در حال حاضر، هدست واقعیت افزودهی کمپانی مایکروسافت که با نام هولولنز شناخته میشود، تنها برای توسعهدهندگان در دسترس است و فعلا هیچ نشانهای از اینکه چنین وضعیتی در آیندهی نزدیک تغییر کند، وجود ندارد یا دست کم پیشبینی آن در حال حاضر ممکن نیست. اما به نظر میرسد مایکروسافت از ایدهی خود برای کاربرپسندتر کردن و بهبود وضعیت ابزار واقعیت افزودهی خود دست نکشیده است. در واقع ردموندیها در حال اعمال بهبودهایی هستند که ممکن است مسیر جدیدی را به روی توسعهی هولولنز نسل بعدی هموار کند؛ هولولنزی که نسبت به دستگاههای کنونی فشردهتر و کمحجمتر باشد و جلوههای بصری تقویتشدهتر و بهتری را برای کاربر فراهم کند.
حال پرسش این است که ایراد کار مدل اخیر هولولنز مایکروسافت در کجا است؟ برای تشریح پاسخ این سؤال اگر از کنار بحث قیمتگذاری و مقرونبهصرفه بودن محصول بگذریم، باید بپذیریم که این دستگاه هنوز هم دارای حجم زیادی است و در اینجا هیچ اهمیتی ندارد که در معرفیهای اولیهی ارائهشده و در زمینهی آوردن اشیاء دنیای دیجیتال به دنیای واقعی پیش روی چشمانتان تا چه مقدار مهیج و جالب به نظر میرسد. موضوع دیگری که اگر اهمیتش بیشتر از بحث حجم نباشد، کمتر از آن نیست، به میدان دید باریک (کمعرض) آن برمیگردد که مقدارش 30 در 17 درجه گزارش شده است. برای اینکه بتوانید ذهنیت مناسبی در مورد این ارقام داشته باشید، میتوانیم چنین مثال بزنیم که میدان دید هولولنز جدید بهمنزلهی داشتن یک صفحه با عرض 6 اینچ و ارتفاع 3.4 است که شما هم در فاصلهی 12 اینچی (حدود 30 سانتیمتر) از آن قرار گرفتهاید؛ این در واقع میزان مساحت بصری است که هولولنز میتواند پوشش دهد.
در مقالهای که بهتازگی منتشر شده و در آن به فراوانی دربارهی ریزهکاریهای فنی موضوع بحث شده است، گروه پژوهشی مایکروسافت به توضیح مفصل فناوری بهکاررفته در آخرین نمونهی آزمایشی خود در زمینهی واقعیت افزوده و کارهایی که برای بهبود آن انجام داده، پرداخته است. یکی از پیشرفتهای قابل ذکری که در این مقاله به آن اشاره شده، توسعهی صفحهای با میدان دیدی به عرض 80 درجه است. این صفحات بهقدری کوچک هستند که بهخوبی درون عینکهای معمولی جای بگیرند. در همان گزارشی که در بخش قبلی اشاره شد، به تشریح قابلیتهایی از این دستگاه پرداخته شده است که کاربران را قادر میکند تصاویر افزوده را بهطور مناسب و حتی در مواقعی که عینکهای طبی معمولی به چشم داشته باشند، مشاهده کنند.
جای افسوس است که اینها تنها برخی از نمونههای اولیهای از این محصول هستند که ما در موردشان صحبت میکنیم. بر پایهی آنچه مایکروسافت اشاره کرده است، هنوز کارهای زیادی برای انجام در این زمینه وجود دارد و پیش از یکپارچهسازی تمامی قابلیتها در یک هدست مستقل و واحد برای واقعیت افزوده، چالشهای فنی پرشماری باید مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال، یک دستگاه عملگرایانهتر شاید مستلزم یکپارچهسازی و سازماندهی بهتری در زمینهی ردیابی چشمی باشد. این در واقع برداشتی است که از اعلام خود مایکروسافت استنباط میشود. بهطور جالب توجهی باید این نکته را هم یادآوری کنیم که چنین ایرادات و چالشهایی دقیقا منطبق بر همان معیار پتنتهای اخیری هستند که مایکروسافت به ثبت رسانده است و به نظر میرسد که بتواند آنها را در مسیر خوبی به سرمنزل مقصود برساند.
بهعنوان یک یادآوری دیگر باید اشاره کنیم که در ماه دسامبر گذشته، این غول نرمافزاری پتنتی از یک برنامهی کاربردی به ثبت رساند که دربردارندهی روشهایی بسیار سهلالوصول و احتمالا ارزان برای فرایند ردیابی چشمی روی یک تکنولوژی وابسته به الکتریسیته بود. چنین راه حلی، از سوی دیگر برای دستگاههای واقعیت افزودهی پوشیدنی کاملا قابل اعمال و معقول به نظر میرسد. پیشتر در سال 2016، کمپانی مایکروسافت هدست واقعیت افزودهی خود را در دسترس توسعهدهندگان خارج از آمریکای شمالی قرار داد. این کار به آنها اجازه میداد آزمایشهای مهندسی بیشتری روی این دستگاه انجام دهند و بتوانند برای ایجاد برنامههای کاربردی محتمل برای این هدستها اقدام کنند.