خبرگزاری تسنیم: سید شمس الدین حسینی با بیان این که ایراد بودجه کشور را به عدم توازن حسابداری تقلیل دادن خطای راهبردی است گفت: احیای اقتصاد نیازمند تعریف چند مگاپروژه است.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
جناب آقای دکتر حسینی ضمن تشکر از قبل دعوت، شما در دو دولت البته با یک رویکرد؛ وزیر اقتصاد بوده و در متن اجرای طرح تحول اقتصادی قرار داشته اید. هم اکنون هم نماینده مجلس هستید و با مسائلی مانند اصلاح ساختار بودجه و شفاف سازی روندها و رقابتی کردن اقتصاد مواجه هستید که برای اقتصاد ایران و مجلس یازدهم اهمیت پیدا کرده است. اگر موافقید بحث را از بودجه آغاز کنیم. بودجه سال 99 به گمانی زنی درباره میزان کسری بودجه تبدیل شده است، برآورد شما چیست؟
ممنون از خبرگزاری تسنیم بابت دعوت. بنه نظر بنده خطای اول در همین جا اتفاق میافتد که بحثها بر سر میزان کسری بودجه است تا ساختار بودجه و اینگونه به اذهان متبادر شده است که اگر کسری بودجه نداشته باشیم، با بودجهای خوب مواجه ایم. درحالی که بودجه را نباید از منظر تراز بودن بررسی کرد، زیرا بودجه یک سند حسابداری نیست که اگر تراز بود خوب و بدون اشکال باشد. بودجه یک سند حکمرانی است که باید سیاستهای کلان را؛ از کلانترین سیاستهای نظام تا مسائل کوچکتر در اداره کشور؛ در بر بگیرد. اما متاسفانه نقد بودجه صرفا با منطق حسابداری انجام میشود که ببینیم کسری بودجه کشور چقدر است و میزان کسری بودجه به منطق نمره دادن به دولت و مجلس تبدیل میشود.
اشاره کردید که؛ از کلانترین سطح سیاستگذاری باید آغاز کرد و به مسائل جزئی در اداره کشور رسید. لطفا بیشتر توضیح دهید.
برای من نماینده مساله از جایگاه مجلس، ساختار مجلس و کارکرد مجلس شروع میشود. مقام معظم رهبری در سلسله مراتب پیشرفت 5 مرحله را معرفی میکنند. مرحله اول انقلاب اسلامی است که محقق شده است. مرحله دوم نظام اسلامی است که با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شده است. مرحله سوم تشکیل حکومت یا دولت اسلامی است که در نیمه راه آن هستیم. مرحله بعدی جامعه اسلامی است و مرحله بعدی تمدن اسلامی است. بیانیه گام دوم با هدف استقرار تمدن نوین اسلامی به منظور آمادگی برای طلوع خورشید تابناک ولایت است، لذا ما در مجلس یازدهم بایستی تلاش کنیم از روزمرگی دست برداریم و تلاش کنیم آرمانهایمان محقق شوند، وگرنه مجلس یازدهم هم مانند سایر مجلسها میتواند خدمت کند، ولی خدمتش ممکن است مؤثر نباشد. یعنی هر بودجه سالانه اگرچه به مسائل روز مربوط میشود، اما با آن سیاستگذاری کلان باید سازگار و دارای رابطه معنی دار باشد.
در واقعیت دیده ایم که خیلی از مسائلی که برای مجالس گذشته مهم بوده دارای رابطه مشخص با دغدغههای اصلی نظام نبوده است. حال اگر به سراغ بیانیه گام دوم برویم رئوس وظایف ما مشخص میشود. برای مثال در علم و پژوهش؛ شتاب علمی ما کم شده است. آیا در این تردیدی داریم؟ از علوم نوین قدرت ساز عقب مانده ایم. باید برای این موضوع برنامه داشته باشیم. موضوع دیگر معنویت و اخلاق است. بحث اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد هم محورهای دیگر هستند. این 4 محور؛ محورهایی هستند که باید در مجلس یازدهم دنبال کنیم. بنده بر محور اقتصاد تأکید میکنم، چرا که در سالهای گذشته چالش اصلی کشور، مسأله اقتصاد بوده است. امسال هم سال جهش تولید است. توضیح میدهم که اصلا چرا باید سراغ جهش تولید برویم. اینکه چگونه، بماند. در بیانیه آمده است «اقتصاد قوی نقطه قوت و عامل مهم سلطه ناپذیری است» نه اینکه به اقتصاد توجه میکنیم و از سایر امور باز میمانیم، و اقتصاد ضعیف نقطه ضعف و زمینهساز نفوذ سلطه و دخالت دشمنان است، البته در نظام اسلامی اقتصاد هدف نیست، بلکه وسیلهای است که اگر حاصل نشود اهداف دیگر حاصل نمیشود. پس اگر بخواهیم از روزمرگی خارج شویم و کار اثربخش انجام دهیم، این بیانیه مسیر را مشخص کرده است و هر قانونگذاری و بودجه نویسی باید در آن راستا باشد.
یعنی عملا قبول دارید که توان و کیفیت اقتصادی کشور در حد و اندازه پیگیری اهدافی که رهبر معظم انقلاب هدفگذاری کرده اند نیست. اگر برداشت بنده را تایید میکنید، مختصات فنی نقطهای که الان اقتصاد ایران در آن ایستاده است، کجاست؟
برداشت شما کاملا درست است. از سال 1393 رشد سرمایهگذاری در کشور منفی است. اقتصاد ایران در فاصله 1392 تا 1398 کلاً 4 درصد رشد داشته است که معادل متوسط سالانه 0.5 درصد است. رشد جمعیت سالانه بین 1.3 تا 1.4 درصد بوده است. نتیجه این میشود که درآمد سرانه طی 7 سال گذشته حدود 25 درصد کاهش پیدا کرده است. درآمد سرانه ایرانیان باید افزایش پیدا کند، اما کاش مشکل فقط همین بود. ضریب جینی به عنوان شاخصی که نابرابری را اندازهگیری میکند، از 36 درصد در سال 93 به بیش از 42 درصد افزایش پیدا کردهاست. آمارتیاسن، اقتصاددان برجسته، میگوید که رفاه تحت تأثیر 2 عامل است. بهبود درآمد سرانه و بهبود توزیع درآمد. این هم یک تحلیل هنجاری نیست، کاملا اثباتی است. درآمد سرانه ما کاهش یافته است و توزیع درآمد ما بدتر شده است. نتیجه اینکه رفاه ما در 7 سال گذشته بیش از 32 درصد کاهش یافته است؛ بنابراین مسأله ما در مجلس یازدهم، این است که این وضعیت اصلاح شود. اگر بعد از 4 سال تلاش ما منجر به این شد که این روند نزولی درآمد سرانه اصلاح شود، بخشی از مشکل حل شدهاست. در سایر شاخصها هم وضعیت مطلوب نیست. صادرات غیرنفتی که در سال 92 حدود 41 میلیارد دلار بودهاست، در سال 1398 هم همین مقدار را داشته است. یعنی هیچ رشدی نداشته است. این در حالی است که نقدینگی ما از کمتر از 500 هزار میلیارد تومان به بیش از 2500 هزار میلیارد تومان رسیده است. منابع بودجه دولت از 104 هزار میلیارد تومان به عدد مصوب 570 هزار میلیارد تومان در قانون بودجه 99 رسیده است. حال فرض کنید 100 هزار میلیارد تومان آن هم تحقق پیدا نکند.
یعنی رشدی اتفاق نیفتاده است و متوقف شده ایم؟
بله، رشد اتفاق نیفتادهاست. نقدینگی افزایش یافته است، منابع دولت افزایش پیدا کردهاست، اما درآمد سرانه کاهش یافته است. در سالهای 1397 و 1398 رشد اقتصادی به ترتیب 5 درصد و 7 درصد منفی بوده است. این که رهبر معظم انقلاب امسال را سال جهش تولید نامگذاری کردند، فلسفهاش این است. وقتی دو سال پیاپی رشد اقتصادی منفی باشد، با رشد سطحی و رشد بطئی نمیتوان این عقب ماندگی را جبران کرد؛ بنابراین باید برای دو موضوع اصلی در اقتصاد برنامه داشته باشیم که مسأله اصلی ماست. یک، افزایش تولید است و دیگری بهبود توزیع درآمد است. البته ناگفته نماند که این مسأله کرونا هم کار را دشوارتر کرده است.
کرونا عملا به مشکلی برای اقتصاد جهان تبدیل شده است.
همینطور است. رشد اقتصادی جهان در سال 2019 میلادی 2.9 درصد بوده است. در سال 2020 که در آن به سر میبریم، پیشبینی شده است که اگر در نیمه دوم این سال بتوانیم بر مشکلات و مضایق ناشی از شیوع ویروس فائق بیاییم، رشد اقتصاد جهان منفی 3 درصد و رشد اقتصادی اقتصادهای پیشرفته که اصلیترین متقاضیان نفت هستند منفی 6 درصد خواهد بود. یعنی مشکل قیمت پایین نفت و مشکل منابع بودجه پابرجا خواهد بود. بودجه ما با این ساختار حتما جواب نمیدهد و اصلاح ساختار بودجه دیگر یک شعار نیست، یک خواست نیست، یک توصیه نیست، بلکه یک ضرورت است. این هم اولویت دوم. در واقع فرصتی برای از دست دادن نداریم.
جناب آقای دکتر حسینی اقتصاد ایران همواره با معظلات کهنهای مانند عدم رقابتی بودن و عدم شفافیت روبرو است که اجازه رشد به تولیدکنندگان خلاق و کارآفرین داخلی نداده و مزیتها را به سمت بخشهای رانتی هدایت میکند. اگر مساله را قبول دارید، چگونه میشود این دو معظل را حل کرد؟
کاملا موافقم. رقابت به علاوه شفافیت زیربناهای لازم برای رشد هستند. یکی از مشکلاتمان در کشور این هست که شفافیت نداریم، نظام آماری مان مخدوش است، ببینید کل رشد اقتصادی کشورمان طی هفت سال گذشته 4.3 درصد بوده است. یعنی متوسط سالی نیم درصد، بعد آمار میدهند که یک میلیون و هشتصد هزار شغل ایجاد شده است! خب چه طور ممکن است 4 درصد رشد، یک میلیون و 800 هزار شغل ایجاد کند؟ ما باید به داد جامعه آماری برسیم،ای کاش ما به جای مرکز پژوهشهای مجلس که پشت سر هم مثل پیام بازرگانی گزارش تولید میکند، حداقل این نظام آماریمان را درست میکردیم. نباید دچار غفلت راهبردی شویم، چه جوری میشود رشد کشور طی هفت سال 4 درصد باشد، اما ایجاد شغل یک میلیون و هشتصد هزار باشد، اینها مسائل کشور هست. نقص در فضای رقابتی باعث در جا زدن کیفیت و خلاقیت در صنایع زیادی شده است.
آیا کشور آمادگی اصلاحات اقتصادی ریشهای را دارد؟ بالاخره حوادث آبان هم به دلیل افزایش قیمت بنزین پیش آمد و وضع اقتصادی کشور بهتر از آبان 98 نیست.
اگر وضع خوب نیست، پس لزوم اصلاح بیشتر و البته در شیوه اصلاح؛ نازک اندیشی و خبرگی بیشتری میطلبد. پس بگذارید صراحتا عرض کنم که، تا همین آبان 98 اصلاً در ذهنم نبود که بخواهم کاندیدای مجلس شوم. ولی وقتی دیدم هدفمندی در آن فضای سنگین اجرا شد و از دماغ حتی یک نفر هم خون نیامد، اما حالا میبینیم که بعد از افزایش قیمت بنزین، این نابسامانیها ایجاد شد، تصمیم به حضور گرفتم. من گفتم اگر یک تجربهای دارم نباید این تجربه را ببرم در یک جمع محدود مثل دانشگاه و باید صدای مردم باشم و تجاربم را در مجلس و در یک فضای بزرگ منتقل کنم. بنده تحصیلاتم تماماً اقتصاد بوده، افتخار میکنم زمانی که من را به عنوان وزیر معرفی کردند گفتند رویش انقلاب است، تمام تجارب آموزشی، تحقیقاتی و اجراییام در حوزه اقتصاد بوده و فکر میکنم اولویت امروز کشور اولویت اقتصاد است.
از منظر یک اقتصاددان، سیاست اقتصادی مجلس را اگر بخواهید اولویتگذاری کنید، به چه ترتیب اولویت بندی میکنید؟
یک؛ اصلاح جایگاه مجلس. مجلس الان نه تنها در راس امور نیست بلکه در ذیل امور هم نیست، بلکه خارج از امور است. ببینید اصلاح بودجه در سال گذشته در کجا انجام شد؟ چه اصراری داشتند که به مجلس نیاید؟ بودجه در جلسه سران سه قوه اصلاح شده و به مجلس نیامده. چرا؟ اضطراری وجود داشته؟ چه اضطراری وجود داشته است؟ مگر هر سال موارد اصلاحی لازم را از طریق متمم اعمال نمیکنیم؟ اگر اضطرار وجود داشته چرا آقای رئیسجمهور یک ماه بعد آن را ابلاغ کرده است؟ تعارف را بگذاریم کنار، باید بیاییم جایگاه مجلس را برگردانیم به آن چیزی که باید باشد. مجلس رکن حاکمیتی است، باید جایگاهش را درست کنیم و برگردانیم سرجایش.
مورد بعد اصلاح ساختار مجلس است. مجلس در تمام دنیا برای تکثر اختیارات و تقسیم اختیارات درست شده است و باید برای افزایش کارایی و اثربخشی مجلس کار شود است. اگر بخواهیم اثربخش باشیم باید اولویتها را خوب بشناسیم، برنامههای خوب طراحی کنیم و کارهای خوب را هم درست انجام دهیم.
منظورتان از کارهای خوب چیست؟
در بحث اقتصاد و معیشت، افزایش تولید را در دستور کار قرار دهیم که برنامههایی هم بنده دارم که به کمک دوستان، به عنوان یک پیشنهاد عرض میکنم. ما به دنبال بهبود محیط کسب و کار بودیم و باید هم باشیم، ولی با این واگنها کار درست نمیشود؛ دوستان عزیز باید بیایند با دولت تفاهم کنیم، با بخش غیردولتی تفاهم کنیم. تعدادی مگاپروژه باید تعریف کنیم که همانند لوکوموتیو واگنهای اقتصاد را به دنبال خودش بکشد و باید این سیاست را دنبال کنیم. من روی این موضوعات کار کردم و انشاالله پیشنهاداتم را تقدیم میکنم.
مسئلهی بعدی عدالت و سلامت است. ما خودمان باید تفاهم کنیم که توازن منطقهای ایجاد کنیم، اینقدر تفاوت بین پایتخت و مراکز استانها وجود نداشته باشد و اینقدر تفاوت بین مراکز استانها و نقاط دوردست استانها وجود نداشته باشد. امروز 110 هزار میلیارد تومان داریم یارانه ارز میدهیم، اما به دست کسی نمیرسد جز تعدادی محدود. اینها عدالت و سلامت نیست و فساد به وجود میآید.
اجرای اینها که فرمودید در یک دوره چهار ساله مجلس قابل انجام است؟
بله قابل انجام است و ظرفیت کنونی مجلس با کمک مردم این توان را دارد تا این اهداف را محقق کند.