حمید ابوطالبی امروز در حساب توئیتیری خود نوشت:
1)جمع آراءدوستان اصولگرادر96 از جمع آراءمتعلق به همه آنان در92کمتراست؛ این نشان میدهدکه آنان هم در انتخابات شکست خورده اند و هم درپایگاه اجتماعی؛
2)آراء اینان آراءطیفی رنگارنگ است،که این بار ناپایدار و جبری، پشت سر یک فرد غیرسیاسی قرار گرفت و نمی توان آن را شخصی و جزو ویژگیهای آن کاندیدا دانست؛
3)این دوستان خودرا نماد اسلام و ارزشهای آن پنداشته و مجاز می دانند تا در کارزار انتخابات بیشترین بهره را ازدین برده و هر فاجعه ای!!را توجیه دینی نمایند؛
4)در کنار توجیه دینی مجازند مخالفین خودرا به بی دینی، تودهواری، رای حلال و رای حرام و... متهم کنند؛ که البته تهران پاسخ شان رادر94 و ایران در96 داد؛
5)دوستان: تحریک بیشتر دوقطبی درکشور، به مصلحت ملی نیست؛ کشور، یک ملت، یک رهبر، یک دولت دارد، به نتایج انتخابات و دولت مشروع برآمده از آن متعهد بمانیم؛
6)تحریک، راه ماندگاری آراء شما نیست؛ راه نگهداشتن هواداران نیست؛ راه ماندن در عالم سیاست وسیاست ورزی نیست؛ باید اخلاق و اعتماد به ملت را پیشه کنیم؛
7)درهیچ کجای جهان دوباره پشت سرشکست خورده ها قرارنمی گیرند؛ رسم است که آن کاندیداها، مسئولیت شکست رابه عهده گرفته و از عالم سیاست خداحافظی کنند؛
8)به دفعات، در سپهرسیاست ایران، حضور چندباره کاندیداهای شکست خورده، آزموده شده است؛باور کنید مردمان در سیاستورزی رفتار یکسان و شباهتهای زیادی دارند.
9)البته درسیاست، تحمل شکست های مکرر درپایگاه اجتماعی و انتخابات وکاندیداها سخت است؛ تنها، تغییر رویکرد تئوریک و عملی می تواند سبب بازسازی شود؛
10)شمادوستان، هیچگاه از واقعیت سیاست درس نگرفته و همواره شکست خورده اید؛ چهره سازی مجدد از کسانی که در نزد مردم بازنده شدهاند، یک خطای استراتژیک است
11)درس رقابت در سیاست:تمکین نتیجه انتخابات؛ بررسی دلائل شکست و درس از آن؛ بازسازی شرائط حضور مجدد؛ احترام به افکارعمومی؛ و تغییرگفتمان و چهره های اصلی
29212