اعضای باند آدمربایی که مردان ثروتمند را میربودند و از آنها اخاذی میلیاردی میکردند، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند که سرکرده باند مدعی شد هیچ جرمی مرتکب نشده است.
آدمرباییهای میلیونی از مدتها قبل به مأموران گزارش شده بود و چند فرد ثروتمند به پلیس اعلام کرده بودند از سوی آدمربایان دزدیده شدند و مجرمان بعد از اینکه از آنها صدها میلیون تومان پول گرفتند، آزادشان کردند.
مأموران به باندیبودن این آدمرباییها مظنون شده بودند تا اینکه خبر رسید مدیرعامل شرکت گلدیران نیز ربوده شده است. با ردیابیهایی که مأموران انجام دادند، موفق شدند اعضای باندی که این فرد را ربوده بودند، بازداشت کنند و بهاینترتیب ارتباط آدمرباییهای اخیر مشخص شد.
پلیس فهمید فردی با تشکیل چند باند آدمربایی نقشه ربودن افراد ثروتمند را میکشیده و بعد از اینکه آن فرد ربوده شده و اخاذی انجام میشد، رئیس باند با تشکیل باندی جدید با افرادی تازه نقشه آدمربایی دیگری را اجرا میکرده است.
همچنین مشخص شد او هیچ نشانهای از خود بر جای نگذاشته و اعضای باند حتی نام واقعی او را هم نمیدانند تا اینکه با ربودهشدن مدیرعامل گلدیران اعضای باند در یک عملیات غافلگیرکننده دستگیر شدند و سرکرده باند نیز شناسایی شد؛ هرچند او متواری شده بود؛ اما در نهایت از سوی مأموران ردیابی و بازداشت شد.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. ازآنجاییکه پرونده یکی از آدمرباییها به شعبه 9 ارجاع شده بود؛ اما پروندهها با هم مرتبط بودند، همه پروندهها با هم تجمیع و وقت رسیدگی در این پرونده در شعبه 10 تعیین شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح روز گذشته در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد.
در کیفرخواست صادرشده، آمده بود: از چندی پیش به مأموران پلیس خبر رسیده بود که یک باند بزرگ آدمربایی در پایتخت با ربودن مردان ثروتمند و شکنجه آنها دست به اخاذی از خانوادهشان میزنند. با دریافت این خبر، رسیدگی به موضوع در دستور ویژه کار تیم تجسس قرار گرفت.
این افراد با جعل عنوان و سوءاستفاده از برخی عناوین ازجمله مأموران پلیسی و امنیتی، اقدام به آدمربایی میکردند و در یکی از اقدامات تبهکاری خود، یک برجساز ثروتمند را ربوده بودند. آدمربایان در ازای آزادی قربانیان خود درخواست مبالغ کلان داشتند، تا اینکه بعد از چند عملیات پیچیده پلیس، برخی از اعضای این باند دستگیر شدند؛ اما سرکرده باند همچنان فراری بود، تا اینکه به پلیس خبر رسید مدیرعامل شرکت گلدیران ربوده شده است.
تحقیقات و بررسیهای ویژه دراینباره آغاز شده بود و در عملیات پلیسی، گروگانگیران در مخفیگاهشان درحالیکه گروگان را در آن محل نگهداری میکردند، دستگیر شدند و فرد ربودهشده نیز آزاد شد. این در حالی است که در بررسیها مشخص شد آدمربایان از نزدیکان فرد ربودهشده درخواست 15 میلیون دلار ارز و 10 میلیارد تومان پول نقد کرده بودند.
در ادامه کیفرخواست ذکر شده است: متهمان این پرونده در آخرین اقدامشان شاکی را شکنجه داده بودند. آدمربایان اقدام به تهیه فیلمی از فرد ربودهشده کرده و فیلم را برای خانوادهاش ارسال کرده بودند. طراح آدمرباییها و متهم ردیف اول این باند فردی 60ساله است. رئیس باند برای ادامه اجرای نقشههایش افراد دیگری را برای فعالیت باند خود پیدا میکرد. او برای رسیدن به خواسته خود افراد ربودهشده را شکنجههای هولناکی داده است.
او معمولا در آدمرباییهایش از یک خودروی ون تاکسی با پلاکهای جعلی دولتی استفاده میکرد. درحالحاضر پرونده دیگر افراد دستگیرشده در موضوع آدمرباییهای قبلی نیز در حال رسیدگی است. همچنین از آدمربایان چندین قبضه آلات و تجهیزات نظامی و پلیسی، نقاب، ماسک و... کشف شده است. دادسرا بر این اعتقاد است که متهمان اقدام به آدمربایی، جعل و غصب عنوان و همچنین نگهداری گاز اشکآور کرده و قربانیان را شکنجه دادهاند؛ بهاینترتیب درخواست مجازات متهمان را دارند.
در ادامه شکات در جایگاه حاضر شدند. یکی از آنها که برجساز معروفی است، گفت: متهم ردیف اول را میشناختم. او در دفتر پسرعمویش که او هم در کار ساختوساز است، کار میکرد و به دفتر من رفتوآمد داشت. پسرعمویش فرد بسیار خوبی است و در کارهای این مرد نقشی نداشته است.
او مسئول دفتر پسرعمویش بود و کارهای اداری را انجام میداد. در رفتوآمد به دفتر من از ثروتم مطلع شده و نقشه ربودن من را کشیده بود و برای اینکه آزادم کند، چند صد میلیون تومان از من پول گرفت. این مرد گفت: آدمربایان من را شکنجه کردند و برای اینکه وادارم کنند به خواستهشان عمل کنم، به من برق وصل کردند.
شاکی دیگر پرونده نیز گفت: صبح که از خانه بیرون آمدم، من را به زور سوار یک ون کردند و بردند. من در روز چند بار با خانوادهام تلفنی صحبت میکنم و میدانستم اگر خانوادهام از من بیخبر باشند، به پلیس گزارش میدهند؛ بههمینخاطر وقتی متهمان تلفن من را گرفتند و خاموش کردند، فهمیدم حتما خانوادهام اقدامی میکنند.
آدمربایان ابتدا چند میلیون یورو از من خواستند و بعد به 600 میلیون تومان رضایت دادند. من هم گفتم با تلفن خودم تماس میگیرم و به خانوادهام خبر میدهم؛ چون اگر با تلفن خودم زنگ نزنم، همسرم تلفن غریبه را جواب نمیدهد. وقتی با تلفن خودم تماس گرفتم، با توجه به اینکه همسرم در این مدت پلیس را خبر کرده بود، تلفنم ردیابی شد و بهاینترتیب مأموران محل نگهداری من را پیدا و آزادم کردند.
بعد از گفتههای شکات متهمان یک به یک درجایگاه قرار گرفتند. متهم ردیف اول گفت: من اتهامات را قبول ندارم. گفتههایم در دادسرا زیر فشار بود و دو انگشت من را شکستند.
وقتی قاضی گفت: اگر انگشتانت شکسته بود، پس چطور متن بازجویی را خودت نوشتی و در همه مدت هم اثری از شکستگی در دست تو دیده نشده است، متهم سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت. سپس قاضی گفت: قبل از جلسه دادگاه از من خواستی پسرت در جلسه نباشد و گفتی میخواهی حرفهایی بزنی که او نشنود؛ اما حالا مدعی هستی که اصلا کاری نکردهای. اگر اینطور است، پس چرا دوست نداشتی پسرت حرفهایت را بشنود. متهم گفت: من نمیخواستم پسرم کیفرخواست را بشنود.
بعد از گفتههای متهم ردیف اول، دیگر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد. او گفت:، چون مشکلات مالی زیادی داشتم، مجبور شدم این کار را بکنم. چند وقتی میشد که بدهیهایم زیاد شده بود. وقتی متهم ردیف اول پیشنهاد داد، وسوسه شدم و قبول کردم؛ اما نمیدانستم قضیه تا این حد بزرگ است.
فکر کردم آن فرد را میبریم. آنها با هم تسویه حساب میکنند و موضوع تمام میشود. رئیس باند در ابتدا خودش را فرد خیّری معرفی و به من کمک مالی کرد. من فکر نمیکردم تا این حد فرد مخوفی باشد.
قضات بعد از گفتههای متهمان و وکلای آنها برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.