به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، کسری سنگین بودجه سال 99 کار را به جایی رسانده که زمزمه انتشار 150 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی جدای از 80 هزار میلیارد تومان فروش اوراق در بودجه سال جاری مطرح است.
کاهش درآمدهای نفتی به واسطه افت صادرات ناشی از تحریم و نزول قیمت در بازارهای جهانی از یک سو و دسته پنجه نرم کردن اقتصاد با رکود و کاهش تقاضای کل از سوی دیگر درآمدهای مالیاتی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. موضوع فروش ومولدسازی 50 هزار میلیارد تومان از داراییهای دولت نیز روی کاغذ مانده و ظاهرا هنوز نمیتوان به عنوان یک منبع درآمدی روی آن حساب باز کرد.
در حال حاضر تبعات و آثار اقتصادی (تورم، افزایش پایه پولی، نقدینگی) انتشار اوراق بدهی روی بازارهای مختلف از جمله بورس، بانک ها و بانک مرکزی از سوی کارشناسان پر رنگ شده که موافقان و مخالفان از زوایای مختلف به آن می پردازند.
علی نقی مشایخی رئیس اسبق دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف از جمله موافقان انتشار اوراق است و میگوید که دولت راهی جز انتشار اوراق ندارد. وی اما نگران این است که با این اقدام، اصلاح ساختار بودجه و اقدامات بنیادی در اقتصاد به دست فراموشی سپرده شود.
اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازارهای طلا، سکه، ارز، بورس و مسکن این روزها شاهد رشد هستند. به نظر می رسد در برخی از این بازارها سوداگری جولان می دهد.
مشایخی: امسال سال سختی است و اوضاع خوب نیست.
بله، برای خروج از این شرایط سخت باید اقداماتی بکنند و از بورس و بازار سرمایه استفاده کنند. بنده هم پیشنهاداتی در این رابطه داشتهام.
اگر موافق باشید ابتدا به موضوع اوراق بپردازیم. در سال جاری بالغ بر 80 هزار میلیارد تومان فروش اوراق در بودجه مصوب شده و علاوه بر آن مجوز انتشار 150 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی جدید مطرح است. از نظر شما اوراق بدهی چه مزایا و معایبی دارد؟ آیا راهکار دیگری به غیر از فروش اوراق برای جبران کسری بودجه وجود دارد یا خیر؟
مشایخی: مهم نیست کدام دولت سرکار باشد. اکنون دولت تحت فشار است. صادرات نفت کم شده و قیمت آن نیز افت کرده است به دنبال آن صادرات و قیمت محصولات پتروشیمی با توجه به کاهش قیمت نفت، روند نزولی دارد. صادرات آنها نیز سخت شده و با شیوع کرونا، رکود مستقر شده است.
مگر رکود اقتصادی قبل از کرونا نداشتیم؟
مشایخی: بود؛ ولی شدیدتر و عمیقتر شده است. کرونا خیلی از فعالیتهای اقتصادی را تعطیل کرده و بیکاری زیاد شده است. وقتی بیکاری زیاد می شود، درآمد مردم و مصرف بخش خصوصی کاهش مییابد. به دنبال آن تقاضای کل در اقتصاد پایین میآید با افت تقاضای کل در اقتصاد، رکود عمیقتر میشود. وقتی رکود عمیق شود، درآمد مالیاتی کم خواهد شد. در مجموع درآمد نفت و مالیات کاهش یافته و دولت خیلی بیچاره میشود و راه دیگری ندارد. کسری بودجه شدید میشود. اگر برای جبران کسری بودجه، از بانک مرکزی قرض بگیرید تورم شدید میشود و باز هم قدرت خرید مردم کاهش مییابد و تقاضای کل را پایین می آورد. بنابراین شرایط پیچیده و سخت است و باید با روشهایی تقاضای کل در اقتصاد را بالا برد.
مصرف بخش خصوصی و بودجههای دولتی از عناصر مربوط به افزایش تقاضای کل هستند. به دلیل کاهش درآمدها، بودجههای دولتی احتمالاً فشرده خواهد شد. بودجه عمرانی دولت تقریباً به سمت صفر یا رقم ناچیز میل میکند. بودجه جاری و عمرانی نمیتواند تقاضای کل را بالا ببرد که از رکود خارج شویم. سرمایهگذاری غیردولتی باقی میماند که در شرایط رکود و عدم اطمینان تحریم و نظایر آن ممکن است سرمایه گذاری خصوصی را کاهش دهد که باز هم تقاضای کل را نزولی می کند.
جدا از جواب سوال شما تنها راه اینکه کشور را از رکود بیرون بکشیم این است که سازمان ها و نهادهای وابسته به دولت و شبه دولتیها سهام خود را در بورس عرضه کنند و پول نقد به دست بیاورند و در پروژه های جدید سرمایهگذاری کنند. پروژه ها در قالب شرکت سهامی عام یا صندوق پروژه درست شود که مردم هم سهام آن را خریداری کنند.
خلاصه اینکه اقتصاد با سرمایهگذاری جدید راه بیفتد. این بخش جدای از دولت است. برگردیم روی هزینه کرد دولت؛ در شرایطی که پول نفت کم شده و دولت دچار کسری زیاد است یک راه این بوده که از بانک مرکزی قرض کنیم که خیلی خطرناک است و تورم شدید به همراه دارد. راه دیگر این است که اوراق را منتشر شود.
نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلیGDP هنوز خیلی پایین است و جا دارد که اوراق منتشر شود اما باید مواظب بود، انتشار اوراق باعث گشاده دستی و بریز و بپاش های بودجه جاری نشود. مثل بودجه جاری دو دهه گذشته دولت فربه و بزرگ نشود.
این اتفاق در حال حاضر افتاده است. بیش از 90 درصد بودجه، صرف هزینه های جاری میشود و برای سال جاری نیز علاوه بر افزایش ضریب حقوق، موضوع افزایش تا 50 درصد امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری منجر به افزایش هزینههای جاری میشود.
مشایخی: بله، ببینید افزایش حقوق دولتیها تقاضا را تحریک میکند. البته افزایش 50 درصدی نیست. بالاخره این موضوع برای بازنشستگان یک ضرورت است که یک عمر کار کردند.
شامل کارمندان هم میشود.
مشایخی: حقوق ما در دانشگاه 50 درصد افزایش نیافته است. وقتی تورم بالا میرود به تبع آن باید مقداری حقوق ها افزایش یابد. اگر بیش از تورم هم میتواند بالا ببرند خوب است. منظورم، تعداد کارکنان دولت و ایجاد سازمان های جدید است. در 15 سال اخیر ملاحظه کنید چقدر سازمان اضافه شده است. انواع و اقسام سازمانهای فرهنگی و غیر فرهنگی که بار دولت را زیاد میکند. اگر دولت اوراق بدهی چاپ کند این ظرفیت وجود دارد. بر اساس آمارهای مراکز بین المللی نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی دو درصد است. این نسبت در کشورهای دیگر مثل آلمان 141 درصد، فرانسه 213 درصد، هلند 522 درصد و ژاپن 74 درصد است. مشاهده می کنید که این عددها خیلی بالاتر است. اگر به آمار نگاه کنید مثلاً تولید ناخالص داخلی ایران در سال 97 به قیمت جاری حدود 2429 هزار میلیارد تومان است. این عدد آن قدر بزرگ است که خواندن آن سخت می شود.
150 هزار میلیارد تومان اوراق جدید به تولید ناخالص داخلی رقم زیادی محسوب نمی شود. با وجود گرفتاری که در حال حاضر وجود دارد این ظرفیت فراهم است که با انتشار اوراق از مردم قرض گرفته شود و در آینده که درآمد دولت بیشتر شد و درآمدها به راه افتاد این بدهی را به روشهای مختلف برگرداند.
کشور با مشکل ساختاری بودجه و اقتصاد رو به رو است. موضوع نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی و نظایر آن مربوط به اقتصاد هایی است که 50 تا 100 درصد درآمدهایشان از محل مالیات و نظایر آن است و مشکلات درآمدی نفتی ندارند. مثلا از سال 97 اصلاح ساختار بودجه مطرح شد. برای سال 98 از صندوق توسعه ملی برداشت صورت گرفت و سال 99 نیز 150 هزار میلیارد تومان اوراق قرار است منتشر شود اما در رابطه با تغییر ساختار چه اقدامی صورت گرفته است؟
مشایخی: دو بحث متفاوت است. از سال 97 اصلاح ساختار بودجه مطرح شد و حرکت جدی در این زمینه ندیدیم. این موضوع قابل نقد بوده و اشکال جدی به آن وارد است. مثلاً برخی وظایف دستگاهها دیگر موضوعیتی ندارد. اگر یک برگه سفید دست بگیرید می توان در وظایف و تعهدات دستگاهها تجدید نظر کرد و آنها را کوچک و چابک کرد.
مثلاً وزارت جهاد کشاورزی از گذشته بنا نهاده شد و بیشتر با کشاورزان که کمتر سواد داشتند سر و کار داشت. آن موقع رادیو و تلویزیون فراگیر نبود اما اکنون شرایط متفاوت شده و کارکردها تغییر کرده است. بنابراین میتوان در راهبردها و وظایف آنها تجدید نظر کرد. ساختار مناسب دستگاهها از لحاظ انجام کار و وظیفه باید ایجاد شود که هیچ کدام نشده است. از زمانی که روحانی رئیس جمهور شد پیشنهاد دادم که ساختار و وظایف دستگاهها چابک شود. دولت برای اینکه از زیر بار بزرگ بودجه خودش را بیرون بکشد باید این کار انجام دهد که البته زمان بر و کار سنگینی است.
از موضوع اصلی فاصله نگیریم.
مشایخی: وقتی اصلاح ساختار باید رخ دهد این نقد را با شما مشترک هستم که چرا انجام نشده است با واقعیت روی زمین چیز دیگری است.
اگر دست در جیب بانک مرکزی کنیم تورم شدید خواهد داشت. برخی کارشناسان می گویند با توجه به عملیات بازار باز، بانکها و بانک مرکزی را درگیر میکند و نهایتاً منجر به بدهی دولت به بانک مرکزی میشود که در دل آن تورم پایه پولی و افزایش نقدینگی وجود دارد.
مشایخی: اگر مکانیزم را نگاه کنید وقتی اوراق می فروشید پول را جامعه جمع می کنید و در جامعه خرج می کنید بنابراین پول جدیدی نیست. اما وقتی پول از بانک مرکزی باشد پول جدید بوده و پایه پولی محسوب میشود و حجم آن زیاد میشود.
فوقتی در بازار بورس برخی صندوق ها سالانه تا 300 تا 400 درصد و بالاتر از آن سود میدهند آیا رغبتی برای خرید اوراق دولتی وجود دارد؟ یا در نهایت به اجبار بانکها و بانک مرکزی آن را خریداری میکنند؟
مشایخی: بله؛ فرض کنید افراد حرفهای که در بورس کار می کنند برای کاهش ریسک خود و نگرانی از رشد بی در و پیکر بورس، با خرید اوراق کمی ریسک را کاهش می دهند. وقتی یک سهمی از 1000 تومان به 4000 تومان رسید. سود این سهم چقدر است؟ اگر سود دو درصد در سال باشد فردی که آن را 4000 تومان را خرید کرده آیا این سهم را نگه میدارد؟
قطعاً نه.
مشایخی: آن موقع همه فروشنده می شوند. یک نگرانی وجود دارد اگر بورس که همینطور لجامگسیخته جلو میرود و بعد معلوم شود شرکت هایی که قیمت سهام آنها بالا رفته نمیتوانند سود تقسیم کنند و مردم به فروش روی میاورند و قیمت سهام میریزد آن وقت مردمی که تخصصی خریدن نکردهاند، ضرر هنگفتی می دهند. حتی مسئله اجتماعی نیز ایجاد میکند. بورس را به صورت بلندمدت نگاه نکنید همین روزها رشد بورس متوقف میشود. وقتی شاخص افت میکند شروع همان حرکت است.
برخی میگویند افت شاخص شروع ترکیدن حباب است و عدهای معتقدند شاخص در حال اصلاح است.
مشایخی: ترکیبی از این دو است. شرکتهای بزرگ که بی حساب و کتاب بالا نرفته بودند مشکلی ندارند. اما برخی شرکتهای کوچک که خیلی بیخود بالا رفتند پایین خواهند آمد. آن وقت به سوال شما می رسیم که گفتید چه کسی اوراق بدهی را میخرد. افراد متخصص بخشی از پرتفوی خود را اوراق می خرند. اگر شاخص بورس پایین بیاید حتی مردم هم خریدار اوراق می شوند. انتقاد و تحلیل رسانهها باید به جا و منطقی باشد. اصلاح ساختار بودجه نشده است اما این به معنای آن نیست که اوراق هم منتشر نشود. اگر این اتفاق صورت نگیرد دولت از آسمان باید پول بیاورد و خرج کند.
ما نمی گوییم اوراق منتشر نشود. سوال و هدف این است چه کار کنیم که مزایای آن بیشتر از معایب باشد با توجه به اینکه اثرات منفی مثل تورم، مستقیما در جامعه اثر می گذارد و قدرت خرید خانوارها را کاهش می دهد.
مشایخی: با همه کوتاهی هایی که از سوی دولت انجام شده است. اکنون دخل دولت کمتر از خرج است و نمی تواند هزینه ها را کاهش دهد، باید پول کسب کند. 2 گزینه وجود دارد: یا اوراق و دارایی بفروشد یا از بانک مرکزی قرض کند. وقتی دارایی می فروشد یا اوراق منتشر کند در هر حالت از جامعه پول را جمع کرده و خرج میکند تورمی کمتری دارد و البته در این مدل چرخش پول بیشتر میشود. تورم آن کمتر از استقراض از بانک مرکزی است که دچار ابرتورم می شویم. دولت برای اصلاح ساختار هیچ کار چشمگیری نکرده است.
دولت بزرگ است و بودجه وابسته به نفت از هیچ کس کار مشخص این کرد اکنون چارهای نداریم. البته نگران یک چیز هستم وقتی نسبت بدهی به درآمد ناخالص داخلی کم است صرفا به این راه تکیه کند که منجر به بزرگ شدن و لخت شدن دولت می شود. و اصلاح ساختار بودجه فراموش شود. همزمان باید هزینه ها و ساختار بودجه اصلاح شود این را نمی بینم که کارشناسان و افراد بگویند.
انتشار اوراق بازار بورس و نقدینگی را تحریک میکند؟
مشایخی: نه؛ عدهای که پول نقد دارند در بازار بورس، طلا و ملک و نظایر آن خرید میکنند. وقتی اوراق میفروشید فشار روی دیگر بازارها را کم میکنید. اوضاع سختی است. مسئله کلان تر از این وجود دارد. چه کار میخواهیم بکنیم که چرخ اقتصاد به حرکت در بیاید اگر تقاضای کل تحریک نشود و افزایش نیابد و از کاهش در نیاید نه تنها جهش تولید، بلکه رونق تولید هم اتفاق نمیافتد و در رکود و بیکاری فرو می رویم.