محمد دروگر، پژوهشگر مسائل تاریخی با اشاره به سابقه ادعای مالکیت انگلیسیها نسبت به جزایر خلیج فارس گفت: انگلیسیها بر این پایه از اواسط حکومت ناصرالدین شاه شروع به مطرح کردن ادعاهایی کردند.
این ادعاها بر سه محور بود: آنها میخواستند ثابت کنند این جزایر دیگر متعلق به ایران نیست و بر سه محور اظهارنظرهای عجیبی داشتند. اول اینکه گفته شد ایران از حاکمیت خود بر جزایر اعراض کرده است و برای جزایر حاکم مشخص نکرده و بر این جزایر حاکمیتی ندارد. البته که این ادعا دروغ بود و بحثی مفصل دارد.
وی گفت: دوم اینکه گفته شد بر پایه نامههای رد و بدل شده بین حکام ایران و شیخنشینهای شارجه، این جزایر دیگر متعلق به ایران نیستند و خلیج فارس از نظر حاکمیتی به ایران تعلق ندارد و ما میتوانیم آنجا را تصرف کنیم.
وی افزود: نکته سوم این بود که حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس مشمول مرور زمان شده است و ایران دیگر حاکمیتی بر این منطقه ندارد. مرور زمان باعث میشود این حاکمیت از دسترفته تلقی شود. در این بین بحث حاکمیت خاندان قاسمی به میان میآید و این گفتهای جداگانه است که بحث دیگری دارد.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخی در خصوص پیشنهاد انگلستان به شخص شاه بهمنظور تملک جزایر خلیج فارس گفت:، اما قبل از این ادعاها دو پیشنهاد برای شخص ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد که پیشنهاداتی بسیار مهم است.
ابتدا به شاه پیشنهاد شد که در قبال مبلغ بسیار بالایی جزایر ایرانی خلیج فارس را به انگلستان بفروشد. ولی شاه به هیچوجه زیر بار نمیرود و میگوید ما خاک خود را به اجنبی نمیفروشیم. خصوصا که انگلستان باشد.
وی در ادامه گفت: در اتفاق بعدی به شاه پیشنهاد میدهند که جزایر ایرانی خلیج فارس را به صورت صد ساله اجاره کنند. همان کاری که با هنگکنگ کردند و دولت چین پذیرفت. ولی ناصرالدین شاه قاجار قبول نکرد و لذا ادعا کردند این جزایر به ایران تعلق ندارد و جزایری کاملا بینالمللی است و میتوانند آنجا را به تصرف خود در بیاورند.
ولی شاه تا جایی که میتواند مقاومت میکند و انگلیسیها با قوای دریایی خود میآیند و جزایر را اشغال میکنند و از اینجا به بعد جز اعتراض کار دیگری از دست ایران بر نمیآید. ولی شاه قاجار تا جایی که زور او میرسید مقاومت میکند. ولی از جایی به بعد دیگر زور شاه ایران به قوای انگلیسی نمیرسد.
محمد دروگر در خصوص نقش ناصرالدین شاه و توطئه انگلیسیها در خصوص مالکیت جزایر خلیج فارس گفت: در این بین اتفاق جالبی رخ میدهد؛ و آن ماجرای یک نقشه بسیار معروف است که در تاریخ دیپلماسی بینالمللی ماجرایی بدیع دارد و تقریبا میتوان گفت: نمونهای از آن رخ ندادهاست.
وی گفت: ماجرا به سال 1888 میلادی برمیگردد. زمانی که حدودا ده سال از دعوای سیاسی بر سر مالکیت جزایر ایرانی خلیج فارس میگذشت و برای جلب رضایت ناصرالدین شاه قاجار «سر ادموند ولف» وزیر مختار وقت انگلیس در تهران، به «لرد سالیسبری» وزیر امور خارجه وقت انگلستان پیشنهاد میدهد برای جلب رضایت شاه هدیهای گرانبها به ایران اهدا شود.
وی افزود: طبق مکاتباتی که انجام شده مشخص میشود که اهدای این هدیه همچون رسمی رایج بودهاست. یک نقشه بزرگ که در شش قطعه مجزا است تهیه میشود. این نقشه ایران توسط طراحان انگلیسی کشیده شده است.
این کار در آن دوره کاری هنری و بسیار هزینهبر بودهاست. بر اساس منابع تاریخی این نقشه شش قطعه با ارزش که توسط دولت انگلستان ترسیم شده بود، به شاه ایران هدیه داده میشود. ظاهرا یک کپی از این کار برای وزیر مختار آمریکا نیز فرستاده میشود.
وی در خصوص واکنش شاه قاجار ادامه داد: شاه وقتی نقشه را میبیند متوجه نکتهای میشود که جزایر خلیج فارس را با رنگ خاک ایران رنگ کرده بودند. در اصول نقشه نگاری مناطق متعلق به یک کشور به رنگ خاک همان کشور رنگ آمیزی میشود. شاه با دیدن این تصویر نقشه را بر سر لرد سالیسبری و انگلیسیها پتک میکند و میگوید خود شما با این نقشه اعتراف کردهاید که تمام این جزایر متعلق به ایران است.
دروگر گفت: با اهدای این نقشه تمامی آنچه که انگلیسیها طی ده سال برای اثبات عدم مالکیت این جزایر توسط ایران رشته بودند، پنبه میشود و در نهایت مجبور به اشغال جزایر با نیروی نظامی میشوند. نکته جالب این است که این ناکامی و شکست کار را تا به جایی بالا میبرد که لرد سالیسبری در مقام وزارت خارجه وقت دستور میدهد از این به بعد اهدای نقشه از سوی مقامهای انگلیسی به دولتهای خارجی متوقف شود؛ بنابراین دیگر چنین کاری نمیکنند و به هیچ حاکمی نقشه هدیه نمیشود.
این پژوهشگر تاریخی ادامه داد: این نقشه در سالهای 1891 و شاید سال 1898 تجدید چاپ شده است. اهمیت این نقشه این است که توسط دولت انگلستان ترسیم شده و با یادداشت رسمی به دولت وقت ایران تحویل داده شده است و نام خلیج فارس با واژه Persian Gulf نوشته شده و به نام خلیج فارس توجه کردهاند.
وی افزود: نکته تاسف بر انگیز این است که این نقشه شش قطعه بود و متاسفانه این شش قطعه از هم جدا شده بود و در آرشیو وزارت امور خارجه ایران گم شده بود و تا مدتها فکر میشد این نقشه هم مثل بسیاری از اسناد تاریخی مهم ما گم شده و دیگر در دسترس نیست.
مثل سند فرمان مشروطه که هیچکس امروز نمیداند اصل این سند کجاست. بنا بر اتفاقی یک پژوهشگر یکی از قطعات این نقشه را پیدا میکند و به طور اتفاقی این شش قطعه را از جاهای مختلفی پیدا میکند و در کنار هم قرار میدهد و متوجه میشوند که این همان نقشه اهدایی معروف لرد سالیسبری به شاه قاجار است. خوشبختانه امروز نقشه ترمیم شده و در مرکز اسناد وزارت امور خارجه نگاهداری میشود.