به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، مراسم نکوداشت سوسن طاقدیس، نویسنده پیشکسوت کودک و نوجوان، پنجشنبه هجدهم اردیبهشتماه با حضور حدود ١٢٠ تن از نویسندگان، شاعران، مترجمان، تصویرگران و سایر فعالان عرصه ادبیات کودک و نوجوان در صفحه این انجمن به صورت گفتوگوی زنده انجام شد.
آثار سوسن طاقدیس سرشار از امید و شادی است
در این مراسم محمود برآبادی با بیان اینکه با درگذشت سوسن طاقدیس، خانواده ادبیات کودک ایران یکی از برجستهترین نویسندگان خود را ناباورانه از دست داد، گفت: کاش خانم طاقدیس به این زودی از بین ما نمیرفت و کودکان ما میتوانستند آثار بیشتری از او بخوانند و کاش میشد مراسم بهتری برای او برگزار کرد که در این شرایط امکانپذیر نبود.
این نویسنده در خصوص لحن و نگاه کودکانه در آثار سوسن طاقدیس اضافه کرد: آثار او سرشار از امید و شادی و نوعی فانتزی شیرین و خیالی رها و سرخوش بود که لازمۀ آثار کودکان است. توجه به نیاز کودکان به بازی و شادی در داستانهای او به وفور دیده میشود. داستانهایش دارای جملاتی ساده و کوتاه و آهنگین است که مورد توجه و اقبال کودکان قرار میگیرد و این بهترین پاداشی است که یک نویسنده کودک از مخاطبانشان انتظار دارد.
قصههای سوسن طاقدیس عاری از تصنع و خودنمایی است
سپس فریدون عموزاده خلیلی با خوانش بخشی از داستان «درۀ کولیکُش» از آثار این نویسنده برای مخاطب بزرگسال گفت: اگرچه شهرت و توانمندی خانم طاقدیس در زمینه ادبیات کودک و به ویژه خردسال است، ولی این قصه بسیار لطیف و عاشقانه که ریشه در زیست قبلی ایشان دارد نشان میدهد یک نویسنده چطور میتواند اینقدر تغییر جایگاه بدهد و قلمش از سطح خردسال به بزرگسال انعطاف داشته باشد.
رئیس هیئت مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با تأکید بر این مهم که بر اساس نوشتهای از خانم طاقدیس در پاسخ به نامه یک کودک، جستوجوی نویسنده پایان نمیپذیرد و متوقف نمیشود، افزود: مهمترین ویژگی قصههای سوسن طاقدیس عاریبودن از تصنع و خودنمایی است و من امیدوارم تمام آثار خردسالانه، بزرگسالانه و گفتارهای مختلف بهجامانده از او توسط دوستداران او تا سال آینده و همزمان با مراسم بزرگداشت او برای عرضه و استفاده همگان آماده شود.
قدر همه سوسنهای طاقدیس اطرافمان را بدانیم
حمیدرضا شاهآبادی هم در مراسم نکوداشت مجازی سوسن طاقدیس اظهار کرد: اولین چیزی که درباره خانم طاقدیس به فکرمان میرسد خلاقیت او است. زمانی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم، روزی او دستهای از آثارشان را به من داد و گفت شاید به دردتان بخورد. داستانها را خواندم و دیدم کاری مثل «قدم یازدهم» چقدر کاری عالی است و خیلی مهمتر از آن است که کنار کارهای دیگر چاپ شود. به این ترتیب این اثر به صورت کتابی مستقل منتشر و سال بعد به عنوان کتاب سال انتخاب شد.
این نویسنده با ذکر این موضوع که قدر همه سوسنهای طاقدیسی که الان در اطرافمان هستند را بدانیم، افزود: سال گذشته در همین ایام برای نمایشگاه کتاب به منظور حضور در غرفه از او دعوت کردم و به دنبال او فرستادم. در آن شرایط نامساعد جسمی آمدند و هر چند قدم یک بار مینشستند و نفس تازه میکردند. خیلی پیش میآمد که خانم طاقدیس مینشست و بلند میشد و گویی هر بار از این بلندشدنها کار تازهای خلق میشد تا وقتی که شاید دیگر نخواست بلند شود.
سوسن طاقدیس ستارهای است که در آسمان ادبیات ما میدرخشد
ریحانه جعفری هم با خوانش قصه «آدم برفی و آفتاب» اثر طاقدیس گفت: این قصه گویای تمام حس و حال نویسنده و عشق او به طبیعت است؛ چون سوسن نیز مثل رقص برگهای درخت سپیدار با تنمایههای رنگ مختلف بود و اگر هر جا با او درباره موضوعی مشورت میکردیم، با پاسخی که به ما میداد، دیگرگونه دیدن را به ما میآموخت.
او در ادامه با خوانش داستان «ستاره دریایی» از خانم طاقدیس، او را به ستاره آسمانی این قصه تشبیه کرد و افزود: گویی سوسن طاقدیس از وجود خودش روغنی به چرخدندههای آدمها تزریق میکرد تا روانتر بچرخند و به جای زانوی غم بهبغلگرفتن، خود را به شکوفایی برسانند و امروز اگر خردسالان و کودکان ما میخواهند چیزی را کشف کنند، قصههای سوسن طاقدیس برای آنها حکم همان ستارهای را دارد که در آسمان ادبیات ما میدرخشد.
سوسن طاقدیس بسیار متواضع و خلّاق بود
محمدرضا شمس نیز تواضع و خلاقیت را دو خصوصیت خیلی خوب سوسن طاقدیس برشمرد و گفت: وقتی سالها پیش وارد مجله کیهان بچهها شدم و آنجا کسی را نمیشناختم و اضطراب داشتم، خانم طاقدیس آنقدر برخوردش با من و هر تازهوارد دیگری خوب بود که انگار سالهاست ما را میشناسد.
او با ذکر خاطراتی از روزهای همکاری با سوسن طاقدیس افزود: قصههای صوتی که او نوشته، یکی از کارهایی است که کمتر به آنها پرداخته شده و برای نخستین بار او این کار خلاقانه را انجام داده است.
طاقدیس میانه چندانی با اقتباس نداشت
منوچهر اکبرلو در مراسم نکوداشت مجازی سوسن طاقدیس، به قرار همکاری با سوسن طاقدیس برای دو نمایشنامه و یک انیمیشن بر اساس قصههای او اشاره کرد و گفت: همچنین قرار بود یک فیلم سینمایی برگرفته از «قصههای شهر هرت» خانم طاقدیس ساخته شود که او چیزی حدود ٢٠ سال روی آنها کار کرده بود و یک برنامه تلویزیونی براساس قصه «چرا نازدونه گم شده» که به سرانجام نرسید.
او طنز کلامی و رُکبودن را دو ویژگی مشترک خود و خانم طاقدیس عنوان کرد و افزود: سومین ویژگی طاقدیس آرامش بود که برعکسِ من هیچوقت عجله نداشت و این مرا بالانس میکرد. چند داستان از او انتخاب کرده بودم که نمایشنامه کنیم اما خانم طاقدیس گویا با اقتباس میانه چندانی نداشتند و نگران بودند که مبادا ادبیات شریف مبتذل شده و مفهوم داستان که دعوت به رهایی و شادی است، فدای تعجیل بشود. همین آرامش به من آموخت که کیفیت آثار مهم است نه کمیت.
اکبرلو با اشاره به اینکه نمایشنامهاش بر اساس قصهای از خانم طاقدیس تا آخر شهریور به اجرای عمومی خواهد رسید، اظهار امیدواری کرد که در این اجرا بتواند از خانم نویسنده تجلیل کند.
او برگزاری این مراسم را نه مجازی بلکه حقیقی و بخشی از تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان ایران دانست که در نوع خود نخستین است و باید آن را حفظ کرد.
مادرم از طریق کتابهایش با من حرف میزند
شکیب شیخ الملوکی، فرزند سوسن طاقدیس، در آیین نکوداشت مجازی این نویسنده پیشکسوت با قدردانی از جامعه ادبیات کودک و نوجوان به دلیل برگزاری این مراسم گفت: مدتی پیش که مادر کسالت داشت گل نرگسی برایش بردم که آن را در گلدانی گذاشت و فردای آن روز به من گفت این گل تا صبح همدم من بود.
او با تأکید بر اینکه سوسن طاقدیس را همیشه با چهره خندان میدیده است، گفت: وقتی مادر بیمارستان بودند، توی ذهنم این بود که دوباره مثل همیشه و مثل همه عکسها او را با لبخند ببینم، اما وقتی از بیمارستان اطلاع دادند که مادر از دنیا رفت. به بیمارستان رفتیم و روی او را باز کردم، همچنان میخندید؛ یعنی او مثل همیشه با لبخند از بین ما رفت و من هر بار که کتابهایش را بخوانم، حس میکنم مادرم دارد با من صحبت میکند.
اجرای این برنامه را مهسا ملک مرزبان بر عهده داشت که در خلال برنامه از بین انبوه مطالب مرقوم به یاد سوسن طاقدیس، به خوانش اشعار و متونی به قلم هدی حدادی، حسن احمدی، افسانه شعباننژاد، احمد اکبرپور و جعفر ابراهیمی پرداخت.
سوسن طاقدیس، پنجم اردیبهشتماه ١٣٩٩ بر اثر عارضه قلبی از دنیا رفت. او که سال 1338 در شیراز به دنیا آمده بود، فعالیت داستاننویسی حرفهای خود را با مجله کیهان بچهها آغاز کرده بود. «قدم یازدهم»، «زرافه من آبی است»، «پشت آن دیوار آبی»، «هزار سال نگاه»، «تو هم آن سرخی را میبینی»، «دخترک و فرشتهاش»، «بزغالههای سبز»، «یکی بود» و «جوراب سوراخ» از جمله آثار متعدد وی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است.