فاطمه قاسمآبادی در فرهیختگان نوشت:
موج سریالهای کرهای در ایران
حدود 10، 15سالی است که سریالهای کرهای میهمان تلویزیون و دنیای نوجوانان، جوانان و حتی میانسالان ما شده است. این سریالها بهخاطر طیف وسیع موضوعات و ژانرهای متنوعی که دارند، توانستهاند سلیقههای مختلف را راضی نگه دارند.
تلویزیون ایران با نشان دادن سریالهای تاریخی، پزشکی و خانوادگی از کشور کره، راه را برای این محصولات، بین ذائقه مخاطب ایرانی باز کرد و حالا نوجوانان و جوانان علاقهمند به این سریالها، به سمت دانلود ژانرهای مختلف از اینترنت و فضای مجازی میروند؛ سریالهایی که هیچگاه از تلویزیون پخش نمیشوند.
این حجم از دانلود سریالهای کرهای، بهخصوص با توجه به این مطلب که سریالهای هالیوودی با کیفیتهای ساخت و موضوعات جذابتر در دسترس قرار دارند و صدالبته که موضوعات سریالهای کرهای مخصوصا در ژانرهای درام و فانتزی بیشتر کپی از آثار ژاپنی یا چینی است، جای سوال دارد ولی جوابش خیلی پیچیده نیست.
سریالهای کرهای توانستهاند سلیقه مخاطب شرقی را به خود جلب کنند، این سریالها شاید کیفیت ساخت و موضوعات اغلب تکراری داشته باشند اما در بیشترشان یکسری مسائل اخلاقی رعایت شده و درواقع تمیزتر بودن ظاهری این سریالها نسبت به سریالهای غربی باعث شده مخاطبان خاص خود را داشته باشند، البته نویسندگان کرهای با وجود اینکه بیشتر این سریالها برداشتی از سریالهای قدیمی ژاپنی و چینی هستند، موفق شدهاند با برداشتهای خلاقانه خود، موضوعاتی را که در سالهای گذشته کار شده با توجه به نیازهای روز جامعه بازنویسی کنند و دوباره آنها را با رنگ و لعابی مخاطبپسند به طرفدارانشان عرضه کنند.
بیشترین میزان مخاطب سریالهای کرهای، در بین کشورهای آسیایشرقی و ایران وجود دارد و این سریالها خیلی نتوانستهاند در کشورهای غربی و حتی در بین کشورهای عربزبان موفق عمل کنند. (در کشورهای عربزبان مردم بیشتر به سمت سریالهای ترکی کشیده شدهاند.) البته کرهایها برای افزایش ضریب نفوذشان در کشورهای اروپایی و عربزبان، تلاشهایی کردند و حتی صنعت مدلینگ و هنرهایی مثل رقص را با خوانندگان و گروههای بیشمارشان بهراه انداختهاند.
تضاد بین غربی یا شرقی بودن
یکی از دلایلی که سریالهای کرهای در کشورهای شرقی طرفداران بسیاری دارند را میتوان در رویکرد دوگانه این سریالها دانست. در اغلب این سریالها مردم و شخصیتها بین اخلاقیات، غربگرایی و گاهی سنتهای شرقی در تضاد بهسر میبرند و بهخاطر همین، چنین سریالهایی برخلاف صراحت سریالهای غربی که مسیر و نوع نگاهشان به زندگی کاملا مشخص و گاه بیبندوبار است، برای مخاطبان شرقی که سالهاست درگیر این تضادها هستند، قابل درک و همراه با همذات پنداری است.
البته کشور کرهجنوبی بهعنوان کشوری که حدود 70 سال است زیر سلطه مستقیم و غیرمستقیم آمریکا بوده است، دچار مشکلات فرهنگی بیشماری شده است. زمانی کره، شبهجزیرهای بود که از سال 1905 به تصرف امپراتوری ژاپن درآمده بود و پنج سال بعد از آن زمان بهطور رسمی بخشی از کشور ژاپن شد اما با شکست ژاپن در پی جنگ جهانی دوم، سربازان شوروی سابق و آمریکا به ترتیب، بخشهای شمالی و جنوبی این کشور را به کنترل خود درآوردند.
به این ترتیب کرهجنوبی تحت نفوذ و سلطه آمریکا درآمد و طبیعی است که تحتتاثیر فرهنگ غربی، قسمت زیادی از فرهنگ خود را از دست بدهد.
تاثیرپذیری از فرهنگ غربی بهقدری در کرهجنوبی زیاد بوده که روی اعتقادات مردمش هم تاثیر بسزایی داشته است، مذهب رسمی مردم در کره، زمانی بودایی بود اما در حال حاضر بهغیر از 56 درصد این مردم بیدین و مابقی پیروان مسیحیت بهویژه شاخه پروتستان هستند؛ همان فرقه مسیحیت که در آمریکایشمالی پیروان بیشتری دارد و حتی تعدادشان از مذهب بودایی بهعنوان دین رسمی گذشته این سرزمین بیشتر است.
در هر حال هنرمندان کرهای بیشتر یا بیدین هستند یا مسیحی کاتولیک، به همین خاطر خیلی کمتر میتوان اثری از دین و رسوم گذشته در بین مردم مدرن کرهجنوبی و بهخصوص هنرمندان این کشور پیدا کرد؛ بیشتر این هنرمندان حتی اسم خود را برای توفیق بیشتر تغییر دادهاند و اسامی انگلیسی چون جِی دِراگون، تی آرا، ای یو، سوزی و... انتخاب کردهاند و با این اسامی در دنیای هنر شناخته میشوند.
با وجود این تمام این تقلیدها و تمایل به غربگرایی یک کشور شرقی هرگز نمیتواند کاملا شبیه شکل و فرمی شود که با ذات و فطرت گذشتهاش شباهت ندارد و کرهجنوبی هم از این امر مستثنی نیست. برای مثال هنوز هم در کره روابط آزاد و بهاصطلاح روابط بیبندوبار، بسیار زشت و قبیح است.
البته بهخاطر زندگیهای مدرن شاید دو نفر سالها با هم زندگی کنند ولی برای مردم آن دو نفر حکم زوجی را دارند که باید به هم وفادار باشند و درصورتی هم که مایل به ادامه زندگی مشترک با یکدیگر نباشند، میتوانند ابتدا از هم جدا شوند و بعد به سراغ شخص دیگری بروند ولی در غیر این صورت، وجه اجتماعی درستی بین مردم عام نخواهند داشت.
این قضیه برای هنرمندان کرهای هم بهنوعی صدق میکند، برای مثال برخلاف بیشتر کشورهای غربی و کشورهای آسیایی دنبالکننده تفکرات غربی، در کرهجنوبی بازیگران و هنرمندان حتی روی قرار گذاشتنهای خود هم حساسیت دارند و سعی میکنند اگر قرار است این قرارها به مسیر مشترکی نرسد، آن را پنهانی انجام دهند چون درصورتی که دو هنرمند با هم دیده شوند و کمپانیهایشان قرار و دوستیشان را تایید نکنند، از این اتفاق در مطبوعات بهعنوان رسوایی یاد میشود!
بیشتر هنرمندان کرهای حتی در زمان تایید کمپانیهایشان در مورد روابط شخصی خود بسیار محتاط هستند و معمولا عکس و فیلمهای شخصی خود را نه در صفحههای مجازی میگذارند و نه در مصاحبههای خود در این مورد صحبت میکنند.
این دقیقا برخلاف روش بیشتر هنرمندان غربی است که مخصوصا اگر زوج مشهوری باشند کماکان برای حفظ محبوبیت و خبرساز بودن مرتب در اخبار و مجلههای زرد ردی از خود بهجای میگذارند.
مساله اهمیت به روابط شخصی و انتخاب فرد درست برای زندگی، در بیشتر سریالهای کرهای نمود دارد و یک دختر فرقی نمیکند که چه سنی و در چه موقعیت شغلی قرار دارد، به کسی که قرار است با او باشد، اهمیت زیادی میدهد و معمولا رابطهای را بدون مقدمهچینی و شناخت شروع نمیکند و صدالبته که دختران شخصیت اول ماجرا در بیشتر سریالها، همیشه بهدنبال عشقی هستند که بتوانند روی آن حساب کنند و درنهایت هم این عشق به ازدواج ختم میشود.
البته در این میان استثناهایی هم وجود دارد و سریالهایی هم هستند که روندی عکس آنچه که گفته شد را دنبال میکنند، ولی اینگونه سریالها معمولا نه در خود کره و نه در خارج از آن پرطرفدار نمیشوند، چراکه نمونه فیک تمام غربی هستند و بین مردم عام طالبی ندارند.
عشق و خانواده هسته اصلی این سریالهاست
در سریالهای کرهای فرقی نمیکند که در چه ژانری باشند، معمولا مسائل احساسی و انسانی اولویت دارند و در بیشتر این سریالها عشق و نیاز به دوست داشتن، نقش پررنگی را ایفا میکند.
شخصیتپردازیهای این سریالها منهای یکسری پزهای غربی که در تمامشان مشترک است، بسیار باورپذیر و روان است، برای مثال در شخصیتپردازی این کاراکترها معمولا نویسنده نکاتی را که میتواند برای تمام انسانها صرفنظر از جغرافیای زندگی و زبان گفتاریشان مشترک باشد در نظر میگیرد و درنهایت نتیجه کار معمولا سریالی از آب درمیآید که گاهی تا مدتها بعد از پخش آخرین قسمتش، بیننده را درگیر خود میکند و باعث میشود تا به آن فکر کند.
معمولا در این سریالها خانواده و نقش آنها در زندگی و انتخابهای فرزندانشان بسیار مهم است، حال این خانوادهها چه حامی فرزندان خود باشند و چه با آنها در تضاد و جدل باشند، عنصر و جزء جداییناپذیر از زندگی فرزندان و نسل بعد هستند.
حمایت فضای مجازی در تبلیغ و ترجمه
در حال حاضر بهخاطر فضای مجازی و رسانههای مختلف، بیشتر تبلیغات سریالهای خارجی و بهخصوص سریالهای کرهای توسط کانالهای تلگرامی با ادمینهای داوطلب صورت میگیرد که بیشتر این ادمینها اخبار خود را از سایتهای رسمی و غیررسمی و صفحه اینستاگرام این سریالها و بازیگرانشان میگیرند و در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند.
گاهی برای بعضی سریالها که بازیگران مشهوری دارد و پروژهای است که از قبل تبلیغات بسیاری روی آنها صورت گرفته، اخبار لحظهبهلحظه انتقال داده میشود، به این صورت که ادمینهای این کانالها، به محض گذاشتن عکس یا خبری از روند پیشرفت سریال یا بازیگرانش، فرق نمیکند که چه ساعتی از شبانه روز باشد، این اخبار را فورا در کانالهای طرفداری خود منتشر میکنند.
البته در مورد کانالهای طرفداری باید گفت که اغلب کانالهایی که تخصصی عمل میکنند، متعلق به سایتهای مخصوص دانلود سریالهای کرهای هستند که در آنها نهایتا یک روز بعد از پخش سریال، ترجمهاش هم برای دانلود در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
نکته جالب اینکه حدود 6 الی هفت سال پیش، حداقل حدود یک هفته طول میکشید تا هر قسمت از این سریالها ترجمه شوند ولی در حال حاضر بهخاطر استقبال زیاد مخاطبان و عضویت در سایتهای مختلف و پرداخت حق عضویت در این سایتها، بیشتر این سایتها سه الی چهار مترجم دارند تا سریالهایی که در طول هفته از شبکههای مختلف کرهای پخش میشود را ترجمه کنند.
در حال حاضر چند سالی میشود که یادگیری زبان کرهای هم برای طرفداران سریالهای کرهای و هم برای کسانی که میخواهند از این راه درآمد داشته باشند، خیلی رواج پیدا کرده و مترجمهای سریال کرهای تقریبا پابهپای مترجمهای سریالهای هالیوودی و انگلیسیزبان در این عرصه فعالیت میکنند.
سونامی عملهای زیبایی بین هنرمندان کرهای
وقتی چیزی بین عموم مردم محبوب میشود و طرفداران بسیاری پیدا میکند طبیعی است که به همان اندازه هم تمرکزها به سمتش جلب شود. با پا گرفتن صنعت سریالسازی در کرهجنوبی بیشتر هنرمندان و بهخصوص بازیگران، به سمت تغییراتی در چهره خود رفتند، کمکم قیافهها تغییر کرد. چشمهای بادامی درشتتر و فرم صورتها ظریفتر و بهاصطلاح صاف و مرتب شد.
در حال حاضر درصد بالایی از هنرمندان کرهای حداقل یک عمل زیبایی انجام دادهاند و خیلی از آنها برای جلوگیری از مقایسه قبل و بعد از عمل، به پیشنهاد مدیر برنامههایشان قبل از اینکه خیلی مشهور شوند و نگاهها رویشان متمرکز شود، عملهای مورد نیاز برای داشتن ظاهری قابل قبول و دوستداشتنی را روی صورت خود انجام میدهند.
کرهجنوبی، پایتخت بدون رقیب جراحی پلاستیک در کل دنیا است. بعضی از بیمارستانها در کرهجنوبی به بیماران خارجی (که تنها برای عمل جراحی زیبایی به کره رفتهاند) بعد از عمل گواهی هویت میدهند تا در بخش کنترل پاسپورت فرودگاهها دچار مشکل نشوند! این بیماران به این علت که اغلب بهخاطر جراحی پلاستیک تغییر چهره زیادی مییابند، تقریبا غیرقابل شناسایی میشوند!
جالب اینجاست که یکی از متداولترین عملهای جراحی در کره، عمل حذف پوست اضافی پلک بالایی است تا چشمها بزرگتر و به قول خود کرهایها غربیتر بهنظر برسد و چشمان بادامی، گردوییتر شوند!
دقیقا بعد از اینکه چهرههای مشهور کرهای زیر عملهای جراحی قرار گرفتند، مردم عادی هم برای اینکه به ستارههای خود شبیهتر شوند نزد پزشکان متخصص میروند و از آنها میخواهند که آنها را شبیه بازیگران و هنرمندان محبوب خود عمل کنند.
عادی شدن اینگونه عملها در بین مردم کره به قدری متداول شده که حتی در بعضی سریالها، شخصیتها با اشاره به اینکه بعضی زیبایی خود را مدیون عملهای زیبایی هستند، میخواهند نشان دهند که بازیگران اصلی از این مسائل دور هستند ولی با توجه به پخش عکسهای همین بازیگران قبل از جراحیها در فضای مجازی و نیز متداول شدن یکسری مشخصه خاص مثل چانههای ظریف و چشمهای درشتتر از قبل که مشخصه طبیعی مردم آسیایشرقی نیست، کاملا مشخص است که بیشتر بازیگران و هنرمندان کرهای عملهای زیبایی داشتهاند، منتها بهخاطر پیشرفت این کشور در اینگونه عملها، اغلب غیرطبیعی بهنظر نمیرسند.
فرش قرمز سربازی برای هنرمندان کرهای!
در کره قوانین مربوط به مملکت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند و این مساله به این معنی است که قانون هنرمند و بازیگر و... نمیشناسد. در این کشور چیزی بهعنوان خرید سربازی وجود ندارد و هر پسری که به ارتش فرا خوانده میشود، باید اطاعت کند و به محض تکمیل فرمها، سر را تراشیده و بهعنوان یک سرباز، آماده خدمت به مملکت خود شود.
این قانون مخصوصا برای بازیگران و هنرمندان کرهای بسیار سخت است چراکه در دو سال مدت سربازی حق هیچگونه فعالیت تبلیغاتی و بازی ندارند و باید روی خدمتشان تمرکز کنند که خب این فاصله و وقفه با توجه به سیل بازیگران جدید و جوانی که هر روز از راه میرسند تا حدودی برایشان نگرانکننده است و مساله کاهش محبوبیت بعد از پایان دوران سربازی برای بیشتر چهرههای جوان کرهای پیش میآید.
حال شاید این سوال پیش بیاید که آیا میشود رفتن به سربازی را در کره به تاخیر انداخت؟ در جواب باید گفت که بله امکانش هست اما این تاخیر هم حدی دارد و اگر بیشتر از یک مدتزمان مشخص باشد، همین عدمرفتن به سربازی میتواند موجب عصبانیت دیگر هنرمندان و کاهش محبوبیت آن هنرمند در بین مردم عادی شود.
برای مثال در سال 2004، جانگ هیوک که در ایران او را با بازی در سریال «متشکرم» به یاد داریم، بههمراه سونگ سئونگ هون و هان جه سوک به جرم اینکه از رفتن به خدمت سربازی خودداری کرده بودند، متهم شدند. با توجه به اینکه خبر محکومیت آنها در بین عموم پخش شده بود، جانگ هیوک از طرفدارانش عذرخواهی کرد و بلافاصله خدمتش را به مدت دو سال در ارتش شروع کرد.
البته در کره همانقدر که قوانین سربازی جدی است، بازی بازیگران در فیلمهای انتقادی نسبت به سیاستهای دولت هم بسیار مهم است و میتواند تبعات سنگینی برای آن هنرمند داشته باشد برای مثال «لی جون گی» که در ایران با بازی در سریال «ایلجیما» شناخته میشود، بهخاطر بازی در فیلم«18 می»، که فیلمی با موضوع تاریخ معاصر و در ژانر تراژیک بود، مورد انتقاد دولت قرار گرفت.
این فیلم سینمایی که دیدی انتقادی نسبت به مسائل سیاسی تاریخ معاصر کره و دخالت نظامی آمریکا در این کشور داشت، باعث شد که دولت وقت، احتمالا بهدلیل بازی لی جون گی در این سریال، نام او را در لیست سیاه هنرمندان منتقد دولت قرار دهد و زودتر از موعدش او را به سربازی فرا بخواند و این بازیگر مجبور شود قراردادهای امضا شده خود را برای سریال و فیلمها کنسل کند.
موج اعتراض به آزار جنسی هالیوود به کره هم رسید
در مورد تقلید از غرب و موجهایی که در هالیوود مد میشود، کرهایها هم پیشتاز هستند، در سال گذشته که موج رسواییها در مورد آزار جنسی بازیگران و هنرمندان، توسط تهیهکنندگان و دیگر مردان، بهشدت خبرساز بود و تقریبا این موج توانست به اروپا هم برسد، در کره هم جنجالهای زیادی پیرامون این قضیه برپا و ادعاهای زیادی مطرح شد...
یکی از جنجالیترین ادعاها مربوط میشود به «یانگ یه مون» بهعنوان یک یوتیوبر (کسی که در یوتیوب ویدئو آپ میکند) او در ویدئویی با ابراز ناراحتی عنوان کرد که چند سال قبل طی عکاسیهایی که برای آنها قرارداد بسته بود، مورد آزار مردان قرار گرفته است.
این ادعا در اوایل خیلی سروصدا به پا کرد و مدتها تیتر روزنامهها و مجلات زرد بود، بهخصوص که هنرمند مشهور و سلبریتیهایی چون بائه سوزی بهعنوان زنی که ادعای حمایت از حقوق زنان را دارد هم، پشت این قضیه قرار گرفتند و از یانگ یه مون حمایت کردند.
ولی با فرو نشستن موج عدالتخواهی نوظهور علیه متجاوزان در هالیوود، این مساله در کره هم منتفی شد و استودیویی که مورد اتهام قرار گرفته بود، توانست ثابت کند که بیگناه است و از آنجایی که هیچ مدرکی هم مبنیبر آزار یانگ یه مون وجود نداشت، استودیوی مذکور، سلبریتیهایی را که در این جریانسازی بدون مدرک، شرکت کردند به شکایت تهدید کرد و آن سلبریتیها هم مجبور به عذرخواهی شدند و پرونده آزارها بعد از این ماجرا کلا بسته شد!
پروژه جدید نتفلیکس و آقای آفتاب
شبکه آمریکایی نتفلیکس در یکی دو سال اخیر پروژههایی برای فیلم و سریالسازی در کشورهای شرقی بهراه انداخته که در این پروژهها با تهیهکنندگی و نویسندگی عوامل این شبکه براساس داستانی که ریشه در زندگی و فرهنگ هر کشور دارد، سریالهایی را بهصورت محصول مشترک تولید کرده است.
در سال گذشته دو پروژه در هند و ترکیه کلید خورد. در هند این شبکه بهزودی اولین ساخته اورجینالش را با نام «بازیهای مقدس» با بازی بازیگر معروف هند، سیف علیخان تولید میکند. سریال «بازیهای مقدس» قرار است با اقتباس از یک رمان پرفروش نوشته «ویکرام چاندرا» نویسنده هندی ساخته شود.
در ترکیه هم سال گذشته خبر تولید سریال مشترک نتفلیکس و ترکیه به نام محافظ که داستانی تخیلی دارد، پخش شد. در این بین این موج محصولات مشترک با نتفلیکس با پوشش خبری کمتر در کرهجنوبی، با سریال «آقای آفتاب» بهراه افتاد. داستان این سریال در زمان اعزام ارتش دولت ایالات متحده به چوسون در سال 1871 اتفاق میافتد و ماجرای آن حول زندگی پسر نوجوانی است به نام «چویی یون جین» که در یک خانواده فقیر که برده هستند، زندگی میکرد.
این پسر وقتی به سنین جوانی میرسد برای دستیابی به آزادی و فرار از کشورش، به آمریکا مهاجرت میکند و چندین سال بعد بهعنوان افسر نیروی دریایی آمریکا، به کشورش باز میگردد.
در سریال آقای آفتاب، موضوع اصلی رابطه آمریکا و کره است و القای اینکه با وجود سختیها و زجری که توسط آمریکا بهخاطر استعمار کره، بر این مردم تحمیل شد ولی درنهایت، این استعمار بهنفع مردم کره است و باعث شده که حداقل قشر ضعیف بتوانند زندگی جدیدی را شروع کنند.
در این داستان، ابتدا دوران امپراتوری کره و قبل از ورود آمریکا را به تصویر میکشند و این دوران، با سکانسی شروع میشود که نماینده آمریکا خواهان دوستی با کره است اما مشاور امپراتور که فردی کوتهبین است، نهتنها این پیشنهاد دوستی را رد میکند که آمریکا را کشوری حقیر میداند و خواهان جنگ با آنها است!
فضای این سریال قبل از حضور آمریکا در کره، به قدری تاریک به تصویر کشیده میشود که گویی قبل از ورود آمریکا، مردم کره تنها زنده بودند اما زندگی نمیکردند! این شرایط ادامه دارد تا اینکه آمریکا مثل یک قهرمان به کمک این مردم بینوا و تحت ظلم میآید و بیشتر از آنچه میگیرد را به آنها میدهد...
سریال آقای آفتاب، در سال 2018 تولید شده و یکی از پرخرجترین سریالهای کره و محصول مشترک شبکه آمریکایی نتفلیکس و کره است و با وجود اینکه از ابتدا قرار بر این بوده که بازیگران اصلی کرهای باشند ولی در همین انتخابها هم، وجهه بینالمللی بازیگران و حضورشان در فیلمهای هالیوودی یا فیلمهایی با سبک هالیوودی در نظر گرفته شده است.
در این سریال بازیگر معروف کرهای «لی بیونگ هان» در نقش اصلی داستان ایفای نقش میکند؛ این بازیگر که قبل از بازی در این سریال در فیلمهای هالیوودی و معروفی چون سری جیایجو، نابودگر، هفت دلاور، سوءرفتار و... بازی کرده و در فیلم معروف کرهای «من شیطان را دیدم» که در ژانر جنایی بسیار مورد توجه منتقدان غربی قرار گرفت، نیز ایفای نقش کرده است.
از طرف دیگر بازیگر بعدی این سریال یعنی «یو یئان سیوک»، قبلا با بازی در فیلم معروف «پیر پسر»، برای مخاطب علاقهمند به فیلمهای جنایی با درونمایه تاریک، شناخته شده است.
پخش سریال آقای آفتاب، در حال حاضر با تبلیغات فراوان در کره ادامه دارد و در 12 قسمت، موفق شده آمار قابل قبولی از بینندگان را در کرهجنوبی و دیگر کشورها، پای خود بنشاند و روایت اغراقآمیز خود را در مورد استعمار آمریکا به خورد مخاطبانش بدهد.