به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «فشردگی بازها، شیوع کرونا، نبود تماشاگران و اراده مدعیان برای قهرمانی در نبود برانکوی پرسپولیس هم مانع از کسب سیزدهمین قهرمانی لیگ سرخها در سیزدهمین سال شروع مربیگری پسر آنها نشد. «یحیی گلمحمدی» بعد از پروین، دایی، درخشان و دنیزلی پنجمین مربی است که نیمکت پرسپولیس را دوباره تجربه میکند و تنها کسی است که پرسپولیس را در میانه فصل تحویل گرفته و قهرمان کرده است. او پس از پروین، بیوک وطنخواه (جوانترین مربی تاریخ سرخها با 33 سال سن) و قطبی، چهارمین ایرانی است که پرسپولیس را قهرمان لیگ میکند. (دایی و پرویز دهداری هم در جام حذفی و انتخابی آسیا (1347) سرخها را قهرمان کردهاند.)
«یحیی» اگر جام حذفی را هم ببرد، تاریخسازی میکند و آن وقت دهه نود بهترین 10 سال تاریخ پرسپولیسی میشود که در دهه 70، شش قهرمانی کسب کرده است.
رفت و برگشت یحیی در زمین و نیمکت
پسر نجیب پرسپولیس بعد از بازی در تراکتور و درخشش در پورای منحل شده پایتخت، 74 تا 78 به پرسپولیس آمد، 103 بازی برای این تیم انجام داد تا این که آن تب مالت معروف گرفت، بیماری را شکست داد اما پروین او را - با بیمهری - کنار گذاشت؛ بدون اعتراض به فولاد رفت، تلاش کرد، درخشید، به ترکیب ثابت تیم ملی رسید و باز پروین او را بعد از سه سال به خانه برگرداند.
نیمفصل دوازدهم لیگ برتر هم که تیم رده دوازدهمی مانوئل ژوزه پرتغالی را تحویل گرفت، وقتی اشک مهدویکیا را در آخرین نود 91 دید، گفت از این تیم میرود، چون فوتبال همه چیز نیست. هرچند فردوسیپور این تصمیم را احساسی و فیلم هندی خواند و رویانیان استعفایش را نپذیرفت اما خرداد 92 که تماشاگران بدون توجه به رساندن تیم به رده هفتم و تنها دو شکست او در 22 بازی، پس از باخت در پنالتیهای فینال حذفی «حیا کن، رها کن!» گفتند، حیا کرد و بعد از حضوری 150 روزه در این تیم رفت! (برانکو که از اواخر لیگ چهاردهم روی نیمکت پرسپولیس نشسته بود، و تیم پانزدهم را خودش بسته بود، در بازی پایانی این لیگ با وجود از دست دادن قهرمانی، ایستاده تشویق شد!)
رفت و باز هم هیاهو نکرد و زمین و زمان را مقصر ندانست. با نفت تهران پرسپولیس دایی را شکست داد؛ با ذوب آهن در جام حذفی دبل کرد؛ مشهدیها را اولین بار آسیایی کرد و با تیکیتاکای ایرانیاش هم کاندیدای سرمربیگری تیم ملی و جانشینی کارلوس کیروش شد، هم گزینه اول داخلی سرخها برای رویای ساخت پوکر قهرمانی.
بازگشت قهرمانانه
اگر برانکو روزی از ایران رفت و 9 سال بعد - 2015 - پختهتر بازگشت و این بار محبوب و ماندگار رفت، یحیی هم بعد از هفت سال پختهتر به خانه برگشت. او بهتر از هر کسی میدانست تحویل گرفتن تیمی که سه فصل و نیم با قهرمانی خو گرفته و در نیمهنهایی جام حذفی و بازیهای آسیایی قرار دارد به چه معناست. بعد از پنج سال حضور خارجیهای موفق و بهترین شروع و نتایج پرسپولیس، با جسارت و نجابت خاص خودش روی نیمکت نشست و با شش پیروزی و یک تساوی در 7 بازی اول که بیشتر آن با مدعیان قهرمانی و کسب سهمیه بود، بالاتر از کالدرون و برانکو، بهترین شروع مربیان تاریخ این تیم را رقم زد تا قرمزها به بلندپروازی های آینده چشم بدوزند.
پرسپولیس یحیی تاکنون در 11 بازی لیگ، 10 پیروزی و یک تساوی داشته، نباخته، هفت کلینشیت کرده و تنها پنج گل خورده؛ در حالی که کالدرون در 15 بازی نیم فصل 10 برد و 4 شکست داشت و استراماچونی هم 4 شکست و تنها 7 برد در 13 بازی تیمش کسب کرده بود.
حالا نوبت رکوردهاست
با شکست طلسم نفت مسجدسلیمان و کسب رکوردهایی چون سریعترین قهرمانی (چهار هفته به پایان)، بیشترین قهرمانی لیگ برتر (شش جام)، اولین پوکر تاریخ لیگ ایران، بیشترین برد در لیگ (تاکنون 20)، عبور از هزار امتیاز در مجموع لیگ کشور، بیشترین برد متوالی خارج از خانه (10 برد، سپاهان و تراکتور و استقلال با 5 برد پیشتاز بودند)، پرسپولیسیها چشمشان به دستیابی یا شکست رکوردهای دیگر لیگ است:
دبل قهرمانی (همچون پروین و برانکو)، بیشترین امتیاز، بیشترین اختلاف، بیشترین گل و بهترین خط دفاع.
شاید عادل فردوسیپور میدانست این پسر نجیب بدون لیدر و رسانه و بادیگارد قرار است روزی در فوتبال ایران آقایی کند که در آن بازی معروف 2004 گفت: «چه وقت چیپزدن بود آقای گلمحمدی؟»
باید دید در روزهای مانده از لیگ نوزدهم و فصل بعد «چه میکنه این یحیی؟»