به گزارش مشرق، نویسندگانی که در ژانر دفاع مقدس و جنگ داستان مینویسند، در ادبیات ما به دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول کسانی هستند که در زمان جنگ ایران و عراق در جبهه حضور داشتند و تمام عملیاتها و حوادث پرفراز و نشیب جنگ را با پوست و استخوان تجربه کردهاند این دسته اغلب از جوانان و نوجوانان نسل اول جنگ بودند که اگر شهید نشده باشند، الان به پیری و میانسالی رسیدهاند.
گروه دوم هم نوجوانان و جوانان نسل بعد از پایان جنگ هستند که از روی نوشتهها و شنیدهها و کتابها و اسناد مربوط به جنگ دست به قلم برده و رویدادهای جبهه و پشت جبهه را چه در زمان جنگ و چه بعد از جنگ به روی کاغذ آوردهاند. علاوه بر ادبیات، در سینمای ایران هم این اتفاق افتاده است، یعنی هم کارگردان نسل جنگ داریم و هم بعد از جنگ که البته هیچگاه نمیتوان با قاطعیت گفت کدام گروه موفقتر عمل کرده، چون در این مورد اتفاقهای غیرمعمولی زیادی رخ داده است، مثلاً گاهی اوقات اثر فردی که خودش جبهه را تجربه کرده به مراتب ضعیفتر از اثری بوده که مؤلف آن اصلاً جبهه نرفته و گاهی هم برعکس این اتفاق رخ داده است.
مجموعه داستان «خط مرزی» را سیدحسین موسوینیا متولد 1365 شهرری نوشته است، یعنی نویسندهای که به اقتضای سن و سالش جنگ را تجربه نکرده است. این کتاب که در سال 1396 توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و 126 صفحه دارد در اولین دوره جشنواره روایت صاحب مقام و رتبه شده است.
روزی روزگاری پدر
«دیدگاه»، «روزی روزگاری پدر»، «خط مرزی»، «کنسروهای خونی»، «گل یخ»، «دستهای سرگردان» و «قنات» نام هفت داستان کوتاهی است که این مجموعه داستان را شکل دادهاند.
نویسنده در این کتاب سعی کرده سراغ موضوعات متفاوتی از جنگ برود و به مشکلات و مصائب بعد از جنگ هم در جامعه بپردازد که یکی از این موضوعات را ما در داستان «روزی روزگاری پدر» میبینیم که به برخورد بد و نامهربانانه بچهها با یکی از فرزندان جانباز اعصاب و روان میپردازد که مورد تمسخر دوستانش قرار میگیرد، اما یکی از داستانهای متفاوت این مجموعه، داستان آخر کتاب یعنی «قنات» است که نویسنده اشارهای دارد به شهدای غواصی که ناجوانمردانه و غریبانه و به صورت گروهی بعداز لو رفتن یک عملیات نظامی به شهادت رسیدند.
راوی این داستان یک سرباز عراقی است که عامل زندهبهگور کردن شهدای غواص است و ماجرای آن روز تلخ را برای مخاطب تعریف میکند. داستان آخر یکی از تکاندهندهترین و تلخترین ماجراهای این کتاب است که زشتیهای جنگ را برای مخاطب صدچندان میکند، اما در جاهایی هم یادآوری میکند که جنگ زشت و تلخ است، اما دفاع کردن از وطن وظیفه است. نویسنده این مجموعه تلاش کرده تا از زاویه تازهتری به مقوله جنگ نگاه کند و کلیشههایی را که دیگر نویسندگان این سبک از ادبیات قبلاً داشتهاند دوباره تکرار نکند، هر چند نویسنده در برخی از داستانهایش یکی از مهمترین عناصر داستانی یعنی «تعلیق» را فراموش میکند و ریتم پرداخت داستان را کند میکند، اما جسارت او در پرداختن به رویدادهای نبردی که خود در آن حضور فیزیکی نداشته را میتوان از نکات مثبت این مجموعه داستان قلمداد کرد.
*جوان