به گزارش ایسنا، ظهر اول مرداد ماه سخنانی به نقل از عباس مقتدایی ـ نماینده مردم اصفهان ـ در قالب نطق علنی مجلس منتشر شد که در بخشی از آن با خطاب قرار دادن مسوولان صداوسیما، خواستار تحریم سریال های کره ای در ازای آزاد نشدن پول مردم ایران شده بود؛ انتقادی که البته تازگی هم ندارد.
اگرچه انتقاد به پخش سریالهای کره ای این بار از منظری جدید توسط نماینده مردم اصفهان مطرح می شد اما در گذشته هم برخی از نمایندگان ملت خواستار توقف پخش این سریال ها از تلویزیون شده بودند.
نمونه ای از این انتقادها به خرداد 96 برمی گردد؛ زمانی که محمد اسماعیل سعیدی، نماینده مردم تبریز با انتقاد از عملکرد تلویزیون درباره پخش سریال های کره ای اعلام کرده بود که مدیران صداوسیما کاری کرده اند که جوانان به جای جذب فرهنگ ایرانی، دلباخته کره ای ها شوند. این نماینده مجلس همچنین عنوان کرده بود که پس از پخش این سریال ها جوانان ایرانی گرایش بسیار زیادی به تحصیل در دانشگاه های کره پیدا کرده اند.
اواسط دهه هشتاد بود. پس از اینکه سریالهایی مانند «جواهری در قصر» و «افسانه جومونگ» مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، مدیران تلویزیون تصمیم گرفتند سریال های کره ای بیشتر و بیشتری را روی آنتن بفرستند و البته هر کدام از این سریال ها هم بارها در شبکه های مختلف تکرار شد.
در همان زمان برخی هشدار دادند که با پخش مداوم این سریال ها جوانان ایرانی را به جای فرهنگ و تمدن ایرانی به فرهنگ کره ای سوق می دهید. از طرفی برخی دوبلورها هم به ضعف کیفی این قبیل کارها اعتراض داشتند و توقف خرید اینگونه تولیدات برای پخش را خواستار شده بودند.
آن زمان مورد بحث کاملا فرهنگی بود، به قصد انتقاد از یک غفلت و البته طرح این پرسش که «چرا صداوسیما در این سالها نتوانسته گنجینه های تاریخ و ادبیات ایران زمین را استخراج کرده و به تصویر بکشد؟» و اینکه «نه تنها از قهرمانان تاریخی و معاصر خود غافل شده ایم بلکه شرایط برای معرفی بی نقص قهرمانان دیگر کشورها هم فراهم شده است.»
نقدهایی که در جای خود قابل بررسی است و حتی نقدهای بسیار واردی می توانند باشند. اما امروز از منظری دیگر و با رویکردی کاملا غیرفرهنگی پخش سریال های کره ای در تلویزیونمان به چالش کشیده می شود؛ رویکردی که در ازای این گروکشی فرهنگی ـ سیاسی نگرانی ها و پرسش هایی را با خود به همراه می آورد.
نماینده مردم اصفهان توقف سریال های کره ای را به قصد جبران یک اختلاف اقتصادی مطرح می کند و در ازای این خواسته، به سرعت این پرسش به ذهن متبادر می شود که آیا به بهانه چنین مساله ای برای مثال می توان سفارت کره در تهران را تعطیل کرد؟!
یا اینکه در حال حاضر که کشورمان به لحاظ سیاسی در زاویه شدید با کشوری مانند آمریکا قرار دارد اما آیا آنتن ما به روی هر فیلم و سریال تولیدی این کشور بسته است؟!
با چنین رویکردی، تحریم فیلم و سریال های هر کشوری به هر بهانه ای سیاسی یا اقتصادی را می توان عقب گردی جبران ناپذیر تلقی کرد. آیا قرار است فرهنگی که همین نمایندگان مجلسش برای عضو نشدن در کمیسیون آن رقابت داشتند، جبران کننده خلاء های دیپلماتیک و مدیریت های حوزه اقتصاد و سیاست خارجی باشد؟
درست است که خود کره ای ها از همین سریال سازی های موسوم به موج زرد خود، در پی آن بوده اند که در پی تبلیغ فرهنگ خویش، بازارهای اقتصادی را به نفع خود جذب کنند، اما یک پرسش ریشه دار این است که مدیریت کشوری ما برای حوزه فرهنگ چه برنامه ریزی، عملکرد و سرمایه گذاری موثری انجام داده است که حالا فرهنگ را می خواهد سلاح مجادله های سیاسی قرار دهد؟
یا مثلا چرا پیشنهاد نمی شود که کلیه تلفن های همراه و لوازم خانگی با برندهای کره ای در بازار ایران به فروش نرسند اما پیشنهاد می شود که عرضه محصولات فرهنگی متوقف شوند؟