سارق مسلحی که همدستش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. محاکمه این جوان سارق در حالی انجام شد که متخصصان اسلحهشناسی اعلام کردند احتمال اینکه گفتههای او صحیح و او ناخواسته شلیک کرده باشد، وجود دارد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و با توجه به مدارک موجود در پرونده خواستار صدور حکم قانونی شد. بر اساس کیفرخواست صادره، پلیس سال 97 از طریق بیمارستانی در تهران در جریان مرگ مرد جوانی قرار گرفت که با گلوله زخمی شده بود.
مسئولان حراست بیمارستان گفتند جوانی مرد مجروح را به بیمارستان آورد و بعد هم فرار کرد. با اینکه پزشکان برای نجات مرد جوان که مهرداد نام داشت تلاش کردند، اما موفق نشدند و او جانش را از دست داد. وقتی پدر مهرداد شناسایی شد، گفت: از قاتل فرزندش شکایت دارد.
این مرد گفت: من فکر میکنم قاتل فرزندم سیامک باشد؛ او با پسرم بسیار دوست بود و روز حادثه با هم بیرون رفته بودند. پلیس مشخصات سیامک را دریافت کرد و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. پلیس پی برد سیامک جوان سابقهداری است که تحت تعقیب مأموران قرار دارد.
او متهم به سرقت مسلحانه بود. البته مشخص شد مهرداد نیز سابقهدار بوده و او نیز در سرقتها با سیامک همدستی کرده است. تحقیقات با توجه به اطلاعات بهدستآمده ادامه یافت و در نهایت سیامک شناسایی و بازداشت شد. او بعد از دستگیری اعتراف کرد دوستش با شلیک گلوله او به قتل رسیده، اما ادعا کرد شلیک ناخواسته بوده است.
او گفت: من و مهرداد برای یک سرقت مسلحانه میرفتیم، مهرداد سوژه را پیدا کرده بود. با هم سوار ماشین شدیم. مهرداد از من خواست اسلحه را که همراه دارم نشان دهم. من هم سلاح را که زیر لباسم بود بیرون آوردم. اصلا متوجه نشدم که سلاح مسلح است؛ یکباره ماشه چکانده شد.
من اصلا نفهمیدم این اتفاق چگونه رخ داد. هیچ دشمنیای هم با مهرداد نداشتم و خانوادهاش هم این موضوع را میدانند. با این حال پرونده با اتهام قتل عمدی همچنان در دادسرا مطرح بود تا اینکه از کارشناسان اسلحه خواسته شد درباره آن اظهارنظر کنند.
در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران درخصوص سرقتهای مسلحانهای که متهم و دوستش انجام داده بودند، تحقیق کردند و متوجه شدند 9 فقره سرقت مسلحانه از سوی متهم و دوستش انجام شده است. سیامک به سرقتهای مسلحانه اعتراف کرد و گفت: من و مهرداد چند نفر را در ماجراهای جداگانه به عنوان مسافر سوار ماشین کرده و با تهدید اسلحه از آنها سرقت کردیم.
وی در تشریح زورگیریهایش به پلیس گفت: یک بار یک زن را به دام انداختیم و از او سرقت کردیم. یک بار هم مرد جوانی را در بلوار شهرک راهآهن سوار ماشین کردیم. ما با اسلحه قلابی او را تهدید کردیم و اموالش را دزدیدیم. این متهم درباره تهیه اسلحه به مأموران گفت: من و مهرداد از سالها قبل با هم دوست بودیم.
او پسر جوانی به نام شاهین را میشناخت که مهندس بود. او در خانه ویلایی در جردن زندگی میکرد. یک روز من و مهرداد به خانه شاهین رفتیم و او جعبهای را که داخل آن اسلحه بود به من داد. بعد از آن تصمیم گرفتیم با تهدید اسلحه خفتگیری کنیم.
وقتی مأموران شاهین را احضار کردند، او ادعا کرد اسلحه از او دزدیده شده است. او گفت: سلاحی که مهرداد و سیامک با آن سرقت میکردند سلاحی بود که مادربزرگم از آمریکا برایم آورده بود. همه اعضای خانواده من در آمریکا زندگی میکنند و من در ایران هستم و کار میکنم و زندگی خودم را دارم.
یک روز مهرداد و سیامک به خانه من آمدند و من هم هدیهای را که مادربزرگم به من داده بود، به آنها نشان دادم. شب که به خانهشان رفتند متوجه شدم سلاح و جعبه عتیقهای که سلاح در آن بود دیگر نیست. با مهرداد تماس گرفتم و از او خواستم سلاح را برگرداند. او یک بار جعبه را آورد، اما سلاح در آن نبود.
گفتم هر دو آنها را میخواهم و مهرداد گفت: سلاح را هم بعدا میآورد. این مرد در ادامه اظهاراتش گفت: او فکر میکرد اگر جعبه عتیقه را بدهد، من از گرفتن سلاح صرفنظر میکنم، اما من به او گفتم هر دو را باید بدهد. بعد از آن هم مهرداد سلاح را به من پس نداد تا اینکه شنیدم کشته شده است.
تحقیقات وقتی به پایان رسید که کارشناسان اسلحه نیز نظر خود را اعلام کردند؛ آنها گفتند اسلحه دچار نقصی بوده و اینکه متهم مدعی است متوجه شلیک نشده ممکن است درست باشد.
به این ترتیب کیفرخواست علیه متهم به اتهام قتل عمدی و 9 فقره سرقت مسلحانه صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم روز گذشته در جایگاه قرار گرفت تا از خود دفاع کند.
ابتدا اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کرده بودند. این در حالی است که متهم موفق شده بود از شاکیان جرم سرقت مسلحانه رضایت بگیرد و فقط یک شاکی رضایت نداده بود. مرد شاکی که مورد سرقت قرار گرفته بود، در جایگاه قرار گرفت؛ او گفت: این متهم و دوستش مرا به عنوان مسافر سوار ماشین کردند، اما رویم اسلحه کشیدند و با تهدید اموالم را دزدیدند.
او حالا توانسته رضایت سایر شاکیها را جلب کند. به همین خاطر بقیه شکات در دادگاه حاضر نیستند، اما من حاضر به رضایت نیستم و به خاطر سرقت و آدمربایی از او شکایت دارم. وقتی نوبت به متهم رسید، او در جایگاه قرار گرفت و ضمن معرفی خود گفت: قصد قتل عمدی نداشته و این اتهام را قبول ندارد.
سیامک در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من و مهرداد از دوستان بسیار قدیمی بودیم، ما مدتها بود که با هم کار میکردیم. آن روز هم مهرداد گفت: یک مورد برای سرقت مسلحانه میشناسد که میتواند پول خوبی نصیب ما کند به همین خاطر من هم قبول کردم و رفتم. در ماشین بودیم که گفت: مطمئن هستی سلاح را آوردهای من هم گفتم بله.
مهرداد خواست سلاح را نشان دهم. به محض اینکه سلاح را از کمرم بیرون آوردم که به مهرداد نشان دهم شلیک شد. آنقدر هول شدم که نفهمیدم چه میکنم. خیلی سریع مهرداد را به بیمارستان رساندم، اما، چون میدانستم تحت تعقیب هستم فرار کردم.
متهم درباره سرقتهای مسلحانه نیز گفت: من این اتهام را قبول دارم، اما تنها نبودم و مهرداد هم بود؛ ما با هم سرقت کردیم. من از کارم پشیمان هستم و از دادگاه و شاکی پرونده درخواست بخشش دارم. سپس وکیلمدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت:
با توجه به اینکه کارشناسان اعلام کردند اسلحه مشکل داشته و مهرداد و سیامک هم دوست بودند و بحثی هم بین آنها نبوده، قتل شبهعمد است. قضات بعد از پایان گفتههای وکیل و متهم برای تصمیمگیری درخصوص متهم و صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.