آیا احساس میکنید کنترل زندگی از دستانتان خارج است؟ آیـا احسـاس می کنـید دیگران مدام از شما سوء استفاده کـرده و حـقـوق شـمـا را زیـر پـا می گذارند؟ اگر دچار چنین احساسی هستید بی تردید شما تا کنون هیچگونه مرزی میان خود و سایرین تعیین نکرده اید و یا از مرزهای تعیین شـده مـتزلزلی برخوردار هستید. تعریف متعارف مرز چنین اســت: حـد فــاصلی که قلمرو دو کشور و یا دو شـیء را از هم متمایز میسازد. اما افراد نیز برای بهره مندی از روابط سالم به مرزهای بین فردی محسوسی نیازمندند. مرزهای میان فردی را میتوان اینگونه تعریف کرد:
1-خط نامرئی که میان دو فرد ترسیم میگردد که عبور از آن تجاوز به قلمرو طرفین قلمداد میگردد.
2- مرزهای میان فردی تعیین کننده و تامین کننده هویت، تمامیت و امنیت افراد است.
3-تبیین ارزشها و معتقدات مورد حمایت افراد در کلیه عرصه های زندگی شان میباشد.
4-مرزها حصارها و یا نرده های فرضی و نمادینی میباشند که 2 کاربرد دارند:
* جلوگیری از تجاوز دیگران به قلمرو و محدوده ما و سوء استفاده از ما.
* جلوگیری از تجاوز ما به قلمرو و محدوده دیگران و سوء استفاده از دیگران.
هدف از تعیین مرزهای میان فردی: مراقبت و محافظت از افکار، احساسات، امنیت، رفتارها و هویت شما.
هیچ فردی سزاوار آن نیست که مورد بی احترامی و بد رفتاری قرار گیرد. اما این وظیفه خود فرد است که با مشخص ساختن مرزهای شخصی از حریم امن خود در برابر تجاوز و هجوم دیگران محافظت کند. تعیین مرزها بیانگر آنست که شما فردی مسئولیت پذیر و بالغ بوده و خواستار مساوات و احترام در روابط خود می باشید. هنگامی که شما خود را بی حفاظ و بدون هیچگونه مرزی در معرض دیگران قرار میدهید و از آنجایی که دیگران فرا روی خود هیچگونه محدودیتی در نحوه رفتار و برخورد با شما احساس نمیکنند، با شما هر رفتاری را که صرفا به سود و مصلحت خودشان باشد روا خواهند داشت. ضمن آنکه برای شما احترام و ارزشی نیز قائل نخواهند شد. در واقع شما اینگونه به اطرافیان خود القاء میکنید که هیچگونه اراده، اقتدار و خواسته ای ندارید و دیگران مجاز هستند هر گونه که تمایل دارند با شما رفتارکنند. از آنجایی که درخواستها و تقاضاهای همکاران، دوستان، اعضاء خانواده و حتی همسایگان ممکن است پایان ناپذیر باشند، اجابت و براورده ساختن همه آنها سرانجام شما را فرسوده، نا امید و ناکام در زندگی خواهد ساخت. این نکته بسیار مهم را باید همواره به یاد داشته باشید که نه گفتن به دیگران تنها نه گفتن به درخواست آنها است و نه خود آنان. برخی افراد به سبب اعتماد بنفس پایین و ترس از طرد شدن ، کشمشکها و تردید در حقوق فردی خود (به مقاله حقوق فردی رجوع کنید) در برابر هر گونه رفتار ناشایستی سکوت اختیار میکنند. در زیر نشانه هایی از وجود مرزهای ناسالم بین فردی در اینگونه افراد را ملاحظه میکنید:
1- همه چیز را گفتن. افشای تمام اطلاعات و رازهای شخصی.
2-با صمیمیت سخن گفتن در نخستین جلسه ملاقات.
3- مدام در اندیشه فرد دیگری بودن. وابسته بودن.
4-مقدم داشتن نیازها و خواسته ای دیگران بر نیازها و خواسته های خود.
5-مدام نگران نوع واکنش دیگران نسبت به رفتار، نگرش، عقاید و سبک زندگی شان میباشند.
6-ترس از طرد شدن از سوی دیگران.
7-نیاز به پذیرش و تایید دیگران.
8-نیاز به خشنود سازی دیگران در همه اوقات.
9-اجازه میدهند تا دیگران هدایت زندگی شان را در دست بگیرند.
10-اجازه دادن به دیگران تا هر گونه که خواستند آنان را تعریف کنند.
11-وانمود به موافقت در صورتی که کاملا مخالف هستند.
12-پنهان ساختن احساسات حقیقی خود.
13-مدام در اختیار دیگران بودن.
14-نا دیده گرفتن نیازهای خود.
15-پرداختن به فعالیتهایی که به آنها علاقه ندارند و بالعکس.
16- روی آوردن به فعالیتها و رفتارهای افراط آمیز و غیر قابل کنترل بمنظور نفی خود و اجتناب از خود و فرار از واقعیتهای زندگیشان مانند: مصرف مواد مخدرو الکل، گرسنگی کشیدن، پر خوری عصبی، بی محابا خرج کردن، افراط در رابطه جنسی، ورزش و غیره.
17-برنامه روزانه مشخصی نداشته و دنباله رو برنامه های روزانه دیگران میباشند.
18-انتخاب و ترجیهات منفعلانه.
19-به سهولت میتوان آنها را متقاعد ساخت.
مراحل تعیین مرز
1-تصمیم بگیرید که چه چیزی از دیگران میخواهید و آنها چگونه رفتاری باید با شما داشته باشند.
2-سپس مرزهای مطلوب خود را تعیین و به اطلاع دیگران برسانید.
3-سپس پیامدهایی را در صورت تجاوز به مرزهای خود تعیین کرده و آنها را قاطعانه به مرحله اجرا گذارید.
برای مثال به دوست پسر خود بگویید که تا چه اندازه اجازه دارد به شما نزدیک گردد و یا شما را لمس کند و در صورت تجاوز وی از مرزهای شما به وی اخطار دهید که وی را ترک خواهید کرد. هرگاه وی کماکان از مرزهای مشخص شده شما پا فراتر گذاشت گفته خود را عملی سازید و بی هیچ اغماضی وی را ترک کنید. چنانچه شما با افراد متجاوز به مرزهایتان با ملایمت برخورد کنید اقتدار و اعتبار خود را از دست خواهید داد. البته معمولا واکنشهای دیگران نسبت به مرزهای معین شده شما در ابتدا با مقاومت، تمسخر و یا امتحان شما همراه خواهد بود اما اطرافیان شما به تدریج می آموزند که چگونه می باید با شما رفتار کرده و به مرزهای شخصی شما احترام بگذارند.
تعیین مرزهای نفوذ ناپذیر و بسیار محکم نیز ممکن است شما را مبدل به یک انسان تنها و نزدیک نشدنی کند. بهتر است برخی اوقات مرزهای خود را انعطاف پذیر ساخته و اجازه دهید رابطه سالم و متعادلی میان شما و سایرین برقرار گردد. دو عنصر صمیمیت و اعتماد در انعطاف بخشیدن به مرزها نقش بسزایی دارا میباشند.
انواع مرزها
1- مرزهای فیزیکی: فاصله مجاز دیگران با شما- چه زمان و به چه میزان دیگران مجاز هستند شما را لمس کنند.
2- مرزهای احساسی:چگونه و با چه لحنی دیگران مجازند با شما صحبت کنند- تا چه میزان با شما صمیمی گردند. مسئولیت افکار و احساسات شما به عهده خودتان و مسئولیت افکار و احساسات دیگران نیز به عهده خودشان میباشد.
3- مرزهای جنسی: چه فردی و با چه شرایطی مجاز به برقراری جنسی با شما میباشد.
4- مرزهای معنوی:اعتقادات و باورهای شما اموری شخصی و خصوصی میباشد و دیگران حق بازخواست از شما را ندارند. و دیگران نیز حق ندارند اعتقادات خودشان را به شما تحمیل کنند.
* شما بدون دارا بودن مرزهای مشخص هویت مستقلی نخواهید داشت.
* مرزهای شخصی دیگران را مراعات کرده و محترم شمارید.
*هیچگاه خود را بی حفاظ و آسیب پذیر در معرض دیگران قرار ندهید.