کمال اطهاری در گفتوگو با ایسنا در باره اولویتهایی که دولت دوازدهم باید در بخش اقتصادی مد نظر قرار دهد گفت: مشخص است که رای مردم به رییس جمهور منتخب به دلیل امیدی بود که افراد جامعه برای بکار رفتن تدبیر داشتند. باید در نظر داشت که رقبای رییس جمهور منتخب نیز فاقد تدبیر بودند.
او افزود: نکته مهم این است که تدبیر باید تعریف شود و به نظرمیرسد در عرصه اقتصاد به ویژه در حوزه توسعه اقتصادی تعریف روشنی از تدبیر وجود ندارد، برای اثبات این موضوع کافی است به بحث اقتصاد دانش بنیان توجه کنیم امروز اقتصاد دانش بنیاد توسط مراجع رسمی تعریف نشده است ولی میبینیم که کمیتههای متعدد و سازمانهایی تشکیل شده که در سطح ملی و استانی کارکرد و اهداف همه سامان دادن اقتصاد دانش بنیان است ولی نکته اینجاست که هیچکدام از آنها تعریفی از اقتصاد دانش بنیان ندارند.
وی گفت: حتی در سطوح دانشگاهی تعریف اقتصاد دانش بنیان مطرح نشده است، متاسفانه مقالاتی در این زمینه تدوین شده که بررسی آنها مشخص میکند که از اساس اقتصاد دانش بنیان درست مفهوم نشده است و بعضا نتایج خندهداری از این مقالات حاصل شده است؛ برای مثال در مقالهای که چندی پیش خواندم متوجه شدم که نتیجهگیری این مقاله مخاطب را به این سو هدایت میکند که گویی استان چهار محال و بختیاری در زمینه اقتصاد دانشبنیان از استان فارس پیشی گرفته است. این در حالی است که چنین چیزی وجود ندارد و مثلا دانشگاه شیراز جزو معتبرترین دانشگاههای کشور است و نمیتوان این استان را بعد از استان چهارمحال و بختیاری قرار داد، میخواهم بگویم یک آشفتگی از لحاظ فکری و نظری در بخش اقتصاد دانش بنیان در ایران وجود دارد که منجر به آن شده که پژوهشهای دقیقی در این زمینه صورت نگیرد.
او افزود: اکنون سوال اینجاست که چرا اینقدر سطح گفتمان در ایران پایین است در وهله اول این کاستی باید برطرف شود. یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که وجود دارد این است که اقتصادانان شاخه توسعه که به صورت رسمی فعالیت میکنند اغلب تبحر کافی ندارند و اقتصادانان غیر رسمی هم از حاکمیت بیرون رانده شدهاند. بنابراین اولویتی که دولت دوازدهم در بخش اقتصادی باید مد نظر قرار دهد این است که بتواند نقش نقص نظری توسعه و نهادسازی برای توسعه را برطرف کند که مهمترین مقدمه این اقدامات این است که مشارکت همه اقتصادانان ازجمله اقتصادانان غیر رسمی را که رانده شدهاند بطلبد. باید اقتصادانان توسعه دعوت به مشارکت و همفکری شوند.
اطهاری همچنین بیان کرد: زمانی که دولت به فکر دعوت از سرمایه گذاران خارجی به کشور بود تا آنان به سرمایهگذاری در کشور تشویق کنند، گفتم باید اقتصادانان توسعه به کشور دعوت شوند تا بتوانند مسیر توسعه اقتصادی کشور را تدوین کنند. اکنون آن اقتصاددانان رسمی که در دولت وجود دارند و در حوزه توسعه فعالیت میکنند و اراده کافی هم وجود ندارد.
او افزود: مدتها مشکل تحریم اقتصاد ایران را دچار مشکل کرده بود و گفته میشد که سیستم بانکی ما فلج شده است ولی مسئله این است که ما در دانش تحریم نشده بودیم و میتوانستیم نظریات اقتصادانان برجسته را بررسی کنیم و همچنین مسیر توسعه کشورهای موفق را مطالعه کنیم و ببینم کدام دستگاه نظری را میشود در کشور به کار بست. ما می توانستیم اقتصادانان نام آور دنیا را به کشورمان بیاوریم و همچنین از بنیه علمی اقتصادانان غیر رسمی داخل کشور هم بهره ببریم؛ بررسی فعالیتهای اقتصادانان غیر رسمی نشان میدهد که این افراد اتفاقا فعالتر اقتصادانان رسمی هستند. آثار بسیاری را ترجمه کردهاند ولی نتایج فعالیت آنها به کار گرفته نشده است.
این پژوهشگر اقتصادی گفت: امروز معتقدم اگر مشارکت همگانی در بحث توسعه رخ ندهد موفق به پیشبرد امور توسعه در کشور نخواهیم شد. ما اکنون نیاز به برنامه و نقشه راه معین داریم ولی آنچه اکنون تدوین میشود فقط فرمان است. مثلا معاون اول رییس جمهور برای پیشبرد اقتصاد دانش بنیان دستوراتی را صادر کردند که این دستورات کافی نیست و امور ما با فرمان پیش نمیرود بلکه با مشارکت قابل پیگیری است.
اطهاری همچنین تصریح کرد: در کنار این موارد اولویت دیگری که دولت دوازدهم باید به کار ببرد شایسته سالاری است. در دولت یازدهم مسیر دولت دهم تا حدی تغییر کرد، در واکنش به انحصار طلبی دولت قبل هر مدیری تعدادی استاد دانشگاه را دور خود جمع کرد و به وسیله این اساتید هر برنامهای که برای اجرا تدوین شده بود به نحوی توجیه شد. اکنون میبینم که هر مدیری مجموعه از اساتید دانشگاه را گرد خود جمع کرده است که هیچکدام راهکاری مشخص و قابل توجه به ویژه در شاخه اقتصاد توسعه ارائه نمیکنند. همین افراد در کمیتهها و سازمانهای اقتصاد دانشبنیان نیز حضور دارند در حالی که همانگونه که گفتم نه میتوان اقتصاد دانشبنیان را تعریف کنند و نه نظریه پایهای را مطرح کنند.
او با تاکید بر این که به نظر می رسد امروز سطح دانش از گذشته پایینتر آمد است گفت: ضربه کاری را به اقتصاد توسعه درایران را دولت نهم و دهم زد که سازمان بودجه و برنامه ریزی را منحل کرد و دولت یازدهم هم که به سر کار آمد و این سازمان را احیا کرد ولی افراد گرد آمده در آن سازمان، نمی توانند تولید برنامه کنند و در این جا مهمترین موضوع شایسته سالاری است؛ اگر شایسته سالاری هم مد نظر قرار بگیرد، برنامه توسعه تدوین میشود.
این اقتصاددان با انتقاد از حرف اقتصاددانان رسمی کشور از ماجراهای که پیشتر اتفاق افتاده است گفت: به نظر من ضرباتی که دولت قبل به بدنهی بروکراسی وارد کرد، اقتصاددانان رسمی را ترسو کرده است. آنها اغلب میترسند موقعیت خود را از دست بدهند. این وضیعت باعث شده که بروکراسی که به شدت ترسیده به خود سانسوری دست بزند و نوآوری از خود نشان ندهند و نهاد سازی و برنامه نویسی واجرا را هم کنار بگذارد.
او افزود: اصحاب رسانه هم به چنین وضعیتی دامن می زنند. اکنون رسانهها مسائلی را مطرح میکنند که گویی شایسته سالاری در آن جایگاهی ندارد؛ من با کمال تعجب دیدم که یکی از اصاحب رسانه از رییس جمهوری سوالی درباره جوانگرایی دولت دوازدهم کرد که از نظر من این موضوع در تضاد با شایسته سالار ی است، به نظر می رسد اصحاب رسانه به سوی جریان پوپولیستی جدیدی در حرکتند که به اندازه انحصار طلبی دولت قبل ممکن است مضر باشد و این نشان میدهند که در اصول و مبانی لازم در توسعه به درستی تعریف نشده است اصحاب رسانه نمی دانند چگونه فعالیت کنند که در چارچوب توسعه قرار گیرند.
او در بخشی از سخنانش به موضوع اجرا نشدن برنامه توسعه اشاره کرد و گفت: برنامه کارورزی برنامه جامعی بود ولی دولت مردان وقت گفتند که برای کارورزی باید به برنامه سوم مراجعه کنیم که این موضوع نشان می دهند که تدبیری در این زمینه وجود ندارد. آسیبشناسی کارورزی نشان داده که یکی از دلایل شکست آن این بوده که بخش خصوصی در آن در نظر گرفته نشده که در عمل کاروروزی باید در آنجا صورت بگیرد و بخش خصوصی مولد نوآوری است. اغلب در آن مدل کارورزی مشکلاتی برای بخش خصوصی وجود داشت به این ترتیب که بخش خصوصی نمی توانست تصمیم گیرد که نیروی مورد نظر را استخدام کند یا خیر و باید بخش دولتی در این زمینه تصمیم میگرفت.
به گفته او به عبارتی بخش خصوصی اصلا در تدوین برنامه ها به حساب نمی آمد، در حالیکه این بخش نوآوری است محل افرادی است که خود کاری ایجاد کرده و بدون وام چهار درصدی شرکت تشکیل داده اند و کار میکنند. ولی با این حال میبینیم برای نیروی خود نمی توانند تصمیم بگیرند. این موضوع نشان میدهد که شایسته سالاری وجود ندارد.
او با بیان اینکه نباید نخبه گان فقط در جریان انتخابات مورد توجه دولت قرار بگیر ند گفت: در آستانه انتخابات دولت به سمت نخبگان میآیند و میخواهند که کشور را از جنگ نجات دهند و برای دموکراسی اقدام کنند ولی یادشان باشد نخبگان نقش نجات غریق ندارند و جایی ممکن است خسته شوند و این خستگی به منزله قهر نیست، بلکه احساس کنند که طناب به قدری پوسیده که نمیشود آن را نگه داشت.
او افزود: پیشنهاد ما این است که سیاستمداران از رفتار انتخابات مردم درست بگیرند مثلا در حالی که میبینند شعارهای یارانه ای جواب نداده و مردم به آن رای ندادهاند، اقدامات مشابه را در دستور کار قرار ندهند و تدبیر را به کار گیریند و نه شعار را.
اطهاری در بخش دیگر از سخنانش با بیان اینکه هسته سخت رکود و تورم در اقتصاد ایران را رانت میداند گفت: در دولت قبلی وقتی درآمدههای دولت افزایش یافت و به 800 میلیارد دلار رسید، دولت برای اینکه بتواند مخارج خود را توجیه کند به بخشی رانت داد تا ساکت شوند و به این ترتیب پولی برای سرمایه گذاری باقی نماند و این در حالی است که آن پول باید به سمت تولید میرفت تا بتواند با ضریب تکاثر امور اقتصادی کشور را بهتر پیش ببرد و دیدیم که آن دولت لوکوموتیو اقتصاد را بخش مسکن قرار داد که نتایج ناخوشایندی به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
او با بیان اینکه در این دولت نیز گرچه رانتی نیست ولی اراده لازم برای تقویت بخش مولد وجود ندارد تاکید کرد: البته فشارهایی هم وجود دارد که جلو آمده اند تا نگذارند موانع ایجاد شده برای رانتی که گرفته اند برقرار بماند، در هر حال رانت مانع رشد بخش مولد و تولید و اشتغال است و به همراه خود رکود و تورم می آورد.
او با تاکید بر اینکه اکنون این موضوع مطرح می شود که بخش پیشران اقتصاد باید گردشگری باشد گفت: من این طور فکر نمیکنم. اکنون بیش از 40 درصد دانش آموختگان کشور در رشتههای کامپیوتر و مهندسی درس خواندهاند اینها با بخش گردشگری چکار باید بکنند؟ مگر بخش گردشگری چقدر ظرفیت برای کار دارد.
او همچنین در بخش دیگری از سخنانش به ضرورت حمایت دولت از موسسات پژوهشی آزاد اشاره و تصریح کرد که باید به این موسسات اجازه فعالیت داده شود، همانگونه به موسسات رسمی وام داده می شود باید به موسسات غیر رسمی هم مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند تولید دانش کنند.
وی با بیان اینکه نوآوری فقط در نوآوری فنی نیست گفت: به نظر من اقتصاد کشور با پیشرفت در اقتصاد توسعه محقق میشود؛ در ایران نابغه کم وجود ندارد ولی از این ظرفیت استفاده نمیشود. در اقتصاد توسعه این موضوع مطرح است که کمیابترین منبع تصمیمگیری درست است، اگر این منبع به منابع ایران اضافه شود که ایران در همه منابع دیگر قوی است، در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت. تصمیمگیری درست چگونه حاصل میشود؟ این با مشارکت کسانی میسر است که که کنار گذاشته شده اند.