1-فرزندان پیش دبستانی: پدرانی که صاحب فرزند کودکستانی میباشند، از رابطه جنسی کمتری برخوردارند. در مردان معمولا بیش از زنان این احتمال وجود دارد که به فرزندان خردسال خود به عنوان یک مانع و مخل زندگی جنسی نگریسته شود، بنابراین مردان در این شرایط کمتر آغازگر رابطه ی جنسی میشوند. از این رو زنان بایستی پیش دستی کرده و خود آغاز گر رابطه ی جنسی شوند و برای این کار زمان مناسبی را کنار بگذارند. زنان باید بیش از پیش به شوهران خود توجه کرده و به آنها بفهمانند که کماکان جذاب و دوست داشتنی هستند. برای این کار کودک را راس ساعت 8 شب به رختخواب هدایت کنید، تا بتوانید فرصت هم آغوشی با شوهران خود را فراهم آورید.
2- احتمال جدایی و متارکه: زوجینی که قصد جدایی از یکدیگر را دارند، رابطه ی جنسی ی کمتری با یکدیگرخواهند داشت. زوجینی که به سمت طلاق پیش می روند اغلب سعی میکنند از صمیمیت میان خود بکاهند.
3- سن: این یک فاکتور پیش بینی کننده قوی است. هر قدر سن بالاتر رود احتمال کاهش روابط ی جنسی افزایش می یابد. اما در آن روی سکه وقتی رابطه جنسی در زوجین مسن روی میدهد، عموما رضایت بخش تر و از کیفیت بالاتری برخوردار بوده و عشق و محبت در آن پر رنگ تر است. این گلایه زنان جوان که: “وی از شور و بنیه جنسی ی خوبی برخوردار است اما هیچ چیز از تکنیک های جنسی و عشق ورزی نمیداند.” با افزایش سن کمتر به گوش میرسد. با افزایش سن زنان و مردان خصوصیات یک رابطه ی جنسی خوب و رضایت بخش را آموخته و همین امر باعث میشود با وجود کاهش بنیه جنسی و دفعات برقراری رابطه جنسی، رابط ی جنسی رضایت بخش تر و لذت بخش تر گردد.
4- سالهای تاهل: مردانی که از تاریخ ازدواجشان خیلی گذشته، رابطه ی جنسی کمتری را گزارش میکنند. اما مدت ازدواج عامل پیش بینی کننده ی مهمی برای زنان بشمار نمی آید. البته تعداد روابط جنسی در مردان معمولا نسبی است.
5- رضایت و خوشبختی: جای شگفتی نیست که هر قدر زوجین شادتر باشند و احساس خوشبختی بیشتری کنند، تمایل بیشتری به برقراری رابطه ی جنسی از خود نشان خواهند داد. زمانی که شما دلباخته کسی باشید و از شغل و زندگی خوبی نیز برخوردار باشید، رابطه ی جنسی به مثابه پوشش و تزئینات روی کیک میباشد.
6- سطح سلامتی:کاهش سطح سلامتی معمولا موجب کاهش روابط جنسی در مردان میشود، اما در زنان این چنین نیست. چراکه زنان مسن برقراری رابطه ی جنسی را حتی در وضع ناخوشی و کسالت یک وظیفه و تکلیف میدانند. زنان بیمار و ناخوش برای برقراری رابطه ی جنسی مشکل خاصی نخواهند داشت، اما مردان قادر به پنهان کردن بیماری و تاثیرات مشهود آن طی برقراری روابط جنسی نخواهند بود. چراکه مردان برای برقراری رابطه ی جنسی ناچار به صرف انرژی و نیروی فیزیکی بیشتری میباشند. اختلال نعوظ، استرس، خستگی و بیماریهای قلبی-عروقی دلایل اصلی امتناع مردان از رابطه جنسی میباشد.
7- فعالیتهای مشترک: زنان و مردان متاهلی که بیشتر با هم صحبت میکنند و کارها را بیشتر با یکدیگر(مشترکاً) انجام میدهند، از لحاظ جنسی فعالتر میباشند. سکس نهایت تجلی و ابراز عشق و صمیمیت است و بر خلاف سایر فعالیتهای مشترک تنها میان شما و همسرتان به اشتراک گذارده میشود. چنانچه زندگی ی جنسی شما افول کرده، بکوشید فعالیتهایی را به همراه یکدیگر انجام دهید مثل ورزش، رفتن به سینما، باغبانی، انجام وظایف خانه و غیره. این کار میتواند به رابطه شما روح تازه ای بدمد. راهکار دیگر اینست که دانسته های خود را با یکدیگر تقسیم کنید. با این کار نه تنها به معلومات شما افزوده میگردد، بلکه فرزندانتان نیز بواسطه آن چیزهای جدیدی می آموزند. افزایش دانش و اعتماد میان زوجین با تسهیم اطلاعات خود با یکدیگر باعث افزایش میل جنسی خواهد شد.
8- تعداد فرزندان: فرزند بیشتر، رابطه ی جنسی بیشتر. علت: حضور فرزندان میتواند نمایانگر ثبات در ازدواج باشد. اما در عین حال زوجین بایستی خیلی خلاق باشند تا بتوانند در حضور فرزندان خود رابطه ی جنسی داشته باشند! بنابراین فرزند کمتر، فرصتهای رابطه ی جنسی بیشتر.
9- بحث بر سر رابطه ی جنسی: زوجینی که سکس چندانی با یکدیگر ندارند، همچنین در مورد آن نیز خیلی کم و بندرت بحث و گفتگو میکنند. پژوهشگران اینچنین استدلال میکنند که این دسته از زوجین اینگونه پرورش یافته و خو گرفته اند که رابطه ی جنسی اندکی داشته و از مطرح کردن آن نیز بی نیاز باشند. طرح این مسائل که: “ما میتوانیم این…امتحان کنیم” و یا “من راحت نیستم وقتی ….” و یا “چرا ما هیچ وقت….” باعث افزایش رابطه ی جنسی شما میشوند. هر قدر زوجین رابطه ی جنسی بیشتری با یکدیگرداشته باشند، بیشتر هم درباره آن بحث میکنند. یکی از نشانه های هشدار دهنده در یک رابطه ی نابرابر و نامتعادل فقدان اختلافات و ناسازگاری هاست.زوجینی که درباره ی هیچ چیز بحث نمیکنند، زوجینی هستند که با یکدیگر گفتگو نمیکنند و در واقع خودشان را سانسور میکنند. دقیقا مشابه یک ذهن زندانی جایی که یک نفر حکمفرما و غالب مطلق است و دیگری تنها فرمانها را بدون هیچ گونه اظهار نظر، به چالش کشاندن و مباحثه ای میپذیرد. این بحث نکردن ها باعث ایجاد هارمونی و تفاهم کاذب گردیده و صرفاً رنجش و تنفر به بار می آورد که دیر یا زود خود را آشکار میسازند.
10- خشونت: یکی دیگر از یافته های غیر منتظره رابطه ی میان خشونت و فعالیتهای جنسی بیشتر در زنان است. برخی پژوهشگران آن را به این واقعیت استناد میکنند که برخی از زوجین از سکس به عنوان یک ابزار آشتی ی مجدد پس از نزاع و بگو مگوها استفاده میکنند. برخی هم معتقدند که برخی زوجین در بیان عشق و یا خشم بیشتر فیزیکی عمل میکنند. رابطه ی سکس و خشونت تنها در زنان وجود دارد و این اشاره دارد به اینکه برخی مردان از سکس به عنوان شکلی از کنترل و سلطه گری استفاده میکنند. به خاطر داشته باشید پیوند این چرخه ( نزاع-رنجش-سکس-آشتی) برای مرد و زن غیر سالم محسوب میگردد. این به مفهوم آنست که ممکن است زوجی رابطه ی جنسی فراوانی با یکدیگر داشته باشند، اما کلیت رابطه از یک مشکل جدی رنج ببرد.(بدون سکس رابطه ای نیز وجود نخواهد داشت). علت دیگر آن میتواند اغواگر بودن خشونت باشد. مردان و زنان به دنبال تماشای فیلمهای ترسناک افزایش برانگیختگی جنسی را تجربه میکنند. اوج گرفتن آدرنالین در پی پاسخ جنگ یا گریز باعث افزایش میل جنسی میگردد. بنابراین پس از مشاجره با افزایش آدرنالین میل جنسی نیز افزایش می یابد. برای 70 درصد زنان غیر فمینیست که سلطه مردان را مورد پسند قرار داده و تایید میکنند، سکس تنها فرصت ایمنی است که شوهران میتوانند بر زنان خود تسلط و برتری داشته باشد. زنانی که میپندارند آسیب پذیری ماهیت و جوهره وجودی زنانگی است، از سلطه پذیری هنگام برقراری رابطه جنسی خشنود میباشند.
11- داد و ستد جنسی: برخی زنان از رابطه ی جنسی به منزله یک خدمت قابل معامله، اقدام به بهره برداری میکنند. یعنی در قبال برقراری رابطه ی جنسی، همواره چیزی از شوهران خود مطالبه میکنند. در چنین روابطی رابطه ی جنسی میتواند ازهیچ تا بسیار زیاد در جریان باشد. حتی اگر رابطه ی جنسی میان چنین زوجینی فراوان باشد، از آنجایی که روابط جنسی بر مبنای عشق و صمیمت استوار نیست، نمیتواند بیانگر رابطه ای پایدار و با ثبات باشد. از سویی بتدریج رابطه ی جنسی قداست خود را از دست داده و احتمال برقراری روابط جنسی ی خارج از ازدواج (نامشروع) در زوجین افزایش می یابد.