در روزهای اخیر تنشها میان دونالد ترامپ و توییتر خبرساز شده، تنشی که با راستی آزمایی توییتهای رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شروع شد، با پنهان کردن توییتی اوج گرفت و سپس به امضای فرمان اجرایی رسید که میتواند تبعات زیادی روی شبکههای اجتماعی و کاربران داشته باشد و شاید روی انتخابات آینده آمریکا نیز تاثیرگذار باشد.
هفته پیش بود که توییتر در اقدامی تاریخی و برای اولین بار، صحت دو توییت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را مورد بررسی قرار داد و آنها را با برچسب راستی آزمایی همراه کرد. اما این تنها شروع یک ماجرایی طولانی و پیچده بود. دونالد ترامپ که از توییتر به عنوان یکی از تریبونهای خود استفاده میکند، نتوانست این اقدام توییتر را فراموش کند و برای جلوگیری از تکرار آن، تصمیم گرفت در فاصله کوتاهی یک فرمان اجرایی را امضا کند. فرمانی که میتواند تغییرات زیادی در شبکههای اجتماعی ایجاد کند.
ترامپ اعتقاد دارد که شبکههای اجتماعی با سانسور محتوای پست شده توسط کاربران، آزادی بیان را زیر سوال میبرند، بنابراین با فرمان خود قصد دارد مانع از انجام چنین کاری توسط شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و همچنین کمپانیهای آنلاین شود. در این فرمان اجرایی با متن زیر برمیخوریم:
«زمانی که شبکههای اجتماعی بزرگ و قدرتمند نظراتی که مخالف آنها هستند را سانسور میکنند، از قدرت خطرناکی استفاده میکنند.»
چه قانونی از شبکههای اجتماعی حفاظت میکند؟
بیشتر اعتراضات ترامپ مربوط به تلاش شرکتها برای علامتگذاری و حذف محتویات نامناسب میشود و قصد دارد در بند 230 قانون «رعایت اخلاق در ارتباطات» که در سال 1996 به تصویب رسیده، تغییراتی اعمال کند. این قانون بیان میکند که با وبسایتهای واسطه از شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک گرفته تا وبسایتهایی مانند یوتیوب که امکان انتشار دیدگاه را برای کاربران فراهم میکنند، مانند یک ناشر یا سخنران برای در دسترس قرار دادن پستهای کاربران برخورد نمیشود و به عبارت دیگر این سایتها مسئول مطالبی که توسط کاربران منتشر میشوند، نیستند.
یک ماده دیگر هم از این پلتفرمها در برابر شکایات مبنی بر حذف محتوای کاربران حفاظت میکند. همین ماده برای آنها مصونیت به همراه دارد و آنها میتوانند نظراتی که آزاردهنده، نامناسب یا خشونت آمیز هستند را حذف یا محدود کنند. حالا ترامپ میخواهد این پوشش محافظتی را نابود کند.
فرمان ترامپ چه مواردی را هدف قرار داده است؟
در فرمان اجرایی ترامپ گفته شده که اگر وبسایتی دسترسی به محتوای دیگران را با هدف نامناسب محدود و همچنین آنها را حذف کند، باید بجای یک پلتفرم بیطرف و خنثی به عنوان یک ناشر تلقی شود که این موضوع امکان شکایت از آنها را فراهم میکند. اگر خواسته ترامپ به قانون تبدیل شود، کار برای پلتفرمها بسیار دشوار میشود چرا که مسئولیت محتوای مخربی که کاربران منتشر میکنند، برعهده آنها خواهد بود. برای مثال اگر فردی از سوی کاربر توییتر مورد توهین یا تهمت قرار گرفته باشد، به جای طرف مقابل، میتواند از خود این شبکه اجتماعی شکایت کند.
با این وجود احتمالا اکثر این دادخواستها به بنبست میرسند چرا که دادگاه باید ابتدا تصمیم بگیرد که شبکههای اجتماعی به اندازه کافی مشغول اقدامات ویراستاری برای از بین بردن مصونیت خود بودهاند یا خیر. شاید نتیجه این دادگاه به ضرر شبکههای اجتماعی نباشد، اما روند طولانی دادگاه و همچنین هزینههایی که میتواند برای آنها در پی داشته باشد، احتمالا پلتفرمها را از بررسی محتوا و فیلتر آن دلسرد خواهد کرد.
در این فرمان از کمیسیون فدرال ارتباطات (FCC) درخواست شده آییننامههایی را تدوین کند که بر اساس آنها، اگر شبکههای اجتماعی و شرکتها به علت نامناسبی دسترسی به محتواها را محدود کردند، مصونیت خود را از دست بدهند. کمیسیون فدرال ارتباطات یک آژانس مستقل است که ترامپ کنترلی روی آن ندارد، البته اعضای آن را سه جمهوریخواه و دو دموکرات تشکیل میدهند، بنابراین شاید رئیس جمهور آمریکا در این بخش برنده باشد.
در انتخابات سال 2016، بسیاری به نقش روسیه در برنده شدن ترامپ اشاره کردند، در حقیقت گفته میشود که روسیه از طریق شبکههای اجتماعی و با انتشار اطلاعات جعلی به ترامپ کمک کرده است. همین موضوع باعث شد شبکههای اجتماعی از انتشار اطلاعات و تبلیغات سیاسی اجتماعی در پلتفرمهای خود جلوگیری کنند، البته توییتر جدیتر از فیسبوک چنین موضوعی را پیگیری میکند.
امکان اجرایی شدن این فرمان وجود دارد؟
با صدور فرمان جدید، شاید توییتر از پیگیری صحت تبلیغات و محتوای سیاسی دلسرد شود و همین موضوع به طرفداران دونالد ترامپ برای انتخاب مجدد وی کمک کند. اما آیا این تلاشهای ترامپ نتیجهبخش خواهد بود و تنها چند ماه پیش از انتخابات ایالات متحده آمریکا، میتواند روی شبکههای اجتماعی کنترل پیدا کند؟ جواب این سوال از سوی بسیاری از کارشناسان حقوقی منفی است.
در حالی که کنگره امکان نظارت بر بخشهایی از قانون ارتباطات مانند شرکتهای مخابراتی را برای FCC فراهم کرده، اما فرمان جدید توضیح نداده که چرا آژانس میتواند نقشی در تفسیر معتبر بند 230 داشته باشد. دادگاهها و نه FCC وظیفه رسیدگی به پروندهها را برعهده دارند. علاوه بر این، یکی از اساتید حقوق، «Ellen P.Goodman» به این موضوع اشاره میکند که FCC برای انجام چنین کاری صلاحیت قضایی ندارد.
در کنار این موضوع، آژانسی که وظیفه تنظیم آییننامهها را بر عهده دارد، نمیتواند قوانین و اساسنامههایی که توسط کنگره تصویب شدهاند را نادیده بگیرد. این قانون به وبسایتها ابزارهای زیادی را برای محدود کردن پستها یا حذف آنها داده است. با وجود این موضوع، ترامپ میتواند از فرمان خود برای یک مناظره سیاسی استفاده کند و در نهایت کنگره را مجبور به تغییر قانون کند.
سایر کارشناسان به این موضوع اشاره میکنند که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نمیتواند تنها با یک فرمان اجرایی، قانون کنگره را تغییر دهد و همچنین این فرمان از نظر حقوقی ارزش کمی دارد. علاوه بر این موضوع، برای اولین بار نیست که شاهد چنین جنجالی هستیم، چرا که در گذشته نیز پروندههای زیادی علیه شرکتهای اینترنتی وجود داشته که دادگاه به ادامه مصونیت آنها رای داده است.
ترامپ در ابتدا میخواهد با این چنین فرمان اجرایی مانع از علامتگذاری توییتهای خود در توییتر شود. رئیس جمهور آمریکا به خبرنگاران اعلام کرده که برچسب راستی آزمایی توییتر یک فعالیت سیاسی است، اما به صورت واضح توضیح داده نشده که چگونه این فرمان اعتراض ترامپ را دربرمیگیرد. در حقیقت توییتر پیامهای رئیس جمهور آمریکا را محدود یا حذف نکرده و تنها به آن یک برچسب زده است.
با وجود این موضوع گزارشها خبر از این میدهند که دولت از مدتها قبل به دنبال هدف قرار دادن شبکههای اجتماعی است و پیش نویس اولیه فرمان اجرایی ترامپ که فاقد اطلاعاتی پیرامون برچسب راستی آزمایی توییتر میشود، از چندین وقت پیش وجود داشته. علاوه بر محدودیت و حذف پیامها، محافظهکاران به هدف دیگر این شبکه اجتماعی با نام «ممنوعیت سایه» اشاره میکنند.
برخی محافظهکاران این تئوری را مطرح میکنند که توییتر با پنهان کردن پستها از افراد دیگر، میخواهد آنها را سرکوب کند. اگرچه توییتر این ادعا را تکذیب کرده، اما ترامپ در ژوئیه 2018 این اتهام را تایید و اعلام کرد آن را مورد بررسی قرار میدهد.
ترامپ چگونه به شبکههای اجتماعی فشار میآورد؟
رئیس جمهور آمریکا در کنار این فرمان، برنامههای دیگری نیز برای شبکههای اجتماعی مدنظر قرار داده که میتواند در آینده برای آنها دردسرساز شوند. دونالد ترامپ مدیر هر بخش اجرایی و آژانسها را ملزم به تهیه گزارشی کرده که میزان هزینههای مربوط به تبلیغات در پلتفرمهای آنلاین را مشخص میکند. هدف از این اقدام احتمالا ممنوع کردن بازاریابی در این پلتفرمها با بودجه مالیاتدهندگان است که روی درآمد سایتها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
یکی دیگر از مواردی که ترامپ مدنظر دارد، ویرایش یا حذف محتوا در شبکههای اجتماعی بر اساس دستورالعملهای شفاف است. با این وجود، کارشناسان اعلام میکنند که اکثر شرکتهای اینترنتی بخشی برای شرایط استفاده از خدمات را دارند که کاربر با قبول آنها، به شرکت مجوز میدهد. برای مثال در توییتر اعلام شده که این شبکه اجتماعی اجازه استفاده، کپی، بازتولید، پردازش، تعدیل کردن، اصلاح کردن، انتشار، انتقال، نمایش و توزیع محتوا را دارد و کاربر نیز چنین مجوزی را به این شبکه اجتماعی میدهد.
با وجود تمام این موارد، برخی اعتقاد دارند که شاید با خلاف این پیشبینیها روبهرو شویم. در حقیقت شرکتها برای اینکه مصونیت خود را از دست ندهند، دیگر دست به محتوای کاربران نزنند و سیاستهای اصلاحی را در پیش نگیرند، البته حتی اگر شرکتهای اینترنتی از فرمان جدید ترامپ مصون بمانند، هنوز با تهدیدهایی مواجه هستند.
هر دو حزب در ایالات متحده آمریکا، جمهوری خواه و دموکرات خواهان تغییر در بند 230 قانون هستند. نامزد حزب دموکرات در انتخابات 2020 آمریکا، «جو بایدن» خبر از این داده بود که بند 230 باید برای تمام پلتفرمها باطل شود. با توجه به این موضوع، اگر در انتخابات امسال ترامپ هم برنده نشود، بایدن با ورود به کاخ سفید بدنبال لغو مصونیت شبکههای اجتماعی میرود.
جنگ ترامپ و توییتر به کجا میرسد؟
نبرد میان توییتر و ترامپ دو نتیجه بیشتر ندارد: یا توییتر و در واقع همه شبکههای اجتماعی مصونیت 230 را از دست میدهند که در این صورت فشاری کمرشکن برای فیلتر محتوا بر آنها وارد خواهد شد که ممکن است به قیمت موجودیت شبکههای اجتماعی تمام شود. تاثیر شبکههایی مثل اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و غیره در دنیای کنونی آنقدر زیاد است که نمیتوان جهان را بدون چنین شبکههایی حتی تصور کرد و با از میان رفتن آنها، ساختار اینترنت هم برای همیشه دستخوش تغییر میشود که پیشبینی نتیجه آن ساده نیست. شاید همین عامل باعث شده زاکربرگ به سرعت وارد ماجرا شود و با قرار گرفتن در کنار ترامپ، سعی در حفظ بند 230 داشته باشد.
در چنین شرایطی بعید نیست فشار وارد شده از سوی دولت به حذف کاربران کشورهای تحت تحریم نظیر ایران از این پلتفرمها یا محدودسازی دسترسی آنها منجر شود. همانطور که چند روز پیش اپل ایرانیها را از دسترسی به پلتفرم خود محروم کرد، ممکن است اینستاگرام، توییتر و فیسبوک هم مسیر مشابهی را در پیش بگیرند.
احتمال دوم که منطقیتر به نظر میرسد این است که پلتفرمها قید سانسور و ویرایش محتوا را خواهند زد که در این صورت میزان محتوای مخرب، توهین و تهمت به شدت در آنها افزایش پیدا کرده و به فضایی مسموم تبدیل خواهند شد. از طرف دیگر در صورتی که پلتفرمها برنده بازی شوند، ترامپ ناگزیر است به خواسته آنها برای سانسور محتوا تن دهد که روی انتخابات ریاست جمهوری آتی بیتاثیر نخواهد بود.