خبرگزاری فارس: حسین محمدی اصل: انفجار بیروت با حجم گستردهی خرابیها و تلفات جانی خسارتبارترین رخدادی است که طی یک دهه گذشته لبنان را متوجه خود کرده است.
بندر بیروت کاملاً نابود شد و طبق نظر کارشناسان لبنانی یکسوم بافت شهری بیروت متحمل آسیب جدی شده است .شمار تلفات جانی و مالی این فاجعه رو به افزایش گذارش میشود و نابودی سیلوی گندم نزدیک به محل انفجار مردم را به فکر گرسنگی فرو برده است و روحیه اهالی لبنان اصلا خوب نیست. اتفاق بزرگ است و سئوالات زیادی وجود دارد که باید به دنبال جوابشان باشیم.
گزارش های اولیه حاکی از انفجار کانکس مواد محترقه در این بندر بود اما اخبار تکمیلی نشان داد که انفجار کانکس حاوی نیترات در نزدیکی این مخزن منجر به تشدید شدت انفجار و بالا رفتن میزان خسارتها شده است.
منابع خبری لبنان و جهان عرب میگویند این یک توطئه یا اقدامی تروریستی نیست اما هنوز ساعات زیادی از این فاجعه نمیگذرد و نمیتوانیم تحلیلی مطلق نسبت به حادثه بودن یا نبودن این فاجعه داشته باشیم.
برای بررسی ماجرای انفجار بیروت دو نگاه عمده مطرح است که فعلاً میتوانیم روی آنها تمرکز کنیم و باید منتظر جمعآوری اسناد از سوی کمیتههای حقیقتیاب دستگاه های امنیتی لبنان هم باشیم.
پس تا انجام بررسیهای دقیق نکاتی که مطرح میشوند بیشتر گزارههایی هستند که میتوانند به حقیقت نزدیک باشند.
حادثه یا ترور خوش بینانه یا بدبینانه ؟
اولین مسئلهای که اینجا باید بررسی کنیم این است که دو واژه حادثه یا ترور و به کار بردن آنها بر بررسی ابعاد و احتمالات بیروت چه اثری دارد ؟
اگر واژه حادثه را استفاده کنیم مدیریت افکار عمومی و رسانهها آسان میشود به همین خاطر شما بعد از این بحران باید به دنبال علل و عوامل اصلی وقوع بحران باشید زیرا این انفجار علاوه بر انکه یکسوم بیروت را دچار تخریب و تلفات جانی کرده است قسمت قابلتوجهی از اقتصاد لبنان را نیز زمینگیر خواهد کرد و تبعات آن تا مدتها متوجه دولت مرکزی لبنان است زیرا لبنان در وضعت اجتماعی سیاسی و اقتصادی خوبی به سر نمیبرد و در صورت عدم وجود حزبالله لبنان شاید تابهحال جامعه این کشور دچار عقبگرد گسترده شد،کما اینکه عربستان و همپیمانانش طی سالهای قبل چنین ایدهای را دنبال کرده و میکنند. پس حتی اگراین اتفاق حادثه باشد ابعاد استراتژیک منطقه ای آن بسیار مهم است.
گزاره دیگری که در این ماجرا مطرح میشود اطلاق احتمال تروریستی بودن به این ماجراست.
اینکه تروریسم بینالملل باهدف بر هم زدن ثبات و امنیت لبنان دست به چنین کاری زده باشد دور از حقیقت نیست.
در ماههای اخیر رشد تنشها میان حزبالله لبنان و دولت اشغالگر اسرائیل این را به ذهن ما متبادر میکند که احتمالاً این انفجار توسط موساد باهدف تضعیف هر چه بیشتر لبنان و ایجاد بحران در خاک این کشور برنامهریزیشده باشد و این میتواند محل بحث باشد.
گزاره دیگر، میگوید این انفجار معبر جدید جناح جنگطلب آمریکا برای وسط کشیدن ایران و جریان مقاومت در یک بحران ساختگی است که هدفش ماندگاری بیشتر ترامپ در کاخ سفید و تامین امنیت تل آویو نشین هاست.
یعنی یک واکنش تراژیک از سوی ایران و مقاومت می تواند به ترامپ و جناح جمهوری خواه مدرکی برای اغناء سازی بدهد. که در این میان امنیت اسرائیل هم تامین میشود چرا که امریکا همچنان بازی گر میدان منطقه میماند و باید دید اسرائیل از وقوع جنگ چه منفعتی به دست می آورد؟! بحران داعش برای عراق،سوریه و حتی امریکائی ها هرچقدر خسارت بار بود از سوی دیگر برای تل آویو فرصت تنفس و کسب منفعت وسود را به ارمغان آورد.
پس میتوان گفت که احتمالا همان اطاق فرمانی که دو جنگنده تروریست را به رهگیری هواپیمای مسافربری ایرانی میفرستد میتواند در برنامه اش طرح بحران آفرینی چند گانه برای لبنان را عملیاتی کند و منتظر واکنش بنشیند.
البته این صرفا یک تحلیل است و باید منظر شواهد متقن و دقیق باشیم.
رد پای امریکا و اسرائیل در صحنه جرم مانده؟
این گزاره که ما را به آمریکا و رژیم صهیونیستی مشکوک میکند البته بدون سند نیست.
یک هفته پیش اسرائیل میزبان رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در اسرائیل بود.
احتمالا از جمله خروجی های دیدار «مایلی» با همتای صهیونیست خود «کوخاوی» بحرانهای جدید شبیه آن چیزی که در بیروت اتفاق افتاد باشد با توجه به گردآوری گسترده اطلاعاتی صهیونیستها از داخل لبنان و شناسایی نقاط آسیبپذیری و تلاش برای انتساب دولت دیاب به حزبالله و گرهزدن شرایط موجود به حضور حزبالله در ساختار سیاسی لبنان، احتمال خرابکاری و طرح مشترک آمریکایی و صهیونیستی بسیار بالاست.
آیا اسرائیل به دنبال جنگ نان در برابر اسلحه است ؟
در اوج بحران نان و ترس مردم لبنان از قحطی و گرسنگی، منطقه ای حساس و خطرناک را در نزدیکی بزرگترین سیلوی گندم لبنان را بمبگذاری و منفجر کردند و بخش اعظم بندر و اسکلههای تجاری ،ذخایر استراتژیک گندم و غله لبنان دود شد و علاوه بر این روحیه جمعی مقاومت و اقتدار ملی، با این مصیبت عظیم، بشدت آسیب دید و خدشهدار و افسرده شده است.
زمینهسازی برای بحران اقتصادی و بالتبع فروپاشی نظام و حرکت به سمت خلع سلاح حزبالله میتواند یکی از احتمالاتی باشد که دشمنان مردم لبنان در راستای این اقدامات تروریستی دنبال میکنند.
ماجرای چندی پیش حمله مردم لبنان به کامیونهای حاوی گندم به سوریه را به خاطر بیاورید و با انفجار دیروز این سیلوی بزرگ مقایسه کنید بخشی از جامعه لبنان بشدت کنش گر و اثر پذیر هستند و این وضعیت را حساس تر میکند.
در یکی از فیلمها کاملاً مشخص است که یک ضلع مثلث این انفجار، کاملاً دیواره پهن و بلند این سیلو بوده که تازه، مانع بخش بزرگی از موج انفجار شده است وگرنه خسارات بسیار بیشتری متوجه بال جنوبی حادثه میشد.
در انتها باید توجه داشته باشیم که ابعاد امنیتی اقتصادی این انفجار برای لبنان بسیار تعیین کننده مینماید و حتی بر معادلات امنیتی و نظامی منطقه اثر گزار خواهد بود.
پنتاگون و آمریکایی ها و رژیم اشغالگر قدس محل سوء ظن اغلب رسانه ها هستند و تا روشن شدن ابعاد این ماجرا رفتار و رویکرد انها بسیار مهم و تامل برانگیر خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان قدرت و هژمون اصلی منطقه با هدف حفظ امنیت ایران بزرگ و غرب آسیا ابعاد این ماجرا را رصد و مواضع مخصوصی باید اتخاذ کند چراکه اگر این ماجرا به یک پازل تروریستی گره خورده باشد ، ایران اسلامی و مقتدر نقشی اساسی در تحولات اینده منطقه بالاخص جدول امنیت کلان منطقه خواهد داشت.