خبرگزاری تسنیم: سه سال از زمان ولیعهدی «محمد بن سلمان» در 21 ژوئن 2017 منصب ولیعهدی سعودی را به دست گرفت میگذرد. همین سه سال کافی بود تا سستی بنایی که بن سلمان قصد بنیان آن را دارد،برملا شود.چشم انداز 2030 به عنوان ترجمه تمام آمال و آرزوهای بن سلمان اکنون در حکم طرح مرده ای است که فعلا سر پا نگه داشته است. شیوع اپیدمی کرونا و کاهش بی سابقه قیمت نفت و پیامدهای ناشی از این ویروس رویای خیالی بن سلمان را به ورطه نابودی سپرده است.
مشکلات بیکاری،کسری بودجه،ثروتاندوزی مقامات و...نه تنها کاهش نیافته ٬بلکه به همان شرایط سابق خود باقی مانده است. بن سلمان در اجرای تصمیمات خود مبنی بر تکیه بر درآمدهای غیرنفتی و تنوع اقتصادی و جذب سرمایه گذاران خارجی به بنبست رسیده و از پنج سال گذشته تاکنون عربستان درگیر هزینههای نظامی یمن است که رهایی از این هزینهها کار آسانی نیست.
بن سلمان در اواخر 2018 در گفتگو با سایت بلومبرگ گفت که اگر 100 در صد از برنامههای خود را تحقق بخشیم،خیلی خوب است و اگر 50 درصد آن را بتوانیم اجرا کنیم باز هم خوب است؛بهتر از این است که هیچ کدام تحقق نیابد؛ بنابراین مشکلی در بالا بردن سقف خواستهها و طرحهایمان نداریم. در حالی که اکنون با گذشت سه سال میبینیم که وی بسیار از رویاهایش دور مانده است.
محمد بن سلمان در اواخر 2018 در مصاحبه خود با بلومبرگ بیش از حد خوشبین بود. اکنون نیز سه سال پس از به دست گرفتن سلطنت،با توجه به ناکامیهای پی در پی که در طرح های او رخ داده است،جاه طلبیهای وی فزونی یافته است. او در مقابله با تاثیر فاجعه بار ویروس کرونا و جنگ نفتی و همچنین بی ثباتی در داخل کشور عربستان، ناکام ماند و در حل و فصل هیچکدام از این بحرانها موفق نشد.
بحران اقتصادی عربستان
در بخش اقتصادی عربستان، «صندوق سرمایهگذاری عمومی» این کشور ناتوان از رسیدن به اهداف نشان میدهد . قرار بود که میزان ذخیره این صندوق در سال جاری در راستای تحقق اهداف چشم انداز 2030 از 600 تا 700 میلیارد دلار به بیش از دو تریلیون دلار برسد؛ اما بسیاری از سرمایه گذارهای خارجی سرمایههای خود را متوقف کردند و ذخیره این صندوق تنها به 300 الی 400 میلیارد دلار رسید.
یکی از بارزترین سرمایهگذاری های ناموفق در چشم انداز 2030 ،به مبلغ 35 میلیارد دلار در صندوق«چشم انداز سافت بانک» بود. در همین راستا شرکت ژاپنی سافت بانک اعلام کرد که صندوق چشمانداز متعلق به این شرکت و تحت حمایت عربستان سعودی در سال مالی منتهی به ماه مارس 18 میلیارد دلار متضرر شده است.این خسارات از اواخر سال 2019 آغاز شد و با شیوع اپیدمی کرونا چند برابر شد. اما با این وجود٬ این بیماری فراگیر که باعث رکود اقتصاد جهانی شد،مانع از سرمایه گذاری عربستان در شرکتهایی آسیب دیده از پیامدهای کرونا نشده و اقتصاددانان نمیتوانند تضمینی برای بازده این سرمایه گذاری ارائه دهند.
مشاوران محمد بن سلمان پیشنهاد خصوصیسازی شرکت آرامکو را با هدف تجدید ساختار اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی عربستان مطرح کردند . عربستان سعودی کمتر از 5 درصد از شرکت نفتی عظیم ملی سعودی آرامکو را در ارائه عمومی در بورس اوراق بهادار ارائه و درآمد حاصل از این عرضه اولیه عمومی را برای تأمین مالی صندوق حمایتی دولت عربستان سعودی اختصاص داد که ارزش مورد انتظار آرامکو بیش از 2 تریلیون دلار بود. در اواخر سال 2019 تنها 1.5 درصد از سهام شرکت آرامکو در بورس اوراق بهادار راه اندازی شده و عربستان در پی اقدامات ریاضتی خود اعتبار خود را برای چشم انداز 2030 به میزان 26.6 میلیارد دلار کاهش داد پس از کاهش بی سابقه قیمت نفت در ماه مارس سال جاری سهم آرامکو به مرز 30 ریال سعودی رسید. این مرحله اجرای اقتصادی با شکستهایی روبرو بود که سبب شد شرکت آرامکو 70 درصد سهام سابیک را تصاحب کند که سهام این شرکت پاییندستی به صندوق ثروت ملی سعودی تعلق داشت. شرکت سایب نیز نتوانست مانع این شکست سهام آرامکو شود و ارزش آن به 40 در صد کاهش یافت.
شاید متناقض ترین نشانه رویای چشم انداز 2030 بن سلمان ، همزمانی با ارائه برنامه توسعه شخصیت ملی (یکی از برنامه های چشم انداز) در سال 2020 است که اولین و بزرگترین قربانی آن طی یک رکود اقتصادی شدید ،بخش خصوصی بود. این برنامه بیانگر یک برنامه مهندسی اجتماعی بود که با هدف ترویج کارآفرینی و تشویق به موفقیت و خوشبینی انجام شد. مطابق توضیح کارشناسان سعودی،اهداف این برنامهها تامین شغل در بخش خصوصی و تنوع درآمدها بود که به اعتقاد آنها این دو شاخص اصلی در عربستان به شمار میرود که امروزه بدترین ارقام در این اهداف گزارش شده است؛چرا که 70 درصد درآمد عربستان به نفت متکی است که سقوط بی سابقه قیمت آن، سبب افزایش کسری بودجه در سال جاری شده و در حال حاضر ریاض از داراییهای ذخیره استفاده میکند.(51 میلیارد دلار از دارایی ذخیره عربستان در سه ماهه اول سال برداشت شده است).همچنین عربستان در پی بحرانهای اقتصادی به جای اصلاحات اقتصادی ، اقدام به انتشار اوراق قرضه برای تامین نیازهای شهروندان خود کرد .
سرمایه گذاری غلط عربستان در شرکتهای خسارتدیده از کرونا
با وجود اینکه که بن سلمان سعی کرد با تبلیغ یک فرمول ملی مبتنی بر «ملی گرایی کار برای وطن» برای آن از سنتهای جامعه محافظهکار کشور خود دور شود؛ در این مرحله ، پایه های قراردادهای اجتماعی در عربستان سعودی (رفاه طلبی دربرابر اطاعت پذیری ) دوباره ظاهر شد. اما در عمل ، بن سلمان تنها با بهره گیری از جنگهای خارجی خود توانست نوعی از "شوونیسم" را گسترش دهد ، در حالی که دستیابی به الزامات "نئولیبرالیسم سعودی" دشوار بود و آنچه پروژه سعودی ها را ناکام گذاشت (که اثر متضادی در رکود اقتصاد به دلیل اخراج بیگانگان داشت) تنها دلیل اثبات این امر است. تلاش بن سلمان برای از بین بردن بافت اجتماعی سابق آشفتگیهای اجتماعی را بیشتر خواهد کرد. از جمله اقدامات بن سلمان از سال 2018 افزایش سه برابر مالیات بر ارزش افزوده و قیمت بنزین و دیگر کالاها بود که بزرگترین تهدیدها برای امور اجتماعی بهشمار میآید.
کمپین بازداشت شاهزادگان و ایجاد ناامنی در جامعه سعودی
درست است که ابن سلمان از طریق حادثه «ریتزـ کارلتون» موفق شد که شاهزادگان دیگری که رقبا و حریفان وی بودند،محاصره کند و شاهزاده «مشعل بن عبدالله »و شاهزاده« فیصل بن عبدالله »را پس از پرداخت پول آزاد کرد ولی این امر سبب نگرانی بن سلمان میشود؛ زیرا ممکن است با توجه به اینکه این دو شاهزاده سعودی در«هیئت بیعت» و در «وزارت کشور» نفوذ دارند یک جبهه هماهنگ علیه وی در داخل عربستان ایجاد کنند. همچنین بن سلمان برای بازگرداندن سرلشکر سعدالجبری به هر قیمتی تلاشهای بی وقفهای انجام میدهد ،چراکه پیش از این دولت عربستان در راستای اعمال فشار به مشاور ولیعهد سابق سعودی برای بازگشت از کانادا به کشورش، چند تن از اعضای خانواده سعد الجبری را بازداشت کرد.
در همین راستا،«جرالد فیریستین »،سفیر پیشین ایالات متحده در یمن اظهار داشت که الجبری در طول دهه سال فعالیت در امنیت عربستان،پرونده های حساسی را عهده دار بود و اطلاعات سری زیادی را میدانست.از این رو بن سلمان اولین هدف خود را مقابله با پسرعموی خود،«محمد بن نایف» قرار داد و هدف دوم او وزرات کشور بود که سعد الجبری در خط مقدم آن قرار داشت.
با وجود تغییرات بن سلمان در ساختار قدرت،وی مسیر پیش روی خود را غبار آلود میبیند و انتظار هر اتفاق ناگهانی را دارد. به نوشته «فواد ابراهیم» در کتاب «آینده عربستان» یک تغییر ناگهانی میتواند،سرنوشت سیاسی عربستان را تغییر دهد.
جنگ ویرانگر یمن؛ باتلاق بزرگ بنسلمان
«محمدبن نایف» وزیر کشور وقت سعودی در سال 2010 به آمریکاییها گفته بود که عربستان با مشکلی به نام یمن روبرو بوده و بن سلمان یک اشتباه سیاسی مرتکب شده است. او اعلام کرد که القاعده میتواند با استفاده از سکوی یمن حملاتی علیه عربستان انجام دهد که با گذشت ده سال به لطف ولیعهد جدید یمن معضل بزرگی برای سیاست عربستان شده است.
ریاض اکنون به این درک رسیده است که هر چقدر جنگ با یمن طولانی تر باشد خروج از آن دشوارتر و پرهزینه تر خواهد بود. عربستان اکنون سختترین مرحله از جنگ خود با یمن را سپری میکند و محمد بن سلمان قادر نیست که جنگ را به نفع خود به پایان برساند و توان ارائه راهحلی برای ادامه جنگ را نیز ندارد و در میدان حریف شکست خورده است.در بعد میدانی نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن وارد دروازههای شرق یمن شده و در آستانه ورود به شهر مارب هستند. در جنوب این کشور نیز درگیری میان عناصر دولت مستعفی یمن و شورای انتقالی جنوب بالا گرفته و توافق موسم به ریاض و تمام تلاشهای سعودیها نتوانسته کاری برای حل این اختلافات انجام دهد. بنابراین هرچقدر جنگ در عربستان طولانی تر شود معضلات عربستان نیز بیشتر خواهد شد.
بنبست چشمانداز 2030
شواهد نشان میدهد چشم انداز 2030 بن سلمان تقریبا به پایان رسیده و پروژه ابرشهر نئوم که 500 میلیارد دلار هزینه برای آن برآورده شده تنها یکی از پروژه های این چشمانداز است که هیچ افق روشنی برای اجرای آن دیده نمیشود. ساخت تعدادی از کاخهای سلطنتی و پروازهای هوایی در سواحل دریای سرخ و دوازده شهر نئوم هنوز هنوز معلق هستند و بحث ساکنان این منطقه بزرگترین معضل پیش روی بن سلمان است ؛با توجه به اینکه پیش از این عبدالرحمان الحویطی یکی از شهروندان آن به دلیل امتناع از مهاجرت اجباری و تخلیه خانه اش به دست نیروهای بن سلمان کشته شد. با این حال جدیترین بحران اقتصادی و مالی که برای بن سلمان برای دهها سال به وجود آمده است باعث میشود که پروژه خیالی نئوم را به حالت تعلیق درآورد؛چرا که برای انجام این طرح نیاز به سرمایهگذاری عظیمی است که شرایط کنونی عربستان و بحرانها مانع جذب سرمایه گذاران خارجی میشود.
منبع: روزنامه الاخبار