سرویس جهان مشرق - دهه دوم 2000 میلادی را میتوان آغاز فعالیت مستقیم نظامی در منطقه خاور میانه توسط کشورهایی دانست که تا پیش از آن به ندرت دست به اقدام یکجانبه در کشورهای دیگر بدون حمایت سیاسی و نظامی ابرقدرتهای متحد خود نظیر ایالات متحده امریکا میزدند. در طول این دهه ما شاهد عملیات قوای نظامی کشورهایی نظیر عربستان، امارات، ترکیه، مصر، سودان و ... در نبردهای روی داده در کشورهای لیبی، یمن و سوریه بودیم. بدین بهانه بد نیست نگاهی به توان نظامی و تجهیزاتی و عملکرد میدانی این کشورها در سالهای اخیر بپردازیم.
نیروی هوایی عربستان؛ از شکل گیری به کمک بریتانیا تا جنگ یمن
نیروی هوایی عربستان از اوایل دهه 60 میلادی توسط نیروهای انگلیسی مستقر در شبه جزیره عربستان تشکیل شد. در ابتدا تمامی تجهیزات، خلبانان و پرسنل فنی اصلی این نیرو انگلیسی بوده و به شکل نمادین میشد نام نیروی هوایی عربستان را بر روی آن قرار داد.
این موضوع حتی تا اواخر دهه 80 میلادی نیز صادق بود و خلبانانی از کشورهای مختلف غربی عهده دار پرواز با جنگنده های این کشور بودند.
عربستان دارای 20 هزار نفر پرسنل در نیروی هوایی خود است که در 10 پایگاه هوایی و فرودگاه اصلی این کشور مستقر هستند. مهمترین پایگاههای هوایی عربستان، شاهزاده سلطان در نزدیکی ریاض، کینگ خالد در خمیس مشیط در جنوب این کشور، پایگاه سلطان عبدالعزیز در شهر جده و شهرک نظامی سلطان خالد در شمال شرق این کشور هستند.
عربستان در حال حاضر از طیف وسیعی از جنگنده های ساخت امریکا (نسخه های مختلف جنگنده اف 15) و انگلیس (دو جنگنده پاناویا تورنادو و یوروفایتر تایفون) بهره می برد. نیروی هوایی عربستان پیش از جنگ یمن حدود 80 فروند جنگنده تورنادو، 72 فروند یوروفایتر تایفون و حدود 250 فروند F15 از نسخه شکاری و چند منظوره (نسخه S و SA ) در اختیار داشت که در طول سالهای جنگ حداقل 3 فروند تورنادو، 2 فروند اف15 و 1 فروند تایفون این کشور با آتش پدافند انصارالله و یا نقص فنی سرنگون شدند(البته به دلیل پنهانکاری شدید عربستان اطلاعی از آمار دقیق و واقعی سرنگونی هواگردهای این کشور در دست نیست).
همچنین 5 فروند هواپیمای تجسس و رادار هوابرد موسوم به آواکس از مدل E3 در دهه 80 میلادی توسط این نیرو خریداری شده و به خدمت گرفته شد.
آواکس E3 بر پایه بدنه هواپیمای بویینگ 707 ساخته شد و یک دستگاه رادار بشقابی AN/APY1 از نوع آرایه فازی غیر فعال بر بالای آن نصب شد که دارای برد کشف 320 کیلومتر علیه هدفی با ابعاد یک جنگنده در ارتفاع پایین بود و می توانست همزمان بیش از 100 هدف را کشف و 40 هدف را رهگیری کند.
اگرچه عربستان در چند دهه اخیر همواره تلاش کرده است تا ضعف نیروی انسانی متخصص و کمبود تجربه عملیاتی خود را در تمامی رستههای ارتش اعم از هوایی، زمینی و دریایی با مدد گرفتن از دلارهای بی پایان نفتی و خرید صدها میلیارد دلار سلاح از کشورهای غربی پوشش بدهد، اما بیشترین توجه در میان بخش های مختلف ارتش سعودی بر روی نیروی هوایی این کشور متمرکز بوده است.
در ابتدای دهه جاری میلادی ارتش این کشور قراردادی 29 میلیارد دلاری برای خرید 84 فروند جنگنده F15-SA و ارتقای 70 فروند جنگنده موجود از نسخه S را با ایالات متحده به امضا رساند که از سال 2018 روند تحویل آن در جریان بوده است.
همچنین بخش زیادی از قرارداد نظامی سرسام آور 110 میلیارد دلاری امضا شده میان رهبران دو کشور در سال 2017 نیز مربوط به خرید تجهیزات و مهمات هواپایه مخصوص نیروی هوایی این کشور از جمله بیش از 100 هزار تیر بمب و موشک هدایت شونده بود.
از ورود مغرورانه به جنگ یمن تا احتمال خروج شرمسارانه
در ماه مارس 2015 میلادی ارتش 6 کشور عربی به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی اقدام به تجاوز به خاک یمن در حمایت از رییسجمهور مستعفی این کشور عبد ربه منصور هادی کردند. در گام نخست نیروی هوایی عربستان اقدام به نابودی معدود سامانههای دفاع هوایی موجود در ارتش سابق یمن و بمباران فرودگاههای این کشور و نابودی جنگندهها بر روی باند فرود کرد.
همچنین به کمک خیانت افسران جدا شده از ارتش یمن و لو رفتن موقعیت برخی انبارهای تسلیحاتی و موشکی به ویژه در استان صنعا، جنگندههای این کشور حملات موفقی را بر علیه محل ذخیره سازی این تسلیحات انجام میدادند. اما هر چه از زمان آغاز نبرد میگذشت تاثیر گذاری نیروی هوایی سعودی بر میدان نبرد رنگ باخته و حملات بیشتر منجر به تلفات شدید غیر نظامی و نابودی زیرساختهای حیاتی مردم مظلوم یمن میشد.
صدها گزارش رسمی از جنایات جنگی و حملات عامدانه جنگندههای سعودی به مراکز غیرنظامی، بیمارستان، مدارس، منابع آبی و ... وجود دارد که علاوه بر خوی وحشیگرانه دشمن متجاوز، نشاندهنده ناتوانی آنها در هدفگیری اهداف با ارزش نظامی و حمایت موثر از مزدوران خود در نبرد زمینی است.
علی رغم اینکه نیروهای مردمی یمن و پدافند هوایی انصارالله به جز تعدادی سامانه موشکی پسیو و غیر راداری، توان دفاعی زیادی برای مقابله با نیروی هوایی پیشرفته ائتلاف سعودی نداشتند اما در 5 سال نبرد سنگین حداقل 60 فروند (بر اساس مدارک تصویری موجود) از هواگردهای ائتلاف شامل جنگنده، بالگرد یا پهپادهای شناسایی-رزمی بر فراز آسمان یمن ساقط شده یا به علت نقص فنی سرنگون شدند که حدود 26 فروند از این هواگردها مربوط به نیروی هوایی عربستان بوده است.
شدت گرفتن عملیاتهای موفق پدافند انصارالله از ابتدای سال میلادی جاری و سرنگونی جنگنده پاناویا تورنادو سعودی در استان الجوف موجب شد تا این کشور با ترس و احتیاط بیشتر دست به حملات هوایی در عمق یمن بزند که این مسئله موجب کاهش کیفیت پشتیبانی از قوای زمینی تحت حمایت آنها و شکستهای سنگین در جبهه استان الجوف و مارب برای نیروهای منصور هادی شود.
این مسئله تا آنجا پیش رفت که حسابهای کاربری فعال در فضای مجازی وابسته به حزب اصلاح و طرفداران منصور هادی به طعنه از ارتش ترکیه درخواست کنند تا مشابه نبرد لیبی و ادلب چند فروند پهپاد تهاجمی خود را به کمک آنها بفرستند زیرا تاثیر میدانی بیشتری از نیروی هوایی عربستان خواهند داشت!
در واقع برای این گروهها و البته کارشناسان بیطرف نظامی جای سوال است که چگونه قوای زمینی انصارالله در دستههای بسیار بزرگ اقدام به پیشروی زمینی و تصرف مناطق تحت کنترل دشمن در جبهههای مختلف جنگ میکنند در شرایطی که ارتش سعودی صدها فروند جنگنده فوق پیشرفته و حداقل دهها فروند پهپاد تهاجمی و شناسایی در اختیار دارد که بر روی کاغذ بایستی توان رصد دائم بر آسمان منطقه نبرد و جلوگیری از هر گونه پیشروی نیروهای یمنی را در میدان جنگ داشته باشند.
قوای تحت امر منصور هادی و فرماندهان این گروه شاید حداقل انتظار شرایطی مشابه نیروهای مجلس انتقالی جنوبی در جنوب این کشور را داشتند که با کمک نظامی امارات و سیل تجهیزات نظامی و حمایت هوایی این کشور اگرچه در دستیابی به اهداف خود پس از شکست بزرگ در نبرد الحدیده ناکام ماندند اما در میان مدت حداقل از بقای خود در عدن و مناطق جنوبی این کشور آسوده خاطر هستند؛ اما دل بستن دولت مستعفی منصور هادی به پشتیبانی ارتش مستاصل سعودی و قرار گرفتن مرکز استان مارب به عنوان اصلی ترین پایگاه این جریان در خاک یمن در آستانه سقوط نشان میدهد ارتش صدها میلیارد دلاری و تا بن دندان مسلح سعودی بر خلاف ظاهر جذاب خود به مانند کفشی کهنه و پوسیده است که صاحب آن برای مخفی کردن معایبش اقدام به واکس زدن و جلوه نمایی این کفش پوسیده در برابر عموم کرده است.