ماهان شبکه ایرانیان

«اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» / قسمت ۱۱

کتاب جان بولتون؛ جزئیات واکنش آمریکا به حوادث بندر فجیره و اتهام‌زنی به ایران/ به ترامپ گفتم برای واکنش نظامی آماده شود +عکس و فیلم

بولتون می‌نویسد: اولین فکری که بعد از حوادث فجیره به ذهنم این رسید این بود که یک نشست فوری شورای امنیت تشکیل دهیم و ایران را متهم کنیم؛ به ترامپ هم گفتم فکر کند ببیند چه واکنش نظامی‌ای می‌خواهد.

سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [1] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانه‌های آمریکایی و به ویژه خبرگزاری‌های منتقد ترامپ، بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان می‌داد حاوی توصیفات افشاگرانه‌ای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.

جلد کتاب «اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون»  (+)


سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخش‌هایی از کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» را که در آن‌ها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگ‌طلب است، بلکه به فریب‌کاری و سیاست‌زدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آن‌چه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد.  بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.

در همین‌باره بخوانید:

››   «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟

›› بولتون یک نومحافظه‌کار جنگ‌طلب است که اعتقادی به قوانین بین‌المللی ندارد

›› بولتون غده سرطانی کاخ سفید بود

›› هر کس مشاور امنیت ملی ترامپ شود از بولتون بدتر نیست


آن‌چه در ادامه می‌خوانید، قسمت یازدهم از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» است.  مشرق پیش از این شماری از جنجالی‌ترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را می‌توانید از این‌جا بخوانید. همچنین قسمت‌های قبلی مجموعه گزارش کنونی را می‌توانید از لینک‌های انتهای همین گزارش بخوانید.

توضیحاتی درباره کتاب جان بولتون علیه ترامپ [دانلود]

قسمت یازدهم/

یک‌شنبه، 12 می، صبح زود از «اتاق وضعیت [2] » [اتاق جلسات مهم یا اضطراری در کاخ سفید] با من تماس گرفتند تا گزارش بدهند که یک نفتکش در نزدیکی تنگه هرمز با نوعی سلاح هدف قرار گرفته و در آتش می‌سوزد. احتمال می‌دادند که چهار کشتی مورد حمله قرار گرفته باشند. به کارکنان اتاق وضعیت گفتم که «کوپرمن [3] » [معاون وقت جان بولتون] و بقیه را بیدار کنند؛ البته اگر قبلاً این کار را نکرده‌اند. خودم هم دوش گرفتم، لباس پوشیدم و به تیم امنیتی سرویس مخفی‌ام گفتم من را به کاخ سفید ببرند. کمی بعد از ساعت 5 صبح از داخل ماشین با دانفورد تماس گرفتم و متوجه شدم که او هم اساساً همان اطلاعاتی را دارد که من دارم. حدود ساعت 5:20 به ساختمان «بال غربی» [در کاخ سفید] رسیدم و فوراً با «دن کوتس [4] » [مدیر وقت اطلاعات ملی] تماس گرفتم تا مطمئن شوم او هم خبر را دریافت کرده است. تلفن را که قطع کردم، دانفورد تماس گرفت تا تأیید کند یک نفتکش دچار آتش‌سوزی شده و اطلاع دهد که ظاهراً هیچ‌کدام از کشتی‌ها متعلق به آمریکا نبوده یا به نام آمریکا ثبت نشده‌اند. «با صدای بلند» فکر کردم آیا ممکن است ایران با حمله به کشتی‌های غیرآمریکایی عمداً بخواهد آمریکا را بسنجد. دانفورد گفت او هم معتقد است که تحریک آمریکا قطعاً بخشی از استراتژی ایران است. هنوز زود بود و اطلاعات ناقصی در دست داشتیم، اما بدون شک، واقعه بزرگی در راه بود.

تجمع کشتی‌های تجاری مقابل بندر فجیره؛ بر خلاف ادعای آمریکایی‌ها، احتمال آن‌که ایران در چنین منطقه شلوغی دست به عملیات مین‌گذاری زده باشد عملاً صفر است (+)

آمریکایی‌ها با انتشار این تصویر ماهواره‌ای از درون مرزهای ایران، مدعی بودند ایران با کامیون و قایق اقدام به جابه‌جایی موشک کرده و بنابراین در حوادث فجیره دست داشته است (+)

بعد از چند تماس دیگر به اتاق وضعیت رفتم. کارکنانِ شبانه‌روزی این دفتر در حال جمع‌آوری اطلاعات بودند و کوپرمن هم بعد از رسیدن به کاخ سفید مستقیماً به همان‌جا رفته بود. حالا می‌دانستیم که کشتی‌های هدف قرار گرفته، در دریای عمان و نزدیکی بندر «فجیره» در امارات متحده عربی لنگر انداخته بوده‌اند. البته هنوز هم اطلاعات، پراکنده و گاهی متناقض بود؛ مثلاً گزارش‌هایی از انفجار در خود فجیره وجود داشت که دولت محلی فوراً آن‌ها را تکذیب کرد و غلط بودن آن‌ها هم اثبات شد. احتمالاً یکی از این کشتی‌ها نروژی، دو تا سعودی و یکی اماراتی بودند؛ حملات هم یا توسط غواص و از طریق نصب مین‌های چسبنده به بدنه کشتی‌ها انجام شده بودند، یا با شلیک راکت از شناورهای کوچک دریایی. در ساعت‌های پایانی روز یک‌شنبه، گزینه غواصان محتمل‌تر به نظر می‌رسید و در روزهای بعد توسط پرسنل عملیات ویژه آمریکا تأیید شد [5] .

نفتکش «آندریا ویکتوری» متعلق به یک کمپانی نروژی در حوادث بندر فجیره آسیب دیده است (+)

نمای نزدیک‌تری از آسیب واردشده به «آندریا ویکتوری»؛ تصاویری که از حوادث فجیره منتشر شد، دست‌کم در ابتدا، تنها متعلق به همین نفتکش نروژی بود (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› «خلیج تونکینِ فقرا»؛ آیا مین‌گذاری در فجیره زیر سر آمریکایی‌هاست؟

 

حدود ساعت 6:15 صبح من به این نتیجه رسیدم که وقتش شده به ترامپ تلفن کنم. با این‌که دومین بار در دو هفته اخیر بود که تقریباً مطمئن بودم اگر با ترامپ تماس بگیرم، او را از خواب بیدار می‌کنم (اولین بار، 30 آوریل به خاطر شورش در ونزوئلا بود)، اما تصمیم گرفتم این کار را بکنم. وقتی او را در جریان اخبار قرار دادم، پرسید: «چه کار باید بکنیم؟» گفتم ما به جمع‌آوری اطلاعات ادامه می‌دهیم، اما شما انتظار حملات احتمالی بعدی را داشته باشید و کم‌کم به این فکر کنید که واکنش نظامی ما چه شکلی باید باشد. ترامپ که ظاهراً هنوز معتقد بود ما همه‌چیز را درباره همه‌چیز می‌دانیم، پرسید: «چرا در این مورد چیزی نمی‌دانستیم؟» همان‌طور که بارها برایش توضیح داده بودم، دوباره گفتم ما «عالِم کل» نیستیم، و این‌که او را در جریان اخبار جدید قرار خواهم داد. (اواخر آن روز، ترامپ در گفت‌وگو با پمپئو دوباره پرسیده بود که چرا ما از قبل از این حمله اطلاع نداشتیم.)

نفتکش سعودی «المرزوقه» در محاصره قایق‌های گشتی اماراتی؛ بر خلاف ادعاهای سعودی، تصویری از «آسیب قابل‌توجه» به بدنه مرزوقه منتشر نشد (+)

برای «مولوینی [6] » [مدیر دفتر مدیریت و بودجه] که با اعضای مجلس نمایندگان و سنا در «کمپ دیوید» در حال خوشگذرانی بودند، پیام گذاشتم. همچنین به کارکنان اتاق وضعیت دستور دادم با سفارت‌های آمریکا در اُسلو [پایتخت نروژ]، ابوظبی [پایتخت امارات] و ریاض [پایتخت عربستان] تماس بگیرند و ببینند دولت‌های میزبان‌شان چه اطلاعاتی دارند. نظریه اولیه من این بود که این سه دولت باید برای قرار دادن ایران در جایگاه متهم، درخواست تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت را بدهند. حدود ساعت 6:25 با پمپئو صحبت کردم و او هم با این رویکرد موافق بود. ساعت 7:30 با «پِنس» [معاون اول ترامپ] تماس گرفتم و او را در جریان قرار دادم. قبل از آن از کوپرمن خواسته بودم ساعت 8:00 صبح جلسه «کمیته معاونان» را برای تصمیم‌گیری درباره پاسخ آمریکا برگزار کند. این اولین جلسه از سه جلسه‌ای بود که آن روز داشتیم. چند آژانس شکایت داشتند که چرا روز یک‌شنبه [روز تعطیل] برایشان مزاحمت ایجاد شده است.

ساعت 8:00 هنوز هم اطلاعات جسته‌وگریخته بود. سعودی‌ها، به دلایلی که خودشان بهتر از همه می‌دانند، ابتدا وقوع هرگونه حمله‌ای را تکذیب کردند، اما بعداً روایت‌شان را تغییر دادند. از نزدیک با همه هم‌پیمانان‌مان که از این حادثه متضرر شده بودند، مشورت کردیم. همچنین به طور خاص، کمپین دروغ‌پراکنی ایرانی‌ها را که پیشاپیش شروع شده بود، با دقت رصد می‌کردیم. ساعت 8:20، نروژ علناً تأیید کرد که کشتی‌اش مورد حمله قرار گرفته است و اعلام کرد این حمله تلفاتی نداشته و کشتی هم قابل‌تعمیر و استفاده است. از ساعت 8:40 به بعد، سه مرتبه پشت سر هم با «دانفورد [7] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] صحبت کردم. تا آن موقع تصاویری از حفره ایجادشده در بدنه یکی از کشتی‌ها به دست آورده بودیم که توسط خدمه کشتی گرفته شده بودند. دانفورد گفت به وضوح مشخص است که این حفره با پهپاد ایجاد نشده است. ساعت 8:50 دوباره تماس گرفت و گفت هم‌پیمانان‌مان بیش‌ترِ آن‌چه که تا کنون شنیده‌ایم را تأیید می‌کنند، اما دروغ‌پراکنی‌های ایران شدت پیدا کرده و ادعا می‌کنند هفت تا ده کشتی آتش گرفته‌اند و هواپیماهای آمریکایی و فرانسوی نیز در نزدیکی محل حادثه دیده شده‌اند. [چند هفته پیش از حوادث فجیره، آمریکا، انگلیس و فرانسه مانور دریایی «آرتمیس ترایدنت» را با موضوع مقابله با میان‌های دریایی برگزار کرده بودند – جزئیات بیش‌تر] تهران در رقابت بر سر جایزه «وقاحتِ سال» پیشتاز بود، اما ایرانی‌ها می‌دانستند که بسیاری در سراسر جهان به طور پیش‌فرض، حرف‌های آن‌ها را باور می‌کنند.

اعضای نیروی دریایی انگلیس در جریان مانور «آرتمیس ترایدنت»  (+)

کشتی‌های نیروهای دریایی آمریکا، انگلیس و فرانسه طی مانور «آرتمیس ترایدنت» با تمرکز بر مبارزه با مین‌های دریایی (+)

اعضای نیروی دریایی انگلیس طی مانور «آرتمیس ترایدنت» یک سیستم مبارزه با مین از نوع «سی فاکس» را برای انداختن به آب آماده می‌کنند (+)

دانفورد و من درباره این صحبت کردیم اگر کل ماجرا در اصل تنها یک عملیات نفوذ از طرف ایرانی‌ها بوده باشد، چه کاری باید انجام دهیم. یکی از دلایل این‌که آن روز، دولت آمریکا هیچ واکنش رسمی‌ای نشان نداد، همین بود. کاملاً دقت داشتیم که به نفع ایران کاری انجام ندهیم و چیزی نگوییم که ناخواسته باعث افزایش یا تسریع افزایش قیمت نفت شود. ساعت 8:57، دانفورد دوباره تماس گرفت تا بگوید مقامات پنتاگون حادثه دیگری را به یاد می‌آورند که یک دهه قبل اتفاق افتاده و ایران در آن سعی داشته با نصب مین‌های تقلبی در مسیر ناوشکن موشک‌انداز «گرِیس هاپِر»، ما را وارد درگیری نظامی کند. «هاپر» [کسی که ناوشکن را به افتخار او نام‌گذاری کرده بودند] یک دانشمند زن پیشگام در علوم رایانه بود که در نیروی دریایی خدمت می‌کرد و کار وی در رمزنگاری و شکستن کدهای دشمن در جنگ جهانی دوم بسیار مهم بود؛ تا جایی که به درجه «دریابان» ارتقا پیدا کرد. برای دانفورد تعریف کردم که چگونه دانشگاه «یِیل» سال 2017 با تغییر نام کالج «کَلهون»، محل تحصیل من، به «هاپر» (که یکی از اولین زنانی هم بود که در ییل مدرک دکترای ریاضیات گرفت) تاریخ را از نو نوشت. من درخواست کردم تصویری از ناوشکن همنامِ هاپر در اتاق اساتید و دانش‌جویان کالج نصب شود تا ببینم چه‌قدر به مذاق دانش‌جویان و هیأت علمیِ چپگرای آن‌جا خوش می‌آید. با تعریف این ماجرا، در آن روزِ احتمالاً دشوار، دست‌کم چیزی داشتیم که درباره آن بخندیم.

ما نگران حملات بیش‌تر، به خصوص علیه سفارت‌خانه‌ها و کنسولگری‌هایمان هم بودیم. کمی بعد از ساعت دوازده ظهر، دوباره با ترامپ تماس گرفتم، فقط برای این‌که ببینم چه کار دارد می‌کند. تا آن موقع، ترامپ تقریباً به این نتیجه رسیده بود که اصلاً حمله‌ای در کار نبوده، بنابراین من سعی کردم تمام آن‌چه را که شنیده بودیم، با جزئیات بیش‌تر برایش توضیح بدهم؛ اگرچه خودمان هنوز در حال تحقیقات و جمع‌آوری اطلاعات بودیم. به‌رغم گذشت زمان، اطلاعات جدید همچنان نادر بود. حدود ساعت 4:45 بعدازظهر، دانفورد گزارش ارزیابی پنتاگون از حادثه را ارسال کرد. گزارش حاکی از این بود که خسارت وارده به چهار نفتکش ناچیز بوده، و قرار است ما به دعوت امارات متحده عربی، روز بعد تیم‌هایی را به فجیره اعزام کنیم تا وارد آب شده و خسارت را ارزیابی کنند. ساعت 5:15 برای آخرین بار در آن روز به ترامپ تلفن کردم تا او را در جریان اطلاعات و مشاهدات‌مان قرار دهم. به علاوه، به او گفتم دیدگاه ما این است که تا وقتی اطلاعات بیش‌تری به دست نیاورده‌ایم، نباید اظهارنظر علنی بکنیم. او فوراً جواب داد: «بله؛ بزرگش نکنید؛ چیزی نگویید.» می‌خواست کشورهای عرب حاشیه خلیج [فارس] هزینه‌های هرگونه عملیاتی را بپردازند که می‌خواستیم انجام بدهیم؛ و دوباره در این‌باره دادوبیداد کرد که بعد از حمله به عراق در سال 2003 باید نفت این کشور را می‌بردیم. در پایان تماس، گفت: «متشکرم، جان؛ خداحافظ» که نشان می‌داد از وضعیتی که در آن قرار داشتیم، راضی است. حدود ساعت 5:30 بود که راهی خانه شدم.

همزمان با مانور «آرتمیس ترایدنت»،  بولتون طی دیدار با همتای اسرائیلی خود «مئیر بن شبت» در واشینگتن،  از مشاور امنیت ملی نتانیاهو اطلاعاتی در مورد یک «تهدید معتبر» ادعایی از جانب ایران دریافت کرد [دانلود]

جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت ترامپ، مدعی دخالت ایران در حوادث بندر فجیره شده بود (+)

ترامپ در جلسه معمول ارائه گزارش اطلاعاتی که نزدیک ظهر روز بعد برگزار شد، فوراً پرسید: «چرا آن‌ها [ایرانی‌ها، با ما] مذاکره نمی‌کنند؟» برای او اصلاً باورکردنی نبود که ایران نمی‌خواهد با او مذاکره کند؛ هنوز این ایده را در سر می‌پروراند که من و پمپئو مانع تلاش‌های ایرانی‌ها برای مذاکره با او می‌شویم. این در حالی بود که، طبق اطلاعات ما، هیچ نشانه‌ای از علاقه تهران به مذاکره با ما وجود نداشت. ترامپ در این‌باره که کشورهای عرب تولیدکننده نفت باید «هزینه کامل» اقدامات ما را بپردازند، حتی از قبل هم قاطع‌تر شده بود. پس از بحث در مورد خطراتی که برای پرسنل ما در عراق وجود دارد، ترامپ یک سخنرانی طولانی درباره سوریه کرد و این‌که چرا ما باید به طور کامل از آن‌جا هم خارج شویم؛ چه برسد به افغانستان و عراق. در آخر هم گفت: «به پمپئو زنگ بزن و بگو [حمله به مجموعه دیپلماتیک آمریکا در] «بنغازی [8] » را به یاد بیاورد.» از طرف دیگر، چنان‌که من بعداً برای «شاناهان [9] » [وزیر دفاع موقت] هم توضیح دادم، ترامپ صراحتاً می‌گفت اگر آمریکایی‌ها [در حمله‌ای] کشته شوند، خواستار واکنش بسیار قدرتمندانه‌ای است؛ واکنشی بسیار شدیدتر از صرفاً مقابله‌به‌مثل.


آن‌چه خواندید، قسمت یازدهم از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمت‌های بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم مشرق قرار خواهد گرفت.  قسمت‌های قبلی مجموعه گزارش کنونی را می‌توانید از لینک‌های زیر بخوانید:

›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود

›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام

›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است

›› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟ / چرا بولتون نمی‌خواست ترامپ را با پوتین در یک اتاق تنها بگذارد؟

›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟

›› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون

›› جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشک‌باران کرد

›› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کن

›› ای کاش توانسته بودم رژیم ایران را سرنگون کنم/ ترامپ توهم داشت همه می‌خواهند با او مذاکره کنند

›› مقابله با جمهوری اسلامی، یا با تغییر رژیم یا با حمله نظامی/ مختصات نقاط بمباران در ایران را خودم به ترامپ دادم

همچنین برای مطالعه ترجمه‌های قبلی مشرق از کتاب‌های مهم بین‌المللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، می‌توانید به کتاب‌خانه مشرق مراجعه کنید.


[1] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link

[2] اتاق وضعیت (کاخ سفید) لینک

[3] Charles Kupperman Link

[4] دن کوتس لینک

[5] Saudi Arabia, U.A.E., Norway At UN Blame ‘State Actor’ For May 12 Tanker Attacks Link

[6] میک مولوینی لینک

[7] Joseph Dunford Link

[8] حمله 2012 بنغازی لینک

[9] پتریک ام. شنهن لینک

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان