روزنامه خراسان: سوناتای مشکی وسط خیابان ترمز میزند و راننده که رنگ لباس آستین کوتاهش همانند خودرو اش مشکی است، دست به اسلحه پیاده میشود. یکی دو تیر اول را که شلیک میکند، سرنشینان عقب سوناتا هم پیاده میشوند تا تعداد تیرهایی که به سمت سرنشینان جک مشکی روانه میشود بیشتر شود. لحظاتی بعد یکی فریاد میزند: «بدو بذارش توی ماشین». منظورش جسم غرقه در خونی است که دو گانگستر دیگر معرکه زیر لگد گرفته اند؛ کشان کشان او را روی صندلی عقب سوناتا میگذارند و به سرعت از معرکه میگذرند. همزمان که خودروی مشکی و سرنشینانش صحنه را ترک میکنند، دو چیز خودنمایی میکند: دو لکه خون به جای مانده روی آسفالت و دو شهروندی که تماشاگر این اتفاق هستند ....
ماجرای تیراندازی خونین هفته گذشته در منطقه سعادت آباد تهران، اگرچه میتواند فقط یک حادثه باشد و بس، اما بار دیگر این زنگ خطر را به صدا در میآورد که خشونت و این گونه بروز هولناک آن در جامعه به یکی از آسیبهای نگران کننده اجتماعی تبدیل شده است.
ماجرا از چه قرار بود؟
بر اساس آن چه تاکنون اعلام شده، ماجرای درگیری هفته گذشته سعادت آباد تهران، درگیری سهراب و خشایار بر سر دختری بود که گویا عشق سهراب بوده و همراه خشایارکه در نهایت به خشم و خونریزی میانجامد. جزئیات بیشتر این حادثه را مسئولان انتظامی و قضایی بررسی و رسیدگی خواهند کرد و مسببان حادثه به جزای خود خواهند رسید، اما آن چه دلهره آور است رعب و وحشت ناشی از این گونه اتفاقات تلخ است که جامعه را درگیر خود میکند.
ما و شاهدان عینی
به طور قطع روایت این ماجرا به نقل از شاهدان عینی مارا بیشتر با حال و هوای تگزاسی آن روز لعنتی سعادت آباد آشنا میکند؛ بنابراین خیلی گشتیم تا بتوانیم با شاهدان عینی این ماجرا همکلام شویم و به دنبال آن آسیب های اجتماعی را بررسی کنیم. با چندنفر در فضای مجازی ارتباط گرفتیم که روایت هایشان به واقعیت نزدیک بود، اما جالب این جا بود که برخی از آنها از همین ماجرا هم قصد کاسبی داشتند؛ چیزی که خود یک آسیب اجتماعی دیگر است.
ما میخوایم یه گزارش کار کنیم درباره این که این خشونتها چقدر جامعه رو نگران و مضطرب میکنه. میخوایم تجربه شما از حادثه سعادت آباد رو هم داشته باشیم.
+من پول میگیرم مصاحبه میکنم، چون بیکارم.
ما که نمیدونیم اطلاعات شما تا چه اندازه هست و به درد ما میخوره یا نه، اجازه بدین اول درباره اون صحبت کنیم.
+ جامع و کامل اطلاعات دارم، شماره کارت میدم، 300 تومن بریز تا توضیح بدم!
وحشتناک بود.
اما یکی از شاهدان عینی آن ماجرا حاضر به گفتگو با ما میشود، با این شرط که نامی از او ذکر نکنیم و با این امید که شاید با حرف زدن او اضطراب و نگرانی اجتماعی ناشی از این حادثه شنیده شود: «با دوستام دور هم جمع شده بودیم که یهو صدای فحاشی از خیابون بلند شد، فحشای ناموسی میدادن به همدیگه، رفتیم دم پنجره که ببینیم چه خبره؟ اول قمه کشیده بودن و هی اسم یه دختر رو میآوردن. یکی شون میگفت «تو اون رو دزدیدی و بُرش زدی». اصلا شرایط عادی نبود، شده بود عین تگزاس و انگار داشتن با هم دوئل میکردن. اولش فقط داد میزدن، اما بعدش یکی شون تفنگش رو در آورد. دو سه تا تیر هوایی شلیک کرد و بعدش هم به طرف اون یکی تیر زد. بعد از تیراندازی هم یکی رو انداختن توی ماشین و بردن، یکی دیگه هم تیر خورده بود، اما اون قدر ترسیده بودم که متوجه نشدم چی کارش کردن. قبل رفتن اونها پلاک ماشین رو دستکاری کردن تا کسی شماره پلاک رو بر نداره. من و دوستام از ترس سرمون رو دزدیده بودیم که نکنه یهویی ما رو دم پنجره ببینن. همه شون رفته بودن و بعدا پلیس اومد. مردم پایین جمع شده بودن و با پلیس حرف میزدن، اما ما ترسیده بودیم و نرفتیم پایین. بعد از اون روز هنوزم وقتی میخوام برم توی خیابون، میترسم که نکنه یهو یکی مثه اونا بیاد تفنگ در بیاره و تیراندازی کنه».
آمار نگران کننده نزاعها
حادثه هفته گذشته سعادت آباد، یکی از اتفاقات تلخ اجتماعی بود که به دلیل تیراندازی صورت گرفته در آن، خبرش به همگان رسید و نگاهها را به ویدئوی منتشر شده از آن جلب کرد. اما حقیقت این است که شرایط بروز خشونت و خشم در جامعه نگران کننده تراز این حرف هاست و بدون شک باید برای تسکین این درد اجتماعی هوشیارتر بود. آمارهای رسمی پزشکی قانونی هم عمق این زخم را بیشتر نشان میدهد. فقط بدانیم در سه ماه ابتدایی امسال، 146 هزار و 353 نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند: 44 هزار و 632 زن و 101 هزار و 721 مرد. آمار مراجعین نزاع به پزشکی قانونی در 12 ماه سال گذشته هم همین قدر تلخ است: 574 هزار و 961 نفر مراجعه کننده، شامل 187 هزار و 153 زن و 387 هزار و 808 مرد. تازه بماند که اینها فقط شامل مواردی است که به مراجعه به پزشکی قانونی منجر شده و احتمالا مواردی از نزاع نیز وجود دارد که در جایی ثبت نشده است. همه اینها نشان میدهد که باید برای حل مسائل اجتماعی موجود فکری ریشهای کرد و به سادگی از کنار آنها نگذشت.
تحلیل
دکترمصطفی اقلیما /
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی
سیاستهای غلط ما و این جنایتها
مسائل اجتماعی موجود، مسائلی فردی نیست، بلکه مشکلات ناشی از محیط اجتماعی است که در بلند مدت به وجود
میآید و در بلند مدت هم قابل حل خواهد بود. از سوی دیگر آسیبهای اجتماعی موجود معلولی از علت هاست و باید به دنبال دلایل بروز آن بود.
پرخاشگری و دعواهایی هم که در جامعه میبینیم معلولی از هزار علت است. علت اول به خانواده بر میگردد، وقتی پدر و مادر در جامعه دچار مشکل باشند و مثلا امنیت شغلی نداشته باشند، فشار وارد به آنها به خانواده و فرزندشان منتقل
میشود. بعد از آن، فرزند آنها وارد جامعه میشود و حالا علاوه بر فشارهای موجود در خانه، تحت تاثیر فشارهای جامعه و مدرسه هم قرار میگیرد. مثلا معلمی که حقوق مناسبی ندارد سر دانش آموز فریاد میزند، تبعیض رفتار معلم با دانش آموزی که وضع مالی خوبی دارد هم او را دچار خشم میکند. به مرور این شرایط روی او تاثیر
میگذارد و شخصیت اش را شکل میدهد. او از ابتدای تولد دزد و شرور نبوده، بلکه شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه او را به این سمت برده است. ما هستیم که با سیاستهای غلطمان زیرساختهای لازم را در جامعه ایجاد نکردیم و اکنون آسیبهای اجتماعی گسترده شده است. حالا هم اگر سازمان یا نهادی بخواهد این مسائل را سامان بدهد، شاید 50 سال زمان نیاز باشد، چرا که این مسائل یک شبه به وجود نیامده و یک شبه هم قابل حل نیست. دروغگویی، زورگویی، بیکاری، تبعیضها و مسائلی از این دست، از جمله مسائل امروز جامعه ماست که باید به فکر حل آن باشیم.