به گزارش سایت فردا: استعفای عارف بار دیگر بحث داغ اصلاح طلبان شده و این طور که به نظر میرسد فعالان سیاسی در این جریان حسابی از وی و عملکرد او خسته شدهاند. همین است که هر از چندگاهی شاهد طرح موضوع استعفای وی و بعد هم تکذیب آن هستیم. همین چند روز قبل بار دیگر خبری درباره احتمال استعفای رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان مطرح شد و «علی صوفی» دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز در این باره گفت: «مجموع موضوعاتی که مطرح میشود همگی یک نوع گمانهزنی است، تنها مسالهای که تاکنون درخصوص شورایعالی واقعیت دارد، استعفای آقای موسویلاری است که ایشان خودش رسانهای کرده است و هنوز شورا جلسهای تشکیل نداده است که این موضوع مطرح و در این خصوص تصمیمگیری شود.»
این همه شایعه سازی درباره استعفای عارف این سوال را به ذهن میرساند که چرا برخی از چهرهها و رسانههای اصلاحطلب اینقدر به دنبال حذف وی هستند؟ آیا مشکلات اصلاح طلبان و شورای عالی با کنارگیری عارف حل خواهد شد؟ برخی از سیاسیون در این جریان اما معتقدند که کار اساسیتر از این حرفها است. مثلا غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با «فردا نیوز» در این باره گفت: «به نظر میرسد که ماموریت شورای سیاست گذاری که شورای معین برای رفع کاستیهای کارکردهای احزاب است، به پایان رسیده است. وقتی هم که کارکرد یک مجموعه به پایان رسیده است طبیعتا مناسبات آن یعنی اینکه چه کسی رئیس است و چه کسی نایب رئیس و ... منتفی میشود».
وی افزود: « این به معنی آن نیست که به سازوکارهای اینگونه نیاز نداریم اما به این مفهوم است که ما با توجه به کثرت احزاب اصلاح طلب و ضعف کارکردی آنها به سازوکاری نیاز داریم که بتوانیم به هماهنگی و همفکری بیشتر اصلاح طلبان در موضوعات مهم نیاز داریم.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: «با توجه به تجربه این شورای سیاست گذاری و نقاط قوت و ضعف آن، همچینن مسائل پیش رو باید سازوکار دیگری تعریف کرد که نقاط قوت ساز و کار قبلی را داشته و نقاط ضعف آن را نداشته باشد. بعد از آن است که باید درباره سازماندهی و کارگروههای سازوکار جدید حرف زد و تصمیم گرفت».
وی با تاکید بر اینکه مساله فعلی اصلاح طلبان تغییر سازوکار است نه تغییر افراد، گفت: « این سازوکار است که در برخی جاها موفق بوده و در برخی جاها نبوده است. تقلیل مساله کارکرد سازوکار به تغییر افراد خود یک خطا است. به هرحال این یک سازوکار جمعی بوده و ضعف یا قوت آن نیز به جمع برمیگردد. هرچند که نقش افراد در سازمانها قابل کتمان نیست اما نباید مساله کارکرد را به افراد تقلیل داد. به نظر من ماموریت این سازمان به پایان رسیده و باید برای آن فکری کرد».
ظریفیان طرح موضوع استعفای عارف را یکی از نشانههای تقلیل بحث ضعف سازوکار به افراد دانست و گفت: «قبل از این هم آقای موسوی لاری استعفا داده بود. وقتی من از ایشان پرسیدم که دلیل استعفا چه بود تصورش این بود که ماموریت سازوکار به پایان رسیده و در عین حال که قوتهای داشته، ضعف داشته است. هنوز نقاط ضعف و قوت این سازوکار به صورت عالمانه بررسی نشده و افراد از مناظر خود به موضوع میپردازند. اتفاقا به نظر من باید باز هم همان جمع بنشینند و از نظر صاحب نظران بیرون و حتی رقبا کمک بگیرند و به بررسی مساله بپردازند. با این روش باید به سمت استفاده از یک سازوکار جدید رفت و متناسب با آن نیز تصمیم گرفت که چه کسانی در مصدر تصمیمات باشند».
وی خاطر نشان کرد: «البته تمایل خود افراد برای قرار گرفتن در راس سازوکار هم مهم است، ممکن است برخی افراد خودشان بگویند که کارکرد ما به پایان رسیده و باید از افراد تازه نفس تر و نیروهای متفاوتتر استفاده کرد».