به گزارش مشرق، معلم شهید «محمدعلی خدابخشی»، فرزند رجبعلی در تاریخ 20 مرداد سال 1336 در یکی از روستاهای اطراف صومعه سرا در استان گیلان به دنیا آمد. با فوت پدر، خانواده شهید خدابخشی به قم منتقل شده و در قم و در جوار حرم کریمه اهل بیت (س) سکنی گزیدند.
این شهید بزرگوار دیپلم خود را از دبیرستان صدوق قم اخذ نمود و خدمت سربازی اش را در یکی از پاسگاههای مسیر شیراز-اصفهان گذراند. بنا به فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار از پادگان ها، وی همراه چهار نفر دیگر، از خدمت سربازی فرار کرد.
شهید خدابخشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز غائلههای گروهکهای ضدانقلاب، به جمع پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد.
این شهید والامقام هنگامی که گروهکهای ضدانقلاب تحرکاتی را به راه انداخته بودند، در حالی که دست هایش را گره کرده بوده، میگوید: «باید برویم و تا توان داریم این گروهکها را سرجایشان بنشانیم تا انقلاب در مسیر اصیل خود حرکت کند»
شهید خدابخشی در ادامه فعالیت هایش، به استخدام آموزش و پرورش در آمد و در تاریخ شش مهر سال 1359 در مدرسه سعیدی روستای نایه بخش خلجستان قم مشغول به تدریس شد.
به گفته «ابراهیم خدابخشی» برادر شهید، شخصیت وی در فامیل مثل عمود خیمه بود و وقتی شهید شد، کانّه این عمود فروریخت.
این شهید عزیز وقتی میخواست خطبه عقدش را بخواند، گفته بود: «من باید همسرم را نزد امام ببرم و امام خطبه عقدم را بخواند» به او میگویند مگر دیگران در قم نیستند که بخوانند؟ میگوید: «من همین قدر بگویم کلمهای که امام ادا میکند همان کلمهای است که از خود امام زمان میشنوم، چون ایشان نماینده امام زمان است» و رهبری امام را قاطعترین و بی نظیرترین رهبری میدانست.
پس از خواندن خطبه عقد توسط امام و با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر سال 60، هنوز سه روز از عقدش نگذشته بود که رفتن به جبههها را بر ماندن در شهر ترجیح داد، لذا شهید خدابخشی که به تازگی مشغول به تدریس در پایه ابتدایی شده بود، به سبب عشق و علاقه و احساس تکلیفش، عازم جهادی دیگر شد و به زمره محافظان بیت حضرت امام (ره) در قم و تهران ملحق و از آنجا به صفوف مقدم جبههها پیوست.
شهید که از حادثه تروریستی انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و یارانش به شدت متاثر شده بود، میگوید: «وقتی که بهشتی از دنیا رفت دیگر زندگی برای ما جوانها فایدهای ندارد»
شهید محمدعلی خدابخشی سرانجام در تاریخ 10 تیر 1360 در منطقه دارخوین هنگامی که مشغول تقسیم بندی افراد بود، بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید و پیکر پاکش چند روز بعد در جوار مزار شهدای هفتم تیر در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.
آنگونه که همسنگران شهید روایت کردهاند، موقع شهادت میگوید: «بچهها من رفتم خداحافظ، سلام مرا به امام برسانید»