اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما هر مورخ اقتصادی میتواند به شما بگوید که مردم قرنها اگر نگوییم یک هزاره با سرزمینهای دور تجارت میکردند. با این حال جهانیسازی، میزان و سرعت تجارت بینالمللی را در چند دهه گذشته به حد بیسابقهای رسانده است.
سفر آسان، پایان جنگ سرد و اقتصادهای نوظهور کشورهای در حال توسعه، همه در مجموع سیستمی را به وجود آوردهاند که اکنون بیشتر از هر زمانی به آنچه که در سوی دیگر دنیا اتفاق میافتد وابسته است. به همین دلیل است که ویروس کرونا چنین تاثیر سریعی بر اقتصاد دنیا گذاشته است.
پروفسور بیاته جاورزیک، اقتصاددان و مسئول توسعه و بازسازی در بانک اروپا میگوید روند تغییر در اقتصاد جهانی در طول ١٧ سال گذشته عمیق بوده است:
" اگر به سال ٢٠٠٣ نگاه کنیم یعنی زمانی که همهگیری سارس اتفاق افتاد چین چهار درصد تولید جهان را در دست داشت، حالا ١٦ درصد تولید جهان را، یعنی چهار برابر بیشتر از سال ٢٠٠٣. این یعنی هر اتفاقی که در چین بیفتد به همین میزان بر جهان تاثیر میگذارد. "
به کمک جهانیسازی میتوانیم توضیح بدهیم که چرا تقریبا همه تولیدکنندههای عمده خودرو در بریتانیا تعطیل شدهاند؛ این کارخانهها وابسته به فروش و تولید قطعات در سراسر جهان هستند و وقتی اینها نباشند تولید خودرو متوقف میشود.
بنابر این رفاه و سلامت چین مهم است بیشتر از هر زمان دیگری. اما مسئله فقط وسعت این تاثیر نیست در اینجا مشکل عمیقتری در ارتباط با جهانیسازی مطرح است.
ایان گلدین، پروفسور جهانیسازی و توسعه در دانشگاه آکسفورد و نویسنده کتاب "چطور جهانیسازی خطر سیستماتیک ایجاد میکند و چه کاری میتوان برایش انجام داد، میگوید: "این خطرها نقاط آسیبپذیر جهانیسازی هستند. "
او میگوید: این مسئله را نه فقط در بحران جاری میتوان دید بلکه آن را در بحران مالی بانکی در سال ٢٠٠٨ هم دیدیم و همچنین در آسیبپذیری اینترنت در مقابل حملات سایبری. سیستم تازه اقتصاد جهانی مزایای بسیار زیادی دارد، اما در عین حال خطرات انبوهی هم دارد.
این سیستم با اینکه به بالا رفتن درآمدها کمک کرده، اقتصادها را بسرعت توسعه داده و میلیونها نفر را از فقر رهانده، اما به خطر مسری شدن آسیبپذیریها چه از لحاظ مالی چه از لحاظ بهداشتی و پزشکی شتاب فزایندهای داده است.
بحران کرونا چه معنایی برای جهانیسازی دارد؟
پروفسور ریچارد پورتس، إستاد اقتصاد در مدرسه اقتصاد لندن میگوید آشکار است که تغییر اجتنابناپذیر است:
"به داد و ستدها نگاه کنید، وقتی که به دلیل کرونا زنجیره تولید مختل شد مردم به سراغ تولیدکنندههای محلی رفتند حتی اگر محصولشان گرانتر بود. اگر مردم منابع محلی را پیدا کنند به آنها روی میآورند، چون از ریسک منابع دیگر مطلعند. "
پروفسور جاورزیک با این نظر موافق است. او معتقد است که به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف، صنایع غرب شروع به آوردن تولید به داخل کشورهایشان خواهند کرد. او میگوید جنگ تجاری غرب و چین و همهگیری کرونا باعث خواهد شد کمپانیها بازگرداندن صنایع را جدی بگیرند.
با این وجود، این در کل خبر خوبی برای اقتصاد غرب نیست که حالا گفته میشود بشدت به جهانیسازی وابسته است. بخش بزرگی از جهانیسازی مربوط به انتقال و جابجایی محصولات تولیدی در اطراف دنیا نیست بلکه مربوط به انتقال ایدهها و اطلاعات است.
دیوید هنیگ مدیر پروژه سیاست تجاری بریتانیا در مرکز اروپایی اقتصاد سیاسی بینالمللی میگوید: "الان نگرانی جدی در مورد تعداد دانشجویان خارجی جدید در دانشگاههای غرب در پائیز وجود دارد، بسیاری از دانشگاهها وابسته به دانشجویان چینی هستند. "
ایده جهانیسازی فقط انتقال صنایع به کشورهای ارزان آسیایی نیست، مثلا باعث افزایش دانشجویان خارجی شده که مایلند برای تحصیل در دانشگاههای غرب هزینه کنند و گردشگرهای ثروتمندی که مایلند در این کشورها پول خرج کنند.
کند شدن این روند یا پسروی روند جهانیسازی بشدت به این صنایع صدمه خواهد زد هر چند پیش از همهگیری کرونا عوامل دیگری هم در این راستا وجود داشت، اما کرونا این روند را سرعت بخشیده است.
با وجود این نگرانی اصلی این نیست که آیا این تغییرات اتفاق میافتند یا نه بلکه این است که این تغییرات تا چه حد خواهند بود و چگونه مدیریت خواهند شد.
پروفسور گلدین گزینههای روشنی پیش رو میبیند و میگوید: یا میتوانیم مانند بعد از جنگ جهانی اول در سال١٩١٨ شاهد ضعیفتر شدن نهادهای بینالمللی و رشد ناسیونالیسم و رکود اقتصادی باشیم یا مانند دوران بعد از جنگ جهانی دوم شاهد همکاریهای بیشتر بینالمللی باشیم مانند سازمان ملل و توافق جهانی تجارت و تعرفه ها.
پروفسور گلدین نگران این است که چه کسی هدایت این کار را به عهده میگیرد: "میتوانیم خوشبین باشیم، اما قطعا شاهد رهبری کأخ سفید نبودهایم و چین هم نمیتواند این کار را انجام دهد و بریتانیا هم نمیتواند رهبری را در اروپا به عهده بگیرد. ".
اما با این اوضاع آیا جهانیسازی عقبگرد خواهد کرد؟ احتمالا نه، برای این که برای توسعه اقتصادی، ادامه جهانیسازی بسیار مهم است، اما روند آن ممکن است به میران قابل ملاحظهای کند شود.
آیا از این بحران درس گرفتهایم؟
آیا یاد خواهیم گرفت خطر را شناسایی و کنترل کنیم و چالشهایی را که به نظر میآیند بخش جداییناپذیر جهانی سازی هستند به قاعده در آوریم؟ به نظر میرسد در حال حاضر همکاری و رهبری لازم و کافی برای آن وجود ندارد.