روز 19 مه سال 1935، در اردوگاه نظامی «بووینگتن» انگلیس غوغایی برپا بود. بریتانیاییها شاهد مرگ یکی از مشهورترین مأموران اطلاعاتی خود بودند؛ توماس ادوارد لورنس، مشهور به لورنس عربستان.
او چهار روز قبل از مرگ، هنگام موتورسواری در یکی از جادههای نزدیک خانهاش، تصادف کرد و به کما رفت. کشتهشدن لورنس برای بریتانیا یک فاجعه بود. مشهور است که او تنها کسی بود که چرچیل برایش گریست. نقش لورنس در فروپاشی امپراتوری عثمانی و تجزیه مستملکات این امپراتوری در میانرودان و شبهجزیره عربستان، بسیار کلیدی بود.
او توانست با تحریک شریف مکه به شورش علیه حکومت مرکزی، یک جبهه تازه در جنوب علیه عثمانیها ایجاد کند و حتی بندر عقبه را از چنگ عثمانیها درآورد و ارتباط آنها را با دریای سرخ قطع کند. لورنس بیش از هر کسی با اخلاق اعراب بدوی آشنا بود و میدانست برای برانگیختن آنها، باید از چه ترفندی استفاده کند.
او بود که در جلسه محرمانه قاهره، به دادِ ژنرال آلنبی، فرمانده نیروهای انگلیسی در خاورمیانه رسید و طرحی را برای در اختیار گرفتن بخشاعظم بینالنهرین به وی ارائه کرد. لورنس از حامیان طرح تشکیل رژیم صهیونیستی بود و اعتقاد داشت که این رژیم میتواند در آینده خاورمیانه، نقش یک آلترناتیو را برای جلوگیری از مواجهه مستقیم مسلمانان با غرب بازی کند.
آگاهیهای لورنس از شرایط خاورمیانه، مبنای تصمیمگیریهای انگلیس در این منطقه بود و نتایجی که بهدست آمد، نشان داد که وی ابداً در تحلیلهایش مرتکب خطا نشدهاست.
با این حال، شخصیت او در میان ملتهای خاورمیانه، شخصیتی منفور است که استعمار و سلطه بیگانه را برای مسلمانان این منطقه در پی داشت.
منبع: روزنامه خراسان