 دلار به بازار بیاورد. دعوا سر این بود که روسها گفته بودند 45 دلار میخواهیم و عربستان پیشنهاد قیمت 70 دلار داده بود. نتیجه اینکه کووید 19 باعث شده خودبهخود حرف روسها منطقیتر شود.
در سیستم چینش بازار نفت، اثرگذاری اوپک و اوپکپلاس را تجربه کردهایم؛ اما با توجه به اتفاقات رخداده و افتی که سابقه هم نداشته، آیا این اثرگذاری باقی خواهد ماند یا چینش و نظم بازیگران نفت به هم میریزد؟
برنامه اوپکپلاس برای دو سال برنامه مؤثری است؛ اما برای رساندن قیمت نفت به 45 تا شاید 55 دلار مناسب است. زمان اینکه فکر کنیم اوپکپلاس بتواند بازار را کنترل کند، گذشته است. اوپکپلاس اکنون در حال جنگ مقاومتی است؛ نه جنگ پیشبرنده. فقط مقاومت میکند و این مقاومت چند سال ادامه مییابد. وقتی تقاضای بنزین و گازوئیل در 2030 که صفر و منفی شود، اوپکپلاس کمکم از بین میرود. اوپکپلاس فقط برای چهار، پنج سال آینده میتواند جنگ مقاومتی کند که اجازه ندهد این فراوردههای نفتی سقوط بزرگی کنند. البته در شرایطی که با موج دوم رشد بیماری پس از سهماهه دوم سال میلادی روبهرو نشویم. با فرض اینکه سهماهه دوم مسیحی، رشد کووید 19 منفی شود، برنامه دوساله اوپکپلاس به نظرم موفق خواهد بود؛ اما این برنامه در کوتاهمدت کافی نیست.
علت ناموفقبودن آن در سقوط بیسابقه تقاضاست؟
توجه شما را به موضوعی جلب میکنم. اوپک اعلام کرد کشورهای عضو، تولید خود را 7.2 میلیون کاهش دادهاند؛ اما در محاسبات روشن شد که این کاهش تولید فقط 4.5 میلیون بشکه در روز بوده است. همچنین نانوپک هم فقط 2.5 میلیون بشکه در روز کاهش تولید داشته است؛ یعنی سرجمع، کاهش تولید نفت در روز، هفت میلیون بشکه بوده است، نه 9.7 میلیون بشکهای که این کشورها مدعی شدهاند. این دروغ، سبب شد تا قیمتها پایین بیاید؛ چون بازار را نمیتوانند گول بزنند. این سیاست فقط برای سه تا چهار ماه کار میکند. رقمی که کشورهای عضو اوپکپلاس اعلام کردهاند، اصلا واقعی نبود و تنها علت اعلام این ارقام را فریب بازار میتوان دانست. ترامپ گفته بود عربستان باید تولید خود را 10 میلیون بشکه در روز کم کند و این کشورها اعلام کردند که 9.7 میلیون بشکه در روز کاهش تولید داشتهاند. این اعداد درست نیست و حساب آن هم ساده است. عربستان قبل از بحران کووید 19، 9.6 میلیون بشکه نفت در روز تولید میکرد و اکنون تولید آن به 8.5 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است؛ اما مبنای خودش را 11 میلیون بشکه در روز در نظر گرفته و کاهش تولید را از آن رقم، اعلام کرده است. تولید نفت روزانه در روسیه هم هرگز از 10.4 بشکه فراتر نرفته؛ اما مبنای اعلام قیمت را 11 میلیون بشکه در روز گذاشته است. این محاسبه حدود 10 روز زمان برد؛ اما تا بازار متوجه این دروغ شد، دوباره سقوط کرد. اکنون قیمت برنت برای تحویل ماه ژوئن، 22 دلار است؛ درحالیکه قیمت برنت برای امروز 14، 15 دلار بیشتر نیست که با دو ماه آینده، تفاوت بزرگی وجود دارد. در تاریخ هم همیشه قیمتها یکی بوده است؛ اما اکنون بین هشت تا 10 دلار فاصله داریم. این اتفاق به این دلیل رخ داد که بازار متوجه رقم دروغی اعلامشده شد؛ اما نشان میدهد بازار امید به اصلاح قیمت دارد. به این معنا که اگر اکنون بخواهم به شما نفت برنت بفروشم، 15 دلار هم نمیتوانم بفروشم؛ اما اگر بگویم آخر ماه ژوئن آن را تحویل میدهم، خریدار آن را با قیمت 22 دلار میخرد؛ یعنی به آینده امید دارد؛ بنابراین سیاست اوپک در کوتاهمدت خیلی بد بوده؛ اما بین سه تا شش ماه مؤثر واقع خواهد شد.
به نظر میآید هدف اصلی اوپکپلاس اثرگذاری در ماههای آتی بوده یا اینکه در تلاش برای فریب بازار، میزان کاهش تولید را اشتباه اعلام کرده؟
هدف از اول دروغ بوده است. فقط خواستند به ترامپ بگویند که حرف تو را قبول کردهایم. روسیه، عربستان و بقیه اوپک همگی دروغ گفتهاند.
آیا این ریزش قیمت نفت، میتواند در بلندمدت به نفع نفت تمام شود و برنامهریزیها برای جایگزینی این انرژی فسیلی به علت قیمت ارزان آن، فعلا کنار گذاشته شود؟
خیر، برای نفت خیلی دیر شده است. بنزین و گازوئیل خودبهخود تقاضایشان بین 2027 تا 2030 متوقف خواهد شد. این دو فراورده اکنون در حال تولید است. آن زمان گذشت که قیمت پایین برود و تقاضا برگردد. همه تقاضاها منتظر سیاستهای نفتی و انرژی هستند. همه این سیاستها در جریان است. اکنون خودروهایی هستند که با برق، بنزین و هیبرید کار میکنند. این آینده است. مثلا هر دو ماه یک بار میتوانید بنزین بزنید و کافی است. این آینده در انتظار بازار نفت است. این خودروها اگر به خط تولید برسند، بین 2027 تا 2029 تقریبا صددرصد تولید را خواهند گرفت. دیگر در دنیا ماشین بنزینی نخواهد بود. آن زمان خودروهای بنزینسوز را فقط باید در ایران بخرید! با پایینرفتن قیمت ممکن است تقاضا برای یکی، دو سال تقویت شود؛ اما جهش بزرگی نخواهد داشت.
ایران درحالحاضر از کاهش قیمت خیلی تحت تأثیر قرار نگرفته است. با توجه به آیندهای که برای نفت متصور هستید، توصیهتان به ایران که وابستگی زیادی به نفت دارد، چیست؟
ایران باید با دنیا آشتی کند. نمیتوان با همه دنیا جنگید. اگر تحریمها همچنان پابرجا باشد، بحرانها همچنان ادامهدار خواهند بود.
بهعنوان آخرین پرسش، آیا باید منتظر اتفاق ویژهای در بازار نفت باشیم؟
نکتهای که به علت شیوع ویروس کووید 19 کمتر مورد توجه قرار میگیرد، اثرات ژئوپلیتیک بر بازار نفت است. نگرانی من زدوخورد بین ایران و آمریکاست. مثلا اگر ترامپ دستور دهد که با قایقهای تندروی ایرانی مقابله شود و ایران هم بخواهد تلافی کند، این اقدام میتواند به یک بحران نظامی منجر شود. موردی که حساب نکردهایم، این است که ایران ساکت بنشیند و کاری نکند. آنقدر تحت تأثیر کووید 19 هستیم که موارد دیگر را یادمان رفته است؛ اما هر لحظه ممکن است جرقهای منجر به آتش شود.