آیا همیشه آرزو می کنید که کاش می توانستید در زندگی روزانه، اندکی خطرپذیرتر ظاهر شوید؟ درست مثل نامزدتان که خیلی راحت راه می افتد و در مهمانی ها به آسانی با دیگران ارتباط صمیمانه برقرار می کند. یا شاید هم بدتان نیاید مثل همسایه ما باشید! او هر روز در حال امتحان کردن چیزهای جدید است: یوگا، چتربازی، دوچرخه سواری کوهستانی، تئاتر اجتماعی و …. البته مواردی که ذکر شد، فقط قسمتی از کارهای جدید اوست.
خوب باید گفت که ماجراجویی نیازمند اعتماد به نفس است و این امر مستقیما با طرز تفکر شما ارتباط پیدا می کند. در این قسمت چند راه بیان شده، که با اتکا به آنها میتوانید طوری بیندیشید که همزمان اعتماد به نفستان نیز افزایش پیدا کند.
1- باید دیگران شما را به رسمیت بشناسند. به راستی در چه حد برای رسیدن به این هدف تلاش می کنید؟ دفعه آینده که یک فکر محدودیت زا مانند: من هیچ وقت نمیتوانم…… به ذهنتان خطور کرد، مطابق این تکنیک عمل کنید؛ به جای اینکه بگویید من هرگز پیشرفت نخواهم کرد از جایگزین: اگر تمام تلاش خودم را برای به موفقیت رساندن این پروژه به کارگیرم، احتمالا پیشرفت از آن من خواهد بود؛ استفاده کنید.(همچنین می تواند از جمله های مثبت مشابه نیز کمک بگیرید.)
2- بدشانسی به شما روی آورده؟ سعی کنید هر گونه گله و شکایتی را تبدیل به یک پرسش کنید. گله و شکایت نمادی از شکست است و مانند مانعی، سد راه پیشرفت شما خواهد شد. اما از سوی دیگر مطرح کردن پرسش، قدرت را به دستان شما باز می گرداند و کاری می کند تا مشتاقانه به دنبال پیدا کردن راه حل بیفتید. برای مثال اگر به طور مکرر به خود می گویید: “انگار همه امروز حالشون بده” سعی کنید این جمله را پرسشی کرده و با خود تکرار کنید: “چه کار می توانم انجام دهم تا دیگران احساس خوبی پیدا کنند؟”
3- مراقب حرف زدنتان باشید، به ویژه زمانی که در حال صحبت کردن با خودتان هستید. توانایی ریسک پذیری از طریق عبرتهای شما از شکست ها نشات می گیرد. دفعه آینده که دچار لغزشی شدید، ببینید کجای حرف زدنتان اشکال داشته. آیا تا به حال اتفاق افتاده که با فحاشی خودتان را بکوبید و خار کنید: “احمق! بی مصرف! چرا همشه این کارو می کنی؟” هر زمان که متوجه شدید در حال تحقیر شخصیت خود هستید، همان لحظه این کار را متوقف کرده و سعی کنید با یکی از دوستانتان که چنین اشتباهی را خودش تجربه نموده، صحبت کنید. چیزی شبیه به این بگویید:”هی تو تا آخرین حد توان تلاش کردی. حالا بهتر است از روی زمین بلند شوی و یک بار دیگر از نو شروع کنی، شکست خجالت آور نیست…مگر اینکه در تلاش کردن شکست بخوری.”
4- قوانین شخصی خودتان را اجرا کنید. دفعه آینده که خواستید کار جدیدی را امتحان کنید، اما حسی از درون شما را از انجام آن باز می داشت، با یک سوال آنرا متوقف کنید: چرا که نه؟ اگر درونتان به شما گفت: “این اصلا کار مودبانه ای نیست” یا “مردم چی فکر می کنند؟” یا “مردم فکر می کنند من احمق هستم” شما دقیقا در حال پیروی از قوانین دیگران هستید. از کوچک کردن خود دست بردارید و راهتان را ادامه دهید. سعی کنید نواحی پر عمق را برای شنا کردن انتخاب کنید. بدترین چیزی که ممکن است برایتان پیش بیاید چیست؟ اینکه آدم کاملی نیستید؟ خوب پس با این وجود صرفا به تمام آدم های دیگر کره زمین پیوسته اید، و نتیجه آن چیست؟ ریسک کرده اید، پیروز خواهید شد و از منافع آن بهرمند می گردید. اعتماد به نفس از توانایی مقاومت شما در برابر سختی ها حاصل می شود، اگر بتوانید در بیشتر موارد در مقابل سختی ها شکست ناپذیر ظاهر شوید، آنقدر از زندگی لذت می برید که قابل بیان نخواهد بود.
5- قدر و ارزش خود را ارتقا بخشید. اگر می خواهید ماجراجو باشید، رشد کنید، و از زندگی لذت ببرید باید ذهن منتقد خود را خاموش نگه داشته و راهنمای ذاتی اعتماد به نفس را در درون خود بارور سازید. روز خود را با یک جمله اطمینان بخش شروع کنید: “من آماده ام، باهوش و زرنگم، برای هر کاری آمادگی دارم، اعتماد به نفس دارم، با لیاقت بوده و سرشار از انرژی هستم.” از خودتان طوری تعریف کنید که حس اقتدارتان افزایش پیدا کند. توجه داشته باشید که ما هر روز با پیام های زیرکانه ای بمباران میشویم که تمام کارها “چالش برانگیز” ( و بعضا اسرارآمیز و خطرناک) هستند و هر کسی نمی تواند از عهده انجام آنها برآید. با این جور حرف ها از طریق مکالمات درونی خود برخورد کرده و امید، اعتماد به نفس و قدرت را به خود باز گردانید.