ماهان شبکه ایرانیان

نکاتی پیرامون عادت به برقراری روابط بد عاشقانه

آیا معمولاً وارد روابطی می شوید که پس از چندی جز ناامیدی و پشیمانی چیز دیگری برایتان باقی نمی گذارند؟ آیا افرادی که انتخاب می کنید به هیچ وجه نمی توانند خواست ها و نیازهایتان را براورده سازند؟ آیا همیشه احساس می کنید که چیزی در رابطه کم دارید؟ اگر پاسخ شما حتی به یکی از سوال های بالا هم مثبت باشد به طور حتم دچار اعتیاد به روابط بد و ناامید کننده ش ...

نکاتی پیرامون عادت به برقراری روابط بد عاشقانه

آیا معمولاً وارد روابطی می شوید که پس از چندی جز ناامیدی و پشیمانی چیز دیگری برایتان باقی نمی گذارند؟ آیا افرادی که انتخاب می کنید به هیچ وجه نمی توانند خواست ها و نیازهایتان را براورده سازند؟ آیا همیشه احساس می کنید که چیزی در رابطه کم دارید؟ اگر پاسخ شما حتی به یکی از سوال های بالا هم مثبت باشد به طور حتم دچار اعتیاد به روابط بد و ناامید کننده شده اید. شما با ورود به یک چنین روابطی خود به خود شکست را برای خودتان رقم می زنید و اصلاً متوجه نمی شوید که چه کار اشتباهی انجام می دهید. راه هایی وجود دارند که به واسطه ی آنها می توانید تشخیص دهید که آیا واقعاً به یک چنین روابطی معتاد شده اید یا خیر. همچنین تکنیک هایی وجود دارند که به واسطه ی آنها می توانید یک چنین عاداتی را ترک کرده و روابطی را شروع کنید که چیزی جز رضایت برایتان در بر نداشته باشند.

پیش از اینکه بخواهیم بر روی علائم این مسئله صحبت کنیم، ابتدا باید خطرات ورود به یک چنین روابطی را برایتان روشن نماییم. وارد شدن به این روابط نه تنها نظر یک یا هر دو نفر را به خود جلب نمی کند، بلکه باعث ایجاد استرس نیز می شود. تنش و استرس به عنوان جزء لاینفک چنین روابطی در می آید، طرفین به تدریج عزت نفس خود را از دست می دهند و همین مطلب سبب می شود که در جنبه های دیگر زندگی مانند کار و یا تحصیل نیز دچار مشکل شوند. استرس دائمی سبب ترشح مواد شیمیایی خاصی در بدن می شود که به موجب آن میانگین طبیعی انرژی بدن کاهش پیدا می کند و فرد مستعد مبتلا شدن به بیماری های گوناگون می شود. فردی که در یک چنین روابطی قرار می گیرد نه تنها از نظر روحی دچار مشکل می شود، بلکه از نظر فیزیکی نیز با مشکلالی روبرو خواهد شد؛ اما با وجود کلیه موارد ذکر شده برخی از افراد هستند که بازهم به چنین روابطی ادامه میدهند و توانایی ترک طرف مقابل را ندارند. این افراد افسرده و غمگین می شوند و برای اینکه به آرامش برسند به الکل و یا سایر مواد مخدر روی می آورند.

و اما نشانه های چنین اعتیادی شامل چه مواردی می شود؟ نادیده گرفتن حقیقت را شاید بتوان یکی از ابتدایی ترین نشانه های آن در نظر گرفت. اگر شما به واقع میدانید که این رابطه مناسب شما نیست و نمی تواند شما را خوشحال و راضی نگه دارد، اما باز هم در آن باقی می مانید، نشان دهنده این است که به مرحله بی توجهی رسیده اید. اگر بخواهید رفتار زننده  و ناامید کننده ی طرف مقابل را به نوعی برای خود توجیه کنید، شک نکنید که به دام افتاده اید. به ویژه اگر توجیهات و بهانه هایی که برای کارهای او می آورید غیر واقعی باشد و تقابلی با واقعیت نداشته باشند. اگر به هر حال این جسارت را پیدا کردید که به خودتان بگویید این ارتباط مناسب حال شما نیست، اما جرات آن را نداشتید که این مطلب را با شریک خود در میان بگذارید، مطمئناً یکی از قربانیان بی چون و چرای ارتباط های ناخوشایند هستید. چرا که می دانید کارتان اشتباه است، اما به آن ادامه می دهید. در این میان مشکلات روحی و روانی و فیزیکی نیز می توانند به عنوان علائم اصلی به شمار روند.

چه عواملی سبب ایجاد اعتیاد به روابط نامناسب می شوند؟ علل مختلفی وجود دارند که در افراد مختلف متغیر می باشند؛ اما یکی از دلایل رایج این است که فرد تصور می کند اگر به این رابطه ی خود خاتمه ببخشد هیچ گاه نمی تواند شخص دیگری را پیدا کند که به او علاقمند شده و دوستش بدارد. چنین فردی آنقدر به شریک خود نزدیک شده و با او ارتباط برقرار می کند که زندگی واقعی خود را فراموش کرده و تصور می کند که نمی تواند به تنهایی به زندگی ادامه داده و از خودش مراقبت کند. این افراد همچنین از حرف مردم نیز هراس دارند. احساس می کنند که پایان بخشیدن به یک رابطه یعنی شکست و فکر می کنند تنها بودن یک فاجعه ی هولناک و زجر آور است. از جمله موارد دیگر می توان به پشتیبانی مالی که فرد از طرف مقابل دریافت می کند اشاره کرد. فرد در این حالت تصور می کند چون شریکش از نظر مالی او را حمایت می کند، بنابراین حق دارد هر طوری که بخواهد با او رفتار کند. اگر ارتباط زناشویی باشد و پای بچه در میان باشد هم طرفین ترجیح می دهند که این ارتباط را حفظ کنند و به نوعی احساس گناه به آنها دست می دهد. اگر بخواهیم کمی عمقی تر به این مشکل نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که بروز چنین مسئله ای می تواند ریشه در کودکی افراد داشته باشد. شاید در کودکی آنقدرها که باید و شاید مورد محبت قرار نگرفته باشند و به همین دلیل تصور می کنند که نمی توانند از کوچکترین محبت و اهمیتی بگذرند.

چه کاری باید انجام داد و چگونه می توان چنین عادتی را ترک کرد؟ از آنجایی که ترک این نوع اعتیاد، مشکل می باشد به همین دلیل شاید برایتان کمی دشوار باشد که بخواهید آن را به سرعت و به تنهایی از میان بردارید. مشاوره می تواند یکی از موثرترین تکنیک ها برای ترک این عادت باشد. می توانید یک مشاور و یا سرویس های ویژه ای که به این منظور دایر هستند را پیدا کرده و با آنها تماس بگیرید تا شما را راهنمایی کنند. به هر حال اولین گام این است که قبول کنید دچار یک چنین اعتیادی هستید و باید برای برطرف نمودن آن کمک بگیرید. سعی کنید با خودتان دوست باشید و تمام درهای احساسی را به روی خودتان بازکنید و با خودتان صادق باشید. تمام تمرکز خود را جمع کنید، برای خود اهداف مختلفی در نظر بگیرید، تا جایی که میتوانید خودتان را به شادکامی و رضایت از زندگی نزدیک تر کنید و ببینید واقعاً چه چیزهایی از زندگی می خواهید. هیچ گاه در این راه تسلیم نشوید و به خودتان بقبولانید که تنها نخواهید ماند. انسان هایی هستند که به راحتی می توانند به شما کمک کنند، می دانند باید چگونه به شما کمک کنند و این کار را در حق شما انجام خواهند داد. همچنین بدانید که در زندگی افرادی وجود دارند که برای همیشه در کنارتان باقی خواهند ماند و هیچ گاه ترکتان نخواهند کرد و همیشه محبت و عشقی را که نیاز دارید نثارتان خواهند نمود و این شخص کسی نیز جز خودتان..

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان