به گزارش مشرق، نیمهشب یکشنبه 26 تیرماه 67 آقای «محمدجعفر محلاتی» نماینده دائم ایران در سازمان ملل، پس از تماسی کوتاه با دبیرکل وقت سازمان ملل متحد آقای «خاویر پرز دکوئیار»، به منزل دبیرکل رفته و نامهای از رئیسجمهور وقت ایران آیتالله خامنهای را به وی تسلیم کرد.
در این نامه حدودا 200 کلمهای، به جناب دبیرکل اعلام شده بود ایران قطعنامه 598 شورای امنیت را میپذیرد.
ساعت 14 روز 27 تیرماه، رادیو تهران این خبر را پخش کرد.
به نظر میآمد سرانجام جنگی که 2856 روز از آغاز آن میگذشت، اینگونه به پایان رسیده باشد؛ با این حال، جنگ میان 2 کشور 9 روز دیگر به طول انجامید.
وزیر وقت امور خارجه دکتر «علیاکبر ولایتی» به همراه هیأتی از اعضای سیاسی و حقوقی وزارت خارجه، صبح روز دوشنبه سوم مرداد وارد نیویورک شد و روز چهارم مردادماه زمانی که هنوز جنگ در مرزهای غربی کشور با شدت جریان داشت، با دبیرکل سازمان ملل دیدار کرد و به گفتوگو نشست.
تنها یک ماه بعد بود که نخستین دیدار میان وزرای خارجه ایران و عراق، پس از نزدیک به یک دهه اختلاف، تیرگی و جنگ، در محل سازمان ملل انجام و مذاکرات صلح رسما آغاز شد.
امروز 17 سال و 4 ماه از سقوط رژیم بعث عراق میگذرد. 13 سال و نیم است صدام به دار آویخته شده و 5 سال است «طارق عزیز» همان وزیر خارجه متکبر و متبختر عراق، با ذلت و فلاکت در زندان شهر «ناصریه» مرده است. 33 سال از تصویب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد میگذرد و کمتر از نصف بندهای دهگانه آن جامه عمل پوشیده و آن بندها هم غالبا تحت تاثیر عواملی خارج از مسیر مذاکرات در نیویورک و ژنو به اجرا درآمد.
هنوز نه از پرداخت غرامت، که حتی از تعیین غرامت هم خبری نیست، ضمن آنکه اساسا در متن قطعنامه 598 هیچ سخنی از پرداخت غرامت در میان نیست. این جمعبندی از پذیرش قطعنامه 598 و نحوه اجرای آن، همان چیزی بود که سیاستمداران کشورمان تیرماه 66 (هنگام تصویب و ابلاغ قطعنامه 598) پیشبینی میکردند و باعث شد در پذیرش آن دچار تردید شوند.
همان شد که فکر میکردیم و در نهایت پذیرش قطعنامه تنها باعث نجات رژیم صدام از باتلاقی شد که هر چه دست و پا میزد، بیشتر در آن فرومیرفت.
کمی جلوتر میرویم 2 سال و 15 روز پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، ارتش صدام، کشور همسایهاش«کویت» (با مساحتی معادل استان اردبیل) را طی چند ساعت کاملا به اشغال درآورد. پس از تقریبا 170 روز، طی جنگی که 100 ساعت به طول انجامید، ارتش آمریکا و نیروهای مؤتلفش، کویت را آزاد کرده و تا آستانه سقوط بغداد پیش رفتند که به هر دلیل منصرف شدند و رژیم صدام 12 سال و 2 ماه دیگر مجال حیات یافت.
2 ماه و نیم بعد از اخراج عراق از کویت، 14 فروردین70، قطعنامه 687 شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید و به عراق ابلاغ شد. مطابق این قطعنامه، عراق مسؤول هرگونه خسارت، زیان و ویرانیای است که به کویت وارد شده و همچنین باید اموال به یغما برده از کویت را تحویل دهد.
طبق این بیانیه همچنین هرگونه اظهارات عراق درباره امتناع از بازپرداخت بدهیهای خارجی خود باطل است. 45 روز بعد، با تصویب قطعنامه 692 شورای امنیت، ایجاد صندوقی برای مطالبه غرامت تعیینشده توسط «کمیسیون [دریافت] غرامت سازمان ملل متحد» از عراق رسما تأسیس شد. مدتی بعد، کمیسیون مزبور مبلغ 52 میلیارد و 400 میلیون دلار برای غرامت کویت از عراق تعیین کرد. به فاصله کوتاهی، دریافت اقساط غرامت، از عراقی که تحت شدیدترین تحریمها قرار داشت، آغاز شد.
جالب اینکه این ماجرا، با سقوط دولت صدام، تنها با توقفی چندساله مواجه شد و ادامه پیدا کرد و تا همین امروز نیز ادامه دارد.
بر اساس اخبار منتشرشده، طی 28 سال گذشته، عراق 48 میلیارد دلار را با کمیسیون غرامت سازمان ملل تسویه کرده است. این مقایسه مختصر میان عملکرد شورای امنیت و سازمان ملل، در قبال 2 جنگ که به فاصله 2 سال و نیم از هم به پایان رسید، نشاندهنده استانداردهای دوگانه در این مراجع بینالمللی است که به اصطلاح بناست نقش پلیس و قاضی را در منازعات بینالمللی ایفا کنند.
حتی مقایسه میان مفاد قطعنامه 598 و 687 نشان میدهد چه تفاوت حیرتآوری در واکنش به 2 جنگ عراق- ایران و عراق - کویت وجود دارد. این کارنامه تأسفبار تاریخی در رابطه با سازمان ملل متحد میتوانست به عنوان بخشی از تجربه تاریخی ملت ما، در تعاملات آینده با سازمان ملل متحد باشد اما به نظر نگارنده، مروری بر عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در سالهای اخیر که از متراکمترین ادوار همکاریهای کشور با سازمان ملل متحد به شمار میرود، نشان میدهد در سطح اعتماد و تکیه بر سازمان ملل متحد و شورای امنیت، زیادهروی شد؛ آن هم در حالی که ما پیش از این با تمام وجودمان، سطح بیعدالتی و عملکرد جانبدارانه این مرجع بینالمللی را بارها تجربه کرده بودیم.
*محمدعلی صمدی / روزنامه وطن امروز