رضا عطاران بیش از سی سال است که جایگاهی مهم در حافظه بصری و سینمایی مخاطب ایران دارد. از فعالیت در تئاتر، تا درخشیدن در تلویزیون. از ستاره پرفروش گیشه تا کسب سیمرغ بلورین جشنواره فجر. عطاران که حالا در آستانه جشن تولد 52 سالگیاش است، کارنامه پرفرازونشیبی دارد. کارنامهای گاه پربار و گاه نحیف.
بااینهمه مخاطب رضا عطاران را میشناسد و دوستش دارد. حتی به او اعتماد دارد. کاریزمای ذاتی، هوشمندی حرکت در سینما و تلویزیون، رابطه مناسب با مخاطب، هر دلیلی که دوست داشته باشید میتوانید بیاورید. نتیجه درنهایت یکی است؛ عطاران از برندگان بازیهای سینمایی ایران است.
در این یادداشت نگاهی میاندازیم به کارنامه کاری رضا عطاران. از اواخر دهه شصت تا به امروز و مهمترین نقاط عطف این کارنامه و آنچه امروز عطاران را به یکی از ستارگان شکستناپذیر سینمای ایران تبدیل کرده است را مرور می کنیم.
همچنین بخوانید:
5 سکانس عاشقانه از سینمای اصغر فرهادی
1- ساعت خوش و همکاری با مهران مدیری
عطاران اواخر دهه شصت از تئاتر به تلویزیون وارد شد. اما با «پرواز 57» مهران مدیری بود که شناخته شد. مدیری دو سال بعد از «پرواز 57»، «ساعت خوش» را ساخت. یک کار طنز آیتمی، که چند جوان مستعد و تازهنفس را به فضای عبوس آن روزهای تلویزیون ایران وارد کرد. رضا عطاران هم یکی از این ستارهها بود. حقیقت این است که آن زمان به نظر نمیرسید عطاران، برتری نسبت به سایر اعضای گروه «ساعت خوش» داشته باشد. او بامزه و دوستداشتنی بود، اما درنهایت، یکی از بازیگران مجموعهای بزرگتر بود که همه بهاندازه او برای مخاطب دوستداشتنی بودند.
اتفاقی که افتاد این است که عطاران از «ساعت خوش» استفاده مناسبی کرد. عطاران اعتبار «ساعت خوش» را گرفت و برای ماندن و درخشیدن در تلویزیون به کاربرد. برخلاف بسیاری از همبازیهایش، عطاران، این شهرت ناگهانی را به عاریه نگرفت و به تکرار نیفتاد، حضورش را به مخاطب یادآوری کرد و از فراموششدن دور ماند.
2- کشف یک دنیای جدید
بعد از «ساعت خوش»، عطاران با همکاری با مسعود رسام و بیژن بیرنگ، برنامههای کودک و نوجوان را هم تجربه کرد. کمکم و با انتخابهایی که به مذاق مخاطب تلویزیون خوش میآمدند، عطاران به یکی از چهرههای شناختهشده برنامه های طنز و کمدی صداوسیما تبدیل شد.
این موفقیت ادامه پیدا کرد، اما برای عطاران کافی نبود. او تجربه خوبی از برنامههای طنز به دست آورده بود و نبوغی داشت که صرفاً با بازیگری ارضا نمیشد. نقطه عطف بعدی کارنامه کاری عطاران در همکاری با مهران غفوریان شکل میگیرد.
غفوریان برای «زیر آسمان شهر» به سراغ رضا عطاران میرود و او با خلق کاراکترها و فضای اصلی داستانی «زیر آسمان شهر»، یکی از موفقترین کمدیهای تلویزیون بعد از انقلاب را رقم میزند. تأثیر عطاران در «زیر آسمان شهر» آنقدر زیاد است که غفوریان او را خالق اصلی این مجموعه میداند.
بعد از «زیر آسمان شهر»، عطاران به سراغ «کوچه اقاقیا» میرود. مجموعهای که علاوه بر نویسندگی، کارگردانیاش را هم بر عهده میگیرد و سربلند بیرون میآید.
3- سهگانه برنده تلویزیون
با «کوچه اقاقیا»، عطاران نشان داده بود که از دنیای طنز تلویزیون و ارتباط برقرار کردن با مخاطب دانش کافی دارد. شاید مهمترین نقطه عطف کارنامه کاری رضا عطاران در این زمان رقم میخورد. او که صد در صد، ستارهای متولد تلویزیون است با ساخت «خانهبهدوش»، فصل جدیدی را در برنامهسازی تلویزیون رقم زد. «خانهبهدوش» از مشکلات اقتصادی، تفاوتها و شکافهای طبقاتی میگفت. قصهای غمگین در بستری طنز که خیلی زود و از همان قسمتهای اولش بیننده را جذب میکرد.
«متهم گریخت» هم پیرو «خانهبهدوش» بود و همان موفقیت را کسب کرد. کاراکترهای ملموس و شرایط بغرنج کاراکترها در کنار لحن طنز، ویژگیهایی که بودند که مخاطبان را به کارهای عطاران علاقهمند میکرد. خیلی زود، ویژگیهای سبکی عطاران در این دو اثر به کارهای دیگران هم راه یافت. سعید آقاخانی و مجید صالحی که تازه در شرف ورود به جهانی بودند که عطاران در حال تجربهاش بود، یکسره از موفقیت او الگو گرفتند و مجموعههایی ساختند که وامدار «خانهبهدوش» و «متهم گریخت» بودند.
آخرین اثر از سهگانه مهم تلویزیونی عطاران، «بزنگاه» بود. اثری که آشکارا نسبت به دو کار قبلی لحن تلختری داشت و طنزش هوشمندانهتر بود و غیرمستقیم تر با مخاطب ارتباط برقرار میکرد.
4- سینما و سیمرغ بلورین
موفقیت رضا عطاران در تلویزیون او را به سینما کشاند. عطاران با بازی در فیلمهایی چون «خروسجنگی»، «کلاهی برای باران» و «کلاشینکف» خود را بهعنوان یک بازیگر کمدی در سینما به ثبت رساند. خیلی زود، عطاران بهعنوان گزینه اول فیلمهای کمدی شناخته شد. او به بازیگری تبدیل شد که میتوانست مخاطب را به سینما بکشاند و فروش فیلم را تضمین کند. حضور در کمدیهایی چون «نهنگ عنبر» و «هزارپا» نهتنها عطاران را به چهره بیچونوچرای سینمای کمدی تبدیل کرد، بلکه او را بهعنوان پرفروشترین بازیگر هم رساند.
همکاری با کمال تبریزی در یک کمدی سیاه نقطه عطف دیگری در کارنامه کاری عطاران محسوب میشد. «طبقه هساث» نقش متفاوتی در اختیار عطاران گذاشت و کسب سیمرغ بلورین برای این فیلم، راه عطاران را به فیلمهای جدیتر هم باز کرد.
در این دوره، بازی عطاران بیش از همیشه موردانتقاد و بررسی قرار گرفت. برخی او را بازیگر توانایی میخواندند و برخی فقط کاریزمای شخصیاش را برگ برنده او میدانستند. خیلیها هم معتقد بودند که عطاران اساساً بازیگر درخشانی نیست. بههرحال، عطاران یک سیمرغ بلورین در آستین داشت که برخی از مهمترین بازیگران سینمای ایران نداشتند.
5- صندلی کارگردانی و سیمرغ نگاه نو
رضا عطاران که همیشه در حال گسترش افق کاریاش بود، به بازیگری در سینما هم راضی نشد و به دنبال کارگردانی رفت. عطاران که با «بزنگاه» از تلویزیون راندهشده بود، تجربیاتش را جمع کرد و اولین فیلم سینماییاش را ساخت. «خوابم می آد»، یک کمدی معمولی بود که نشانههای حضور عطاران را یدک میکشید. اما همین کمدی معمولی، به لطف نام محبوب فیلمسازش، سیمرغ بلورین نگاه نو را برای او به ارمغان آورد. عطاران در سینما بازهم به تجربهگرایی دست زد و با «دراکولا» سعی کرد نگاه جدیدی به طنز عرضه کند. اما همانطور که مخاطب در «دهلیز» عطاران جدی را دوست نداشت، «دراکولا» را هم که شمایل همیشگی بازیگر محبوبش را به نمایش نمیگذاشت چندان نپسندید.
بودن یا نبودن؛ مسئله این است
این روزها به نظر میرسد که دوران اوج عطاران کمکم به پایان میرسد. ستارههای جوانی وارد گود شدهاند. از بهرام افشاری که مثل عطاران از تلویزیون به شهرت رسید تا جواد عزتی که انعطافپذیری بالایی در بازی و اجرا دارد. عطاران که قبلاً در فیلمهای کاهانی بهشدت درخشیده بود با «خانم یایا» یک شکست تمامعیار را متحمل شد. آخرین فیلم عطاران هم «زیر نظر» بوده است که نه در گیشه و نه نزد منتقدان با استقبال روبرو نشده است.
باید دید که آیا رضا عطاران مثل همکار قدیمیاش مهران مدیری میتواند دهه پنجاه زندگیاش را هم در اوج بگذراند یا آنکه در رقابت این روزهای سینما کنار گذاشته خواهد شد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
79