به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، مدتی است که سنگفرش پیادهروها هم به فضای تبلیغاتی تبدیل شدهاند و انواع آگهیهای پایان نامه، مشاوره تحصیلی کارشناسی ارشد، پانسیون دانشجویی، حراج لباسهای مجلسی و... زیر پای عابران چسبانده شده است.
سالها قبل یک کتاب مدیریت تجاری در ایران منتشر شده بود که از نخستین کتابهای ژانر «موفقیت» به شمار میرفت. اسم این کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلاست» بود و داستان رشد اقتصادی یکی از شرکتهای صنعتی کرهجنوبی را شرح میداد. نویسنده شرح میداد که اگر دیدگاه صحیح داشته باشیم فرصتهای اقتصادی سودآور آنقدر زیاد هستند که حتی میشود تصور کرد سنگفرش خیابانها هم ارزشی مانند طلا دارند. ظاهرا کسانی که روی سنگفرش خیابانها آگهی میچسبانند هم همین دیدگاه را دنبال میکنند.
وقتی از خیابانی مانند انقلاب عبور میکنید در هر قدم برگههای تبلیغاتی را میبینید. اگرچه کسب و کارهای بعد از رفع محدودیتهای بیماری کرونا هنوز به وضعیت قبلی برنگشتهاند، اما میزان تبلیغات بهشدت زیاد است. کارگران شهرداری از یک طرف این برگهها را پاکسازی میکنند و از طرف دیگر جای آنها با برگههای جدید پر میشود. اخیرا استفاده از شعلهافکن برای سوزاندن تبلیغاتی که روی زمین چسبانده میشود هم دیده شده است.
مدیرکل خدمات شهری شهرداری تهران دراینباره میگوید: «در گذشته سازمان زیباسازی از این شرکتها شکایت میکرد و منجر به قطع تلفنها میشد، اما این کار تأثیری بر ادامه فعالیت آنها ندارد».
اصغر عطایی میافزاید: « این برگهها را با آب و کاردک پاک میکنند، اما در بعضی نقاط مانند روی درخانهها نمیشود از کاردک استفاده کرد، زیرا رنگ را هم از بین میبرد. از همه بدتر چسباندن این برگهها روی تابلوهای ترافیکی است که با رنگهای کورهای ساخته شدهاند و اگر آسیب ببینند قابل ترمیم نیستند. خیلی اوقات کاغذ کنده میشود، اما چسب و اثر آن باقی میماند».
او میگوید: «در معابر پرتردد مانند خیابانهای انقلاب و ولیعصر کارگران خدمات شهری مناطق و نواحی، دائما درحال جمعآوری و پاکسازی هستند، اما باز هم میزان تبلیغات زیاد است».
مشکلات اصناف در دوران کرونا
بافت تجاری و فشرده مناطق مرکزی شهر باعث شده است که حجم زیادی از داد و ستدهای شهر در خیابانهای این منطقه جریان داشته باشد. شاید جالب باشد بدانید که پایشهای چند سال پیش مرکز مطالعات شهرداری تهران و سازمان زیباسازی نشان میداد روزانه بیش از یکمیلیارد تومان هزینه پاکسازی برچسبهای تبلیغاتی از در و دیوارهای شهر است. شهردار منطقه 12در این خصوص و با تأکید بر شرایط مالی دوران بیماری کرونا اظهار میکند: «اصناف به نسبت محصول خود مخاطبین مختلفی دارند. قسمتی از صنوف از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مشتریان خود را پیدا میکنند، اما بخش بزرگی از آنها همچنان از روشهای سنتی استفاده میکنند». علی محمد سعادتی میگوید: «متأسفانه ما راهکار بازدارندهای برای کنترل این حوزه نداریم. امیدواریم در تفاهمی بین شهرداری و اصناف، فضاهای مشخصی در شهر برای نصب این برگههای تبلیغاتی تعیین شود. البته این کار نیازمند هماهنگی بین نمایندگان اصناف و شهرداری است». او با تأکید بر نقش تبلیغات در فضای مجازی اضافه میکند: « ما سعی میکنیم شرایط مالی اصناف را درک کنیم؛ زیرا چندماه درگیر محدودیتهای کرونا بودند و نتوانستند فعالیت اقتصادی مؤثر انجام دهند و الان چالش مالی در معیشت و درآمد آنها ایجاد شده است. در ادامه سال هم با این بیماری روبهرو خواهیم بود. اگر فضای مشخصی در شهر تعیین شود که اصناف بتوانند از آن استفاده کنند، هم هزینههای شهرداری کاهش پیدا میکند و هم ظاهر شهر زیباتر خواهد ماند».
پاکسازی با شعله افکن
کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلا است» برای مدتی نشاندهنده مدیریت مدرن و خلاق بود و مدیران آنرا طوری در کتابخانه دفتر خود میگذاشتند که در مقابل دید مراجعان باشد. شاید در بعضی از کتابفروشیهای خیابان انقلاب بتوان هنوز هم این کتاب را پیدا کرد. ولی الان قسمت عمده بازار در اختیار پایاننامه، تستهای کنکور و آموزش زبان انگلیسی است.
معاون خدمات شهری شهرداری منطقه 11که محدوده کتابفروشیهای خیابان انقلاب در این منطقه قرار دارد، میگوید: «متأسفانه قوانین و مقررات برای جلوگیری از تخلف در این زمینه کافی نیست و جریمه مورد نظر برای کسی که در محل ممنوع آگهی تبلیغاتی میچسباند اندک است. بدون قوانین بازدارنده هیچ مانعی برای متخلف وجود ندارد. اگرچه شهرداری در زمینه قضایی پیگیری لازم را انجام میدهد، اما با وجود طولانی و هزینه بر بودن پیگیری قضایی، نتیجهای بهدست نمیآید».
کورش خرد میافزاید: « تجربه راهنمایی و رانندگی نشان داد که زیاد کردن جریمه تأثیرگذار است. الان شرکت یا فردی که برچسبهای تبلیغاتی را به دیوار، کف یا مبلمان شهری میچسباند درصورت شکایت با جریمه کمی روبهرو میشود و شاید تلفن آن واحد تجاری قطع شود که به سادگی میتوانند از یک تلفن دیگر استفاده کنند».
او با شرح آسیبدیدن بخشی از مبلمان شهری با چسباندن برچسب و کندن آن، میگوید:«ما فیلمهای مستندی داریم که کارگر ما در حال پاک کردن است و درست بعد از او کسی دوباره با چسباندن پوستر و آگهی تبلیغاتی سطح دیوار را پر میکند. همین افراد اگر دقت لازم را داشته باشند میبینند که این شیوه تبلیغات در شهر باقی نمیماند و روش مؤثری برای مشتری پیدا کردن نیست». خرد درباره استفاده از شعلهافکن برای سوزاندن آگهیهایی که روی زمین چسبانده میشود، میگوید: «سال گذشته پیمانکار یکی از نواحی برای پاک کردن برچسبهایی که روی سنگفرش پیادهرو نصب میشود از شعله افکن استفاده کرد و با موفقیت آمیز بودن آن، بقیه نواحی هم همین شیوه را بهکار گرفتند. در این مدت آگهیهایی روی سنگفرش پیادهروهای خیابانهای ولیعصر و جمهوری چندبار بهطور کامل با همین روش پاک شدند». کتاب سنگفرش هر خیابان از طلا است، در ایران مورد استقبال قرار گرفت و جوانان نسل جدید بهدنبال اجرای روشهای مدیریتی آن رفتند، غافل از اینکه نویسنده کتاب، مدتی بعد از انتشار آن به تخلفهای مالی و جعل اسناد تجاری متعدد محکوم شد و پس از مدت زیادی زندگی مخفیانه در خارج از کرهجنوبی، سرانجام دستگیر شد و با اتهامات اقتصادی محاکمه شد.
کارگری که جلوتر حرکت میکند آتش کوتاه شعله افکن را روی برچسبهای کف پیادهرو میگیرد. کارگر دیگر کپسول گاز را پشت سر او میآورد و کاغذهای سوخته که قرار بود توجه مشتریها را جلب کنند، زیر پا پراکنده میشوند.
2نفر در هر ناحیه مشغول پاکسازیاند
معمولا در هر ناحیه حدود 15تا 20نفر نیروی کارگری رفت و روب را انجام میدهند و حدود 2نفر یا بیشتر فقط کار پاکسازی برچسبهای تبلیغاتی را انجام میدهند. رفتوروب بخشی از نگهداشت روزانه شهر است و پیمانکار خدمات شهری که وظیفه رفت و روب را برعهده دارد کندن برچسب و پوسترها را هم انجام میدهد.