هرچند رکود اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کووید-19 اقتصاد آمریکا را فلج کرده؛ اما درست در همین زمان، 5 غول حوزه فناوری یعنی اپل، آمازون، مایکروسافت، فیسبوک و آلفابت به طرز دیوانهواری در حال رشد قیمت سهام و افزایش ارزش بازار خود هستند. وزارت تجارت آمریکا روز پنجشنبه 9 مرداد (30 جولای) در گزارش فصلی خود از کاهش بی سابقه تولید ناخالص ملی این کشور در 3 ماه دوم سال 2020 خبر داد. این آمار اقتصادی منفی، به گفته تحلیلگران، بدتر از دوران رکود بزرگ در دهه 20 میلادی است و به عبارت دیگر، در تمام تاریخ اقتصاد آمریکا بیسابقه است.
حباب داتکام جدید در بورس آمریکا؟
ارزش بازار اپل، آمازون، مایکروسافت، فیسبوک 4 شرکت بزرگ حوزه فناوری مجموعا در هفته گذشته از 5 تریلیون دلار عبور کرد. برای درک این عدد خوب است بدانید ارزش بازار این غولها، از کل تولید ناخالص ملی آلمان، بهعنوان بزرگترین اقتصاد اروپا، بیشتر است. این اتفاق برای بسیاری از تحلیلگران اقتصادی یادآور دوران «حباب داتکام» در حد فاصل سال 1997 تا زمان ترکیدن این حباب در سال 2003 است. در طول آن دوره آینده روشنی برای شرکتهای اینترنتی، پیشبینی میشد، همین خوشبینی به شکلگیری حبابی بزرگ در بازار منجر شد. در این روند سهام شرکتهای اینترنتی به شکل افسار گسیختهای افزایش قیمت را تجربه کرد. آمازون و مایکروسافت از معدود جان به در بردگان آن حباب هستند. سهام این شرکتها به طرز دیوانهواری حجم وسیعی از سرمایهگذاریها و نقدینگی بازار را به خود جذب کرد. زمانی که حباب به نهایت ظرفیت خود رسید؛ بازار متوجه شد این شرکتها درآمد بسیار کمی دارند در نتیجه، حباب دات کام ترکید، بازار سهام فرو ریخت و بسیاری از این نوع شرکتها کاملا ورشکست شدند. حالا در سال 2020 نیز طی چند ماه اخیر بسیاری از اقتصاددانان، سیاستگذاران مالی و تحلیلگران بازار هشدار میدهند رشد حبابی مشابهی در بازارسهام نیویورک شکل گرفته که باز هم بر پایه رشد غولهای بخش فناوری است. هرچند مخالفان میگویند در این الگو، تفاوتهای بنیادینی با حباب دات کام وجود دارد.
الگوهای تاریخی شکلگیری حباب
اقتصاددانان و مورخان برجستهای تلاش کردهاند درباره الگوهای تاریخی و اشتراکات و ماهیت تکراری سوداگری دربازارهای مالی نکاتی را به ما گوشزد کنند. چارلز کیندلبرگر، تاریخنگار و اقتصاددان برجسته در کتاب «جنون، هراس و سقوط» در توصیف شرایط لازم برای وجود داشتن حباب 5 مرحله را توصیف میکند: جابهجایی (ما آن را نوآوری تکنولوژیک مینامیم)، گسترش پولی (ما آن را سیاست نرخ بهره صفر و کاهش کمی مینامیم)، معاملات سوداگرانه (ما آن را سفته بازی مشتریان خرد مینامیم)، رمیدگی بازار (ما آن را سقوط مینامیم) و بیاعتباری (ما آن را بازار خرسی سکولار مینامیم). مطابق این الگو به نظر میرسد بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا در مرحله سوم از پنج مرحله حباب کیندلبرگر است. فدرال رزرو نیز با تثبیت نرخ بهره بانکی در حدود صفر درصد کماکان به تلاش خود برای گسیل هر چه بیشتر پول به بازار ادامه میدهد و ارزش دلار را به پایین ترین میزان 2 ساله رساند. برخی معتقدند این سیاست فدرال رزرو به بورس و کل اقتصاد آمریکا لطمه میزند. تحلیلگران نشریه نشنال معتقدند به رغم سپری کردن بهترین دوره سه ماهه بازار سهام در 20 سال اخیر، وضعیت بورس اوراق بهادار در آمریکا ناپایدار، نامشخص و بسیار خطرناک است. بخش بزرگی از این رخداد حاصل سیاستهای فدرال رزرو آمریکا است که از ماه مارس تریلیونها دلار پول را به بازار پمپاژ کرده تا شاید با رکود اقتصادی مقابله کند، اما این سیاست در عمل تنها به فربه شدن غولهای فناوری در بورس منجر شده و نقدینگی تزریق شده به بازار نه در بخشهای واقعی اقتصاد که به سوی بورس و مشخصا بزرگترینها روانه شده زیرا بسیاری از سرمایهگذاران بورس، سهام این شرکتها را پناهگاههای امن خود در بازار میپندارند.
انفجار ارزش 5 هیولا
فوربس به تازگی در گزارشی اعلام کرده رشد 5 شرکت بزرگ فعال در سیلیکونولی در حالی ادامه دارد که قیمت سهام سایر نمادهای موجود در سبد شاخص S&P500 تغییر محسوسی نداشته و حتی در بسیاری موارد کاهشی بوده است.
از سوی دیگر به گزارش مارکت واچ، از ابتدای سال 2020 سهام فیسبوک 59/ 23 درصد، سهام اپل 74/ 44 و مایکروسافت 30 درصد و سهام آمازون 26/ 71 درصد افزایش قیمت را تجربه کردهاند. نشریه بارونز در گزارش اخیر خود درباره غولهای فناوری اعلام کرد: افزایش ارزش سهام 50 درصدی این شرکتها در حالی رقم خورده که اکثر شرکتهای حاضر در شاخصS&P500 در سطوحی پایینتر از قیمت خود در ژانویه قرار دارند و روند آنها منفی است. در واقع سرپا ماندن و حتی رشد دو شاخص S&P500 و نزدک-100 وابستگی بسیار شدیدی به این شرکتها دارد. به گزارش سیانبیسی، 4 شرکت اپل، مایکروسافت، آمازون و فیسبوک بهعنوان شاخصسازهای اصلی بازار بیش از یک پنجم کل شاخص S&P500 و 34 درصد کل شاخص نزدک-100 را نمایندگی میکند که آماری حیرت انگیز است. به گزارش فوربس، این نسبت در سال 2000 و در اوج حباب داتکام، برای 5 شرکت بزرگ شاخص S&P یعنی مایکروسافت، سیسکو سیستم، جنرال الکتریک، اینتل و اکسون موبیل 18 درصد بود.
البته باید در نظر داشت که نمیتوان تمام این رشد را به حباب نسبت داد، بلکه پایههای مادی واقعی در این رشد نیز شریک هستند، مثلا گزارش سه ماه دوم 2020 این شرکتها نشانگر افزایش چشمگیر درآمد این شرکتها در دوره رکود اقتصادی بوده که به دلیل رونق کسب و کارهای آنلاین و قرنطینه خانگی است. پس از انتشار همزمان این گزارشها سهام اپل 10 درصد رشد کرد و به بالاترین نرخ در تاریخ خود رسید. فیسبوک و آمازون هم هر کدام به ترتیب 7 و 7/ 3 درصد رشد را تجربه کردند و شاخص S&P500 تنها در ماه جولای تحت تاثیر رشد این شرکتها توانست 5/ 5 درصد دیگر رشد کند.
استراتژی تقسیم سهام اپل و آینده بازار
شرکت اپل نیز روز جمعه تصمیم گرفت تا تقسیم سهام 1 به 4 را اجرا کند، آنهم در زمانی که ارزش هر سهم این شرکت تا نزدیکی 400 دلار رسیده بود و پس از اعلام این تصمیم از سوی شرکت اپل ارزش آن در روز جمعه به 425 دلار در هر سهم رسید. تقسیم سهم فرآیندی است که در روز 24 آگوست و پس از بسته شدن بازار هر سهم این شرکت را به 4 سهم تبدیل و قیمت آن را برای هر سهم نیز تقسیم بر 4 میکند و قیمت سهام را کاهش و توان مشارکت برای سرمایهگذاران بیشتر را فراهم میکند. جالب است بدانید که فرآیند تقسیم سهم در جریان حباب داتکام ابزاری پرطرفدار برای شرکتها بود و با افزایش تعداد و ارزانسازی هر سهم مشارکت بیشتری را جذب کردند و با ایجاد صف خریدهای بزرگ قیمت سهام خود را به سرعت چندین برابر میکردند. این سیاستی است که اپل نیز اکنون در پیشگرفته است. وارن بافت، غول وال استریت و مالک کمپانی برکشایر هاتوی همواره از مخالفان جدی فرآیند تقسیم سهم بوده و معتقد است این کار باعث بیثباتی بیشتر در بازار شرکتها و سرمایه سهامداران میشود.
باید دید در آینده نه چندان خوشبینانه پیشروی بورس نزدک، این بازار وارد فازهای نهایی حباب خود خواهد شد و سقوط میکند یا خیر. در صورت سقوط این بازار ضربهای جبران ناپذیر به اقتصاد جهانی وارد خواهد شد و میتواند بحرانهای دوقلو دهه 1930 و دوران رکود بزرگ را تکرار کند. در جریان بحرانهای دوقلو دوران رکود بزرگ ابتدا بازار سهام سقوط کرد و سپس بروز بحران بانکی تمام اقتصاد آمریکا و جهان را بلعید. حالا هم پس از بحران کرونا و تعطیلی اقتصادهای جهان، ممکن است سقوط بورس در آمریکا بحرانی به مراتب جدیتر و خطرناکتر را به جان اقتصاد جهانی بیندازد.