گفتوگو: رضا حسینمردی؛ عکس: استودیو برنز
در گفتگوی دنیای زنان با دکتر سیمین وحیدی جراح کلیه و مجاری ادرار و مخترع دستگاه شبیهساز لاپاروسکوپی تشریح شد؛
* با یک سونوگرافی ساده کلیه و مثانه از سرطان پیشرفته پیشگیری کنید.
به محض بیدار شدن از خواب یک لیوان آب بنوشید.
* خانمها و آقایان به زندگی زناشویی و نیازهای یکدیگر اهمیت بدهند.
* مادر و پدرم مهمترین نقش را در موفقیتهای زندگی من داشتهاند.
* دان یک کاراته سبک کیوکوشین هستم.
* رشته تخصصی اورولوژی را بخاطر مشکلات بیماران زن انتخاب کردم.
دکتر سیمین وحیدی جراح کلیه و مجاری ادرار یکی از زنان افتخارآفرین سرزمین من است.
او که پنج دهه از زندگی خود را پشت سر گذاشته در طول سالهای تحصیل و طبابت در مسیرهای مختلف تخصص، هنر، ورزش، ادبیات و شعر،... گامهای موثری برداشته و فردی موفق بوده است.
کسب رتبه دوم بورد تخصصی اورولوژی، نفر اول نوآوری پزشکی در جشنواره بینالمللی دکتر یلدا، مخترع دستگاه شبیه ساز لاپاروسکوپی، ابداع کننده روش جدید جراحی درمان بیاختیاری ادراری زنان همراه با افتادگی احشاء لگنی، تألیف دو جلد کتاب شعر با نامهای «صدای محزون برف» و «آدمک بندی» بخشی از زندگی موفقیتهای وی را رقم زده است.
دکتر وحیدی نمونه عینی بانویی خستگی ناپذیر است. او که جزو اولین زنان دانش آموخته اورولوژی محسوب میشود در گفتگویی صمیمانه در یکی از بیمارستانهای تهران (بیمارستان آپادانا) از عوامل پیشرفت و موفقیت خود میگوید.
بیوگرافی
من سیمین وحیدی، متولد 11 اردیبهشت 1346 در غرب تهران محله شهر زیبا هستم.
سال 1365 در رشته پزشکی عمومی پذیرفته و وارد دانشگاه علوم پزشکی ایران شدم.
در همین دوران تحصیلات پزشکی عمومی ازدواج کردم و خداوند یک فرزند دختر که فکر میکنم بهترین دختر دنیاست به من بخشید که الان هم باردار شده و یک نوه نازنین در راه است.
با یکسال وقفه از پایان دوران پزشکی عمومی در سال 1374 در رشته تخصصی جراحی کلیه و مجاری ادرار در همان دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته و مشغول ادامه تحصیل شدم؛ روی موارد مختلفی تحقیق میکردم از دوربین نابینایان تا دستبند ناشنوایان و در همین سالها موفق به ساخت دستگاه شبیه ساز جراحی لاپاراسکوپی شدم.
پس از فارغالتحصیلی بیشتر زمان من صرف تحقیق و پژوهش میشد و موفق به دریافت جایزه اول نوآوری در سال 93 شدم.
مهمترین عامل موفقیت افراد را چه میدانید و چه عواملی میتواند در پیشرفت انسان اثرگذار باشد؟
من یک پدر خوش خلق داشتم. پدری که آسانگیر بود. فردی که تمایل داشت روحیهای شاد در ما بوجود آورد ولی مادری دارم که برعکس او جدی بود.
در واقع من و برادرانم در خانوادهای شوخی و جدی بزرگ شدیم. که مادرمان خیلی جدی بود و پدرمان خیلی شوخ تبع.
جدیت مادرم باعث میشد ما پشتکار داشته باشیم تا رسیدن به موفقیتها را امری جدی بدانیم و شوخیهای پدرم مسیرهای دشوار زندگی را برایمان شاد و لطیف میکرد. مادرم با اینکه تحصیلات بالایی نداشت، ولی همیشه اشعار حافظ را برایمان میخواند و تشویقمان میکرد که بهترین باشیم، حتی اگر در شرایط زندگی ایده آل نیستیم، ولی آینده جامعه میتواند در دستان ما باشد.
این بیت شعر کلام همیشگی مادرم بود:
زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است/ از همین خاک جهان دگری ساختن است
زندگی مانند صدف است و باید خودمان آن را بسازیم. با اینکه در زندگی شخصی مشکلات عدیدهای داشتم اما اگر وجود پدر و مادرم نبود نمیتوانستم موفق شوم.
از شعر و شاعری هم برایمان بگویید.
دومین کتاب شعرم را چاپ کردم. از موضوعات عارفانه و عاشقانه شعر میگویم.
اولین کتاب شعرم در سال 89 با عنوان «صدای محزون برف» چاپ شد و کتاب دوم نیز در سال 93 با نام «آدمک بندی» چاپ شد.
اکنون مشغول نوشتن کتاب سوم هستم که هنوز اسمی برای آن انتخاب نکردم.
منم ققنوس ایران، زن، زمین، حوا
بلند آسمان عشق پر پرواز
منم دامان پاک کبریا مادر
غرورم قله البرز
نگاهم شط خوزستان
تنم زخمیتر از تاریخ
سکوتم صد صدا فریاد
این شعر را سه سال پیش گفتم برای سومین کتابم.
یکی از افتخاراتم آشنایی با مرحوم زنده یاد دکتر افشینیداللهی از شاعران و ترانه سرایان بینظیر کشور بود.
بعداز مرگ آقای یدالهی همچنان با خانوادهاش در ارتباط هستیم. خاطرات بسیار خوبی از ایشان در ذهن من است.
تقریباً تیغ جراحی من بر تن او و تمام اعضای خانواده یداللهی خورده است.
همیشه به او میگفتم که اسطوره ترانههای ایران است.
بابت مرگ زودهنگام افشین یدالهی افسوس میخورم و امیدوارم روحش شاد باشد.
رابطهتان با ورزش و هنر چگونه است؟
دان یک کاراته سبک کیوکوشین را در سال 93 گرفتم. بعداز فارغ التحصیلی با استاد شیحان نیکدل تمریناتم را ادامه دادم.
همین سالها بود که متاسفانه در حین اسکی روی آب، استخوان لگن و تاندون دستم آسیب دید، دو مهره کمرم آسیب دید و هر دو چشم عمل شدم، اما دوباره از اول شروع کردم و دوباره برخاستم.
در زمینه هنری و ورزشی علاقهمندیهایی دارم، در رشتههای ورزشی پینگ پونگ، والیبال، بسکتبال، شنا، کاراته (کمربند قهوهای) فعالیت کردم.
در هفت سال تحصیل در دانشگاه نیز عضو رسمی تیم شنای دانشگاه علوم پزشکی ایران بودم. پس از تولد دخترم هم با ادامه دادن رشته ورزشی کیوکوشین تا دان یک پیش رفتم.
در حیطه فعالیتهای هنری، نواختن دف را انتخاب کردهام. البته پیشرفته نیستم ولی تلاش میکنم.
دوست دارم تا سن 60 سالگی حرفهای شوم و روی صحنه اجرا کنم. البته روی استیج یکی دوبار با گروه اجرا کردم.
مشوق شما برای اینکه اورولوژیست شوید و به خانمها کمک کنید چه کسی بوده است؟
یکی از استادان و مشوق بزرگ من جناب دکتر حسن اطوکش بودند.
استاد باعث شد من تشویق شوم زنانی که به دلیل شرم و حیا برای درمان به ارولوژیست مراجعه نمیکنند را تحت معاینه و مداوا قرار دهم.
براساس آمار 10-30 درصد مراجعان به مطبهای اورولوژی زنان هستند.
استاد گفتند این بیماران را باید دریابید. یک زن در هر حال نیاز دارد که یک پزشک زن او را معاینه و معالجه کند.
من با وجود اینکه برایم دشوار بود که وارد یک رشته تقریباً مردانه شوم، ولی موفق شدم جزو زنان پیشگام این رشته باشم.
از نظر شما مهمترین عوامل موفقیت یک زن در کشورمان ایران، چه مواردی هستند؟
اولین چیز محیط خانواده است. حتی لفظی را که پدر و مادر فرزندشان را با آن خطاب میکنند، مهم است.
مادرم همیشه ما را با احترام و الفاظ محترمانه صدا میکند و شخصیت من هم از همانجا شکل گرفت.
وقتی من را از پنجره صدا میکرد میگفت: "ممکن است از شما خواهش کنم تشریف بیارید خانه..." این نحوه برخورد موجب شد تا سرنوشت اجتماعی من از همه دوستان و هم محلهایهایم متفاوتتر باشد.
عامل دوم باور پدر و مادر است، این که باور کنید فرزندی را که در اختیار دارید و حتی برخی مواقع با او دعوا میکنید، روزی پزشک، مهندس یا فرد مهمی در آینده خواهد شد و این باور را در فرزند خود نهادینه میکنید.
عامل سوم این است که ببینید چقدر فرزندتان را آماده کردهاید تا با مشکلات و موانع جامعه مواجه شده و بر آنان فائق آید.
من بچه پر جنب و جوش و به اصطلاح شیطانی بودم.
تی سه مرتبه نزدیک بود از مدرسه اخراج شوم. حاضر نبودم سرکلاس درس بنشینم، در کلاس راه میرفتم (بیشفعال بودم).
اگر تحمل و پیگیریهای مادرم و نحوه برخورد خانم نکویی معلمام نبود نمیدانم چطور میشد. همیشه آن صدا کردنها و خطابهایی که خانم نکویی نسبت به من داشت را در ذهن و گوشم بخاطر دارم.
در مواقع شیطنتهای مدرسه به من میگفت: تو بسیار دختر باهوشی هستی، تو میتوانی اینکار را به بهترین نحو انجام دهی و... . همین برخورد او باعث ایجاد اعتماد به نفس و تفکر نسبت به رفتارم و برقراری آرامش برای من میشد.
عامل بعدی که میتواند به موفقیت بیانجامد دوستان دوران مدرسه و مقطع تحصیلی دانشگاه و ورود به اجتماع است.
علاوه بر اینها، باور وجود خدا و اینکه حس کنید همیشه و در تمام مراحل خداوند پشت و پناهتان است میتواند بسیاری از مسیرها را هموار و موفقیتها را شکوفا کند.
باورهای شخصی عوامل دیگر است. اینکه باور پیدا کنید وقتی از پیله خود خارج میشوید پروانهای زیبا باشید یا حشرهای...!
مادرم در تبلور این باور که خوب و کامل باشم و در هر کاری آن را خوب و کامل یاد بگیرم و انجام دهم نقش فراوانی داشت.
من در خانوادهای رشد کردم که شاید آنطور شرایط و محیط عالی و ایدهآل برای درس خواندن نداشتم و من برای آرامش و رفاه بقیه افراد خانه که مزاحمتی ایجاد نکنم یا برق زیاد مصرف نشود، شبها در حمام درس میخواندم (آن هم زمان داشت).
خیلی دوست داشتم مربی ورزشهای رزمی باشم، روزی در همین رابطه اشک مادرم را دیدم، جویای علت شدم، گفت: «به این فکر میکنم چقدر خوب میشد اگر بجای اینکه دهها و صدها شاگرد در ورزش رزمی تربیت کنی... پزشک بشوی و بتوانی دهها و صدها انسان بیمار را درمان کنی».
با این جرقه من 9 ماه مداوم در خانه درس خواندم و رتبه خوبی نیز در کنکور بدست آوردم و پزشکی قبول شدم. این را مدیون آن قطره اشک مادرم هستم و امیدوارم توانسته باشم او را شاد کنم.
شکست را چقدر در پیشرفتهای بعدی خودتان مؤثر میدانید؟
هر بار که شکست میخورید دو حالت دارد، یا امیدتان را از دست داده و همانجا بمانید یا اینکه وقتی توقف میکنید، این وقفه را فرصتی برای بازیابی نیروی از دست رفته و تلاش دوباره برای حصول موفقیت بدانید.
اگر در آینه یک تصویر از خود میبینیم، زمانی که شکست میخوریم مانند افتادن و شکستن آن آینه است که میتواند به هزاران تکه تبدیل شده و همزمان صدها تصویر مجزا ایجاد کند. این صدها تصویر صدها نفر جدید برای موفقیتهای بعدی است.
هر بار که آینه در من شکستهاند
از من در خودم به هزار تو شکفتهام
تا جلوهای دگر از آینه در من عیان شود
هشدارها و توصیههای شما به خانمها در زمینه مسائل زناشویی چیست؟
خانمها وقتی از سن 40 سالگی عبور میکنند، تمایلات جنسیشان کم میشود.
به خانمها هشدار میدهم و توصیه میکنم، همانطور که مسئول امور خانه و پخت و پز هستید، همانطور هم در قبال برقراری روابط زناشویی و جنسی مسئولیت دارید.
همانطور که خانمها به پوشش لباس و آرایش ظاهر در اجتماع اهمیت میدهند، باید در خانواده هم نسبت به گفتگو و فرصت گذاشتن نسبت به مسائل باطنی نیز وقت بگذارند.
هرگز قهر را توصیه نمیکنم. من جنگ را بیشتر توصیه میکنم چون در نهایت یک بحث و جدال، یک تصمیمگیری جدی و یا یک صلح است، ولی نهایت یک قهر، کینه است.
با بحث و جنگ یا جدال در زندگی میتوان یک موریانه را از زندگی حذف کرد.
مشکلات را پنهان نکنید بلکه بیان کنید و نیازهای جسمی و جنسی و نیاز به نوازش را به همسرتان بگویید.
غرور اساس تخریب خانواده است. مسائل زناشویی نقش مهمی در تحکیم خانواده دارد و حتی کنار هم دراز کشیدن و به آرامش رسیدن یا در اصطلاح قنودن میتواند ارتباط زناشویی را استحکام بخشد.
صرفاً لمس و در کنار هم بودن در یک بستر، عشق و نگاه مهربانی را در خانواده ایجاد کرده و متبلور میکند و در مقابل آن مسائل جنسی حالات درونی انسان را آرام میکند.
پیامدهای خوب این احساس مهربانی در زناشویی را بقیه افراد هم در اجتماع میبینند، حین رانندگی یا برخوردهای فردی و اجتماعی و... . همیشه در مورد آقایان که مشکلات جنسی دارند و مراجعه میکنند میپرسم که در طول روز که غرق کار هستید آیا حواستان هست در چه خانوادهای زندگی میکنید؟
خانمها و آقایان وقتی درگیر کار میشوند مسائل مهم و ارتباط جنسی را فراموش میکنند و این شروع مشکلات است.
باید بهاندازه آب خوردن و غذا خوردنهای روزمره به مسائل و نیازهای جنسی نیز توجه داشته باشیم. افرادی که پرخاشگر یا افسردهاند معمولاً روابط جنسی و زناشویی خوبی ندارند یا اینکه از ماهیت آن فرار میکنند.
اول باید دانست که نباید از نیازها و مسائل جنسی فرار کرد.
دوم برای درمان مشکلات مربوط به آن باید اقدام نمود. همانطور که برای مسائل روانی نیازمند مشاوره، روانپزشک یا روانکاو هستیم، باید برای مسائل و مشکلات جنسی هم وقت بگذاریم و به یک متخصص اورولوژی مراجعه کنیم.
بیاختیاری ادرار بخصوص در خانمها از مشکلات شایع است. لطفاً در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید.
خانمها باید بدانند چنانچه برای ادرار کردن دچار مشکل هستند، به سختی ادرار میکنند، در شبانه روز بیش از یکبار برای تخلیه مثانه بیدار میشوند، سوزش حین ادرار دارند یا کلیهها مرتب سنگ میسازند، این افراد در مسیر جریان ادرار از محل تولید یعنی کلیه تا خروج آن یعنی مثانه حتماً دچار مشکلاند.
این افراد باید به اورولوژیست مراجعه کنند و قبل از مراجعه به متخصص اورولوژی یک سونوگرافی مثانه پر و خالی برای تسریع در تشخیص و درمان همراه داشته باشند.
انجام آزمایش ادرار و کشت آن نیز توصیه میشود تا با این کارها یک جلسه جلو بیفتند.
توصیه میکنم برای چکاپ همه افراد سالی یکبار سونوگرافی مثانه پر و خالی انجام دهند.
چون تومورها موذی هستند و بیسر و صدا رشد میکنند و همیشه ما را غافلگیر میکنند.
در جامعه امروزی ما باید مچ تومورها را بگیریم. تقریباً اکثر تومورها در مراحل اولیه تشخیص قابل درماناند.
سوزش ادرار و عفونت ادراری هم بحث مهمی است.
گاهی افراد به دلیل مشکل شب ادراری فرزندشان مراجعه میکنند که باید کودک از نظر عفونت ادراری بررسی شود.
شب ادراری مهم نیست بلکه عفونت ادراری از همه مهمتر است و درصورت درمان نشدن موجب نارسایی و تخریب کلیه میشود.
تومورها وقتی کوچکاند درجه پایینی دارند ولی وقتی بزرگتر میشوند، حرکت نفوذشان مانند میخ در بافت است و تلاش میکنند تا به عروق خونی برسند.
قبل از این اتفاق با یک سونوگرافی ساده از کلیه و مثانه میتوان از گسترش تومورها پیشگیری کرد. آقایان هم بعد از 40 سالگی باید سالی یکبار آزمایش خون جهت بررسی پروستات بدهند.
در خصوص آب که نقش مهمی در تغذیه و امراض کلیه و مجاری ادرار دارد باید تاکید کنم همه به محض بیدار شدن از خواب یک لیوان آب و یکساعت قبل و بعد از هر وعده غذایی هم آب بنوشند.
این کار تا حدود زیادی از سنگ سازی کلیه و ایجاد تومور جلوگیری میکند.
کنسروها و غذاهای بستهبندی شده نگهدارنده دارد؛ هشدار میدهم درصورت امکان مصرف نکنید. نگهداری گوشت و مواد غذای در فریزر به مدت طولانی و مصرف اینگونه غذاها به این شکل توصیه نمیشود.
خریدها را به روز انجام دهید و مواد غذایی تازه و میوه و سبزی تازه مصرف کنید. ما غذاها را زیاد میپزیم. بهتر است حجم بیشتری از غذای روزانه و خوراکیها به میوه و سبزیها اختصاص یابد.
خنده روزانه حتی به تنهایی و مقابل آینه ارزانترین عامل حفظ و تأمین سلامت است.
این خنده موجب آزاد شدن گاز (no) در خون میشود که موجع گشاد شدن رگها و بهترین ماساژ برای قلب است.
بیشتر بخندید و شاد باشید. چهرهتان نیز زیباتر میشود. با آرزوی سلامت و شفای همه بیماران.