ماهان شبکه ایرانیان

وفای به عهد

چینی ها برای امانت داری، درستی و صداقت بهای بسیار زیادی قائل هستند. پیشینیان معمولا برای مصداق راستی و درستی، چینی ها را مثال می زدند. به عبارت دیگر آنها همیشه نمادی از صداقت بودند. فرهنگ آنها با فرهنگ غربی ها در تضاد است. غربی ها برای درست انجام شدن هر کاری نیاز به سند و مدرک دارند. ولی به راستی جایگاه صداقت در جامعه امروزی در کجا قرار دارد؟

وفای به عهد

چینی ها برای امانت داری، درستی و صداقت بهای بسیار زیادی قائل هستند. پیشینیان معمولا برای مصداق راستی و درستی، چینی ها را مثال می زدند. به عبارت دیگر آنها همیشه نمادی از صداقت بودند. فرهنگ آنها با فرهنگ غربی ها در تضاد است. غربی ها برای درست انجام شدن هر کاری نیاز به سند و مدرک دارند. ولی به راستی جایگاه صداقت در جامعه امروزی در کجا قرار دارد؟

وقتی به گذشته نگاه می کنم دوران دبستان خود را به یاد می آورم. کلاس های اخلاق و تاریخ همیشه مملو از داستان های مختلفی در مورد قهرمانانی بودند که به قول های خود عمل می نمودند. این داستان های ارزشمند تاثیر شگرفی در دوران کودکی من داشتند. از همان زمان بود که با خود عهد بستم که تا آخرین لحظه زندگی بر طبق قول هایم عمل کنم.

جایگاه صداقت در جهان امروزی

همچنان که رشد می کردم و بزرگ می شدم کم کم دریافتم که ارزش های اخلاقی و راستی و درستی که در کلاس های درس به ما آموزش داده شده بودند، آنچنان که باید و شاید در دنیای حقیقی وجود ندارد. گاهی  “دنیای واقعی” با افرادی که به عهد خود وفا می کنند، جفا می کند. چه کسی برای وفای به عهد در این زمانه ارزش قائل است؟ این روزها حتی به یک فرد درستکار به چشم یک آدم احمق نگاه می کنند. صرفنظر از حقایق تلخی که در جهان روی می دهد ما باید همواره به ارزش های اخلاقی خودمان پایبند باشیم. وفای به عهد همیشه و در همه جا زیباست

من به تازگی کتابی با نام ” وفای به عهد” را خواندم. به جرات می توانم بگویم که یکی از بهترین کتاب هایی بود که در طول عمرم خوانده بودم. همسرم نیز به این کتاب علاقه فراوانی دارد و چندین جلد از آن را خریداری کرده که به دوستان و آشنایان هدیه دهد. نویسنده این کتاب آقای دکتر رابرتسون مک کویلکین می باشد. او برای 22 سال متوالی رییس دانشگاه کلمبیا در کارولینای جنوبی بود. او در سال 1990 تصمیم به کناره گیری از مقام خود می گیرد تنها به این دلیل که می خواست از همسرش جولی مراقبت کند. جولی دچار بیماری آلزایمر شده بود و نیازمند مراقبت 24 ساعته بود.

هر چند او در مورد این تصمیم خوب فکر نکرد، اما تاثیر باورنکردی آن بر روی افراد بسیار زیادی آشکار شد. بعضی از افرد تصور می کنند که تصمیم او نوعی ابراز عشق و علاقه بی نظیر است و جای هیچ گونه ندامت و پشیمانی وجود ندارد. در حالیکه سایرین بر این باورند که این کار خسارات جبران ناپذیری را به جامعه علمی آن زمان وارد آورد.

عمل بر طبق گفته ها

دکتر مک کویلکین و همسرش برای 12 سال در ژاپن به تبلیغ مذهب پرداخته بودند. جولی در دانشگاه برای چندین سال واحدهای رسانه های عمومی و مشاوره را تدریس می کرد. استعفای دکتر مک کویلین از سمت خود به عنوان رییس دانشگاه درست زمانی اتفق افتاد که او در اوج قدرت و شهرت شغلی اش قرار داشت. با این وجود او از شهرت، موفقیت، شغل و ثروتش گذشت تنها به این خاطر که می خواست 24 ساعته از همسرش مراقبت کند.

بعضی از مردم تعجب می کنند که چرا او این کار را به عهده یک پرستار نگذاشت یا اینکه او را در جایی بستری نکرد تا به نوعی از شرش خلاص شود؛ اما او از انجام هر کدام از این کارها اجتناب کرد و دلیل این کار تنها به این خاطر بود که در پیشگاه خداوند چندین سال پیش در روز ازدواجشان عهدی بسته بود که “در فقر و ثروت، در بیماری و سلامتی، و در خوبی و بدی و تا زمانی که جان در بدن دارد، از او مراقبت و حمایت کند.” او در گفته هایش چنین اظهار می دارد: “همسرم به من نیاز دارد، و من نیز به نوبه خود باید تا آخرین لحظه زندگی در کنار او باقی بمانم.”

بر طبق آمار 90 درصد مردان، زنان خود را زمانی که به نوعی دچار بیماری لاعلاجی می شوند ترک می کنند. اما به راستی کدامین نیرو دکتر مک کویلین را هدایت می کرد که توانست در این جنگ، پیروز میدان شود؟ در مدت زمان کوتاهی پسر بزرگش جان خود را در یک سانحه از دست داد و بعد هم همسرش به آلزایمر مبتلا شد و سبب شد تا او از شغل باشکوه خود که پیشرفت های نامحدودی را در بر داشت، کناره گیری کند. او می توانست تا آخر عمر خود گریه زاری کرده و اظهار پشیمانی نماید، اما او تصمیم گرفت که همچنان عشق خود را نسبت به همسرش ثابت نگاه دارد و به قول خود در پیشگاه خداوند عمل کند.

من از کتابش چندین نکته پر فضیلت را انتخاب نموده ام که با شما در میان می گذارم:

1- سپاسگزار باشید. زمانی که می خواست از رحمت خداوند نا امید گردد به یاد الطاف ایزد یگانه افتاد. اگر خداوند او را اینقدر دوست می دارد پس دیگر نباید بی دلیل خود را رنج دهد. او به قدرت خداوند ایمان داشت و می دانست که او را در شرایط دشوار زندگی راهنمایی خواهد کرد.

2- تشخیص توجه و علاقه دیگران. تمام دوستانش از سراسر دنیا، به اضافه افراد فامیل و فرزندانش همه و همه دست به دست هم دادند و به او برای ادامه راه، قوت قلب می دادند و همچنان او را مورد حمایت و پشتیبانی خودشان قرار می دادند. آنها بدون هیچ گونه چشم داشتی این کار را انجام می دادند، چرا که مک کویلین قبلا بدون چشمداشت به دیگران کمک کرده بود. نتیجه ای که میتوان گرفت: اگر در بهار و تابستان برای خود دوستی پیدا نکنی به طور حتم زمستان را در تنهایی خواهی گذراند.

3- خوبی های دیگران را به خاطر بسپارید. زمانی که یاس و نا امیدی بر دکتر مک کویلین غلبه می کرد به یاد ایام خوش گذشته می افتاد. خاطرات خوشی که با همسرش داشت خوشحالی را برایش به ارمغان می آورد و گاهی آنقدر از این خوشحالی به وجد می آمد که اشک شوق از چشمانش جاری می شد. شما هم بهتر است که حرص و طمع را از خود دور کنید، که چیزی جز رنج و اندوه و غم و غصه برای شما به همراه ندارد. ما می توانیم زندگی خود را با بدبختی سپری کنیم یا اینکه با انتخاب های آگاهانه به خوشبختی و سعادت دست پیدا کنیم. انتخاب با شماست.

جولی، همسر دکتر مک کویلین همواره این عشق خاص و پاک را از جانب همسرش دریافت می کرد. چه کسی می تواند بر یک چنین عشق صادقی رشک نورزد؟ شاید شما هم آرزوی تجربه یک چنین عشق خالصی را داشته باشید. شاید خودتان هم متوجه نباشید، اما شما هم فردی هستید که خداوند او را عمیقا دوست می دارد.

آیا به دنبال مکان مناسبی هستید، جایی که برای شخص شما ارزش قائل باشند و نه برای توانایی ها و کارهایی که می توانید انجام دهید؟ چنین عشقی هنوز هم در جهان یافت می شود و آن را کسی جز خداوند نمی تواند برای شما به همراه آورد. او عاشق تمام بندگانش است. شما می توانید با دعا با او ارتباط برقرار کنید. دعا کردن تنها صحبت کردن با معبود است. خداوند از دورن قلب شما آگاه است و کلمات چندان مهم به نظر نمی رسند. در این قسمت دعایی را به شما پیشنهاد می کنیم:

پروردگارا، کاری کن که توانایی ادراک تو را پیدا کنم، از تمام نعمت هایی که به من ارزانی داشته ای سپاسگذارم. من در زندگی خود را به سوی تو می گشایم و می خواهم به عنوان منجی و پروردگار وارد زندگی من شوی. کنترل تمام امور را به دستان توانای تو می سپارم. گناهانم را ببخشای و زندگی جاودانه را از آن من کن و از من انسانی بساز که خودت می خواهی.

ایا این دعا نمودار آرزوهای قلبی شما نیست؟ شما می توانید همین حالا این دعا را با خود زمزمه کنید و خداوند همانطور که وعده داده است قدم به زندگی شما می گذارد.

همیشه از خداوند به خاطر حضورش در زندگی تان، ترک نکردن شما و بخشیدن گناهانتان تشکر کنید. همچنان که ارتباط خود را با خداوند قوی تر می کنید و پی به عشق او می برید، می توانید طعم حقیقی زندگی را بچشید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان